خطبه جمعه، 23 تیر ماه 1396

مطالب مهم خطبه اول: مسئولیت سخن / نظارت بر زبان / نقشه راه سخن / آثار و پیامدهای کلام خوب / به کلام خوب نیاز داریم.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، بحران های موجود / تبریک به پاسداران میهن / عراق، حل ریشه‌های تروریسم / یمن، رنج بی‌پایان / فلسطین، تداوم مقاومت.

20  شوَّال 1438هـ برابر با 23 تیرماه 1396هـ و  ١٤/٧/٢٠١٧ م

 

مطالب مهم خطبه اول: مسئولیت سخن / نظارت بر زبان / نقشه راه سخن / آثار و پیامدهای کلام خوب / به کلام خوب نیاز داریم.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، بحران های موجود / تبریک به پاسداران میهن / عراق، حل ریشه‌های تروریسم / یمن، رنج بی‌پایان / فلسطین، تداوم مقاومت.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى می فرماید: «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوّاً مُبِيناً» صدق الله العظيم.

 

مسئولیت سخن

تردیدی وجود ندارد که سخن روی زندگی فردی انسان و ثبات جوامع و کشورها خطراتی بسیاری در پی دارد. وقتی سخن از چارچوب خود خارج شود، به جای این که باعث پیوند مردم شود، تضارب آراء و اندیشه ها به وجود آورد، روح محبت و الفت را گسترش دهد و خیر و نیکی را در میان مردم ترویج نماید، به ابزاری برای ایجاد فتنه، کینه و تنش، نشر فساد، انحراف و زشتی ها تبدیل می شود. بعد از این که رسانه ها و وسائل ارتباطی پیشرفت کردند، این تأثیر تشدید شده است. چون در برابر سخن موانع زمانی و مکانی وجود ندارد و می تواند به هر جایی برسد.

از این رو پیامبر خدا هشدار می دهد: «إنّ الرجُلَ لَيتكَلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن رِضوانِ اللّه ِ ما كانَ يَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت يَكتُبُ اللّه ُ تعالى لَهُ بها رِضوانَهُ إلى يَومِ يَلقاهُ ، و إنّ الرجُلَ لَيَتكلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن سَخَطِ اللّه ِ ما كانَ يَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت يَكتُبُ اللّه ُ لَهُ بها سَخَطَهُ إلى يَومِ يَلقاهُ؛  گاه انسان سخنى خشنود كننده خدا مى گويد كه گمان نمى كند آن سخن بدانجا رسد كه رسيد و خداوند متعال به سبب آن سخن خشنودى خود را تا روزى كه ديدارش كند، براى او مى نويسد و گاه انسان سخنى نا خرسند كننده خداوند مى گويد كه گمان نمى كند آن سخن بدانجا رسد كه رسيد و خداوند به سبب آن سخن خشم و ناخشنودى خود را تا روزى كه ديدارش كند، براى او مى نويسد».

در حدیث نیز آمده است: «رُبَّ كلام أنفذ من سهام؛ چه بسا سخنی که از تیر نافذتر است».

شاعر نیز سروده است:

جراحاتُ السّنانِ لها التـئـامٌ          ولا يلتامُ ما جرحَ اللّســانُ

زخم نیزه التیام می یابد؛ ولی زخم زبان را التیامی نیست.

در حدیث آمده است: «رُبَّ لِسَانٍ أَتَى عَلَى إِنْسَانٍ؛ چه بسيار زبانهايى كه به عمر انسانى پايان داده است.» و «كَمْ مِنْ دَمٍ سَفَكَهُ فَمٌ؛ اى بسا خونى كه دهانى آن را ريخته است.» حتی وارد شده است: «بلاء الإنسان من اللّسان؛ گرفتارى انسان از زبان است».

این امر در آخرت نیز تبلور می یابد. یکی از اصحاب به نام معاذ بن جبل از پیامبر خدا درباره ورود به بهشت و دوری از جهنم پرسید. پیامبر خدا به او فرمود: آیا به تو از معیار همه آنها خبر ندهم؟ عرض کرد: آری ای پیامبر خدا! فرمود: این را از خودت بردار. آنگاه به زبان خود اشاره نمود. عرض کرد: ای پیامبر خدا! ما به خاطر چیزهایی که می گوییم مورد مؤاخذه قرار می گیریم؟ فرمود: ای معاذ! مادرت به عزایت بنشیند. آیا جز این است که دستاورد زبان هایشان مردم را با صورت به آتش می اندازد؟

از این رو در حدیث آمده است: «يُعَذِّبُ اللَّهُ اللِّسَانَ بِعَذَابٍ لَا يُعَذِّبُ بِهِ شَيْئاً مِنَ الْجَوَارِحِ فَيَقُولُ أَيْ رَبِّ عَذَّبْتَنِي بِعَذَابٍ لَمْ تُعَذِّبْ بِهِ شَيْئاً فَيُقَالُ لَهُ خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِكَ بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِكَ بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ؛ خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد: اى پروردگار! مرا عذابى دادى كه هيچ چيز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفته شود: سخنى از تو بيرون آمد و به شرق و غرب زمين رسيد و به واسطه آن خونى بناحقّ ريخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتک شد.»

 

نظارت بر زبان

به همین جهت خداوند متعال زبان را بیش از اعضا و جوارح دیگر زیر نظر دارد: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ* إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ* مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ».

خداوند فرشته مخصوصی را مأمور نظارت بر زبان قرار داده است تا این وظیفه حساس را انجام دهد. چیزی که از نظر آثار و پیامدهای اخروی بسیار اهمیت دارد. خداوند متعال می فرماید: «أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ».

از این رو وقتی امیرالمؤمنین دید که فردی از روی ناآگاهی و بی توجهی به ماهیت و نتایج حرف های خود سخن می گوید، فرمود: «إنّك تملي على حافظيك كتاباً إلى ربّك، فتكلّم بما يعنيك، ودع ما لا يعنيك؛ بدان که تو بر دو فرشته نگهبان اعمالت مطلبی املا می کنی و به سوی پروردگارت می فرستی، پس سخنانی بگو که برایت سودمند باشد و از سخنان بیهوده دم فرو بند».

آیات قرآن کریم و احادیث نیز انسان را تشویق می کنند که نسبت به چیزهایی که می گویند، می نویسند یا منتشر می کنند، نظارت درونی داشته باشند. از لغزش های زبانی بپرهیزند و از گرفتار آمدن در پیامدهای ناگوار سخن خود جلوگیری نمایند. نشانه تفاوت مؤمن از غیر مؤمن نیز همین است.

در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «اِنَّ قَلْبَ الْمُنافِقِ مِنْ وَراءِ لِسانِهِ، لاَنَّ الْمُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفْسِهِ، فَاِنْ كانَ خَيْرا اَبداهُ وَ اِنْ كانَ شَرّا واراهُ وَ اِنَّ الْمُنافِقَ يَتَكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيْهِ؛ دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى ‏انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى‏ كند و اگر بد بود آن را پنهان مى‏ دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى‏ گويد، بى آن‏كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست».

نیز در حدیث آمده است: «لا يستقيم إيمان عبد حتّى يستقيم قلبه، ولا يستقيم قلبه حتّى يستقيم لسانه؛ ايمان هيچ بنده اى درست نشود، تا آن كه دلش درست شود و دلش درست نشود، تا آن كه زبانش درست شود».

در حدیث آمده است: «صلاح الإنسان في حبس اللّسان؛ صلاح انسان در نگاه داشتن زبان است.»، «مَا مِنْ شَيْ‌ءٍ أَحَقَ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَانِ؛ هیچ چیزی برای زندانی شدن طولانی شایسته از زبان نیست.»، «سلامة الإيمان في حفظ اللّسان؛ سلامت زبان در حفظ زبان است». از این رو در تاریخ آمده است که برخی از اصحاب پیامبر خدا برای در امان ماندن از پیامدهای ناگوار سخنان خود، ریگ هایی زیر زبان خود قرار می دادند یا این که گفته های خود را ابتدا می نگاشتند و خوب در آن تدبر می کردند.

اگر تمام حرف و حدیث ما روی زبان است، به این جهت است که زبان بارزترین وسیله برای اظهار نظر است وگرنه این دقت و حساسیت برای همه ابزارهای بیانی، نوشتاری و پایگاه های ارتباطی و ... ضروری است.

 

نقشه راه سخن

احکام دینی آمده اند تا نقشه راه سخن را ترسیم کنند تا کلام انسان در این چارچوب حرکت نماید. به همین دلیل دین به شدت انسان را از غیبت، دروغگویی، سخن چینی، مسخره کردن، کنایه زدنی، لقب زشت دادن، دشنام گویی، سرزنش، زشت گویی، حرف زدن از روی نادانی و ناآگاهی، حرف های بیهوده و بی فایده و فضولی های باطل نهی کرده است.

همیشه این حدیث را خاطر نشان کرده ایم که لازم است هرگز آن را فراموش نکنیم. باید متوجه حرف های خود باشیم. حرف هایی که غالباً بدون حساب، بدون آگاهی و از روی خشم و واکنش به زبان جاری می کنیم. حدیث این است که در روز قیامت کاسه ای از خون می آورند و می گویند که این سهم تو از خون فلانی است. او می گوید که من کسی را نکشته ام و مجروح نکرده ام. می گویند: این کار را نکرده ای، ولی حرفی زدی که به فتنه و خونریزی منجر گردید. پس تو نیز در برابر این خون مسئول هستی. از این رو خداوند متعال می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآَثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ».

رهنمودهای الهی به این هم محدود نمی شود بلکه از انسان می خواهد پیش از این که حرفی بزند، خوب به آن بیندیشد. در عرصه اندیشه حرف خوب بزند. حرفی بزند که اثر خوبی در شنونده به جای بگذارد. نباید حرف او شنونده را ناراحت کند. نباید به بروز فتنه بینجامد. بلکه حرفی بزند که به دل ها راه یابد و خردها را تکان دهد.

خداوند متعال در آیه کریمه «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» به همین واقعیت اشاره دارد. خداوند از انسان می خواهد که در بیان اندیشه ها، اظهار نظرها، مجادلات و گفتگو در برابر دشمن از بهترین زبان و گفتار استفاده نماید. وقتی باید میان دو واژه خوب و خوبتر انتخاب کنی، خوبتر را انتخاب کن تا به قلب و عقل دیگران راه پیدا کنی. نباید هدفت ایرادگیری و کینه توزی باشد. بلکه باید تمام تلاش تو این باشد که باطل را از بین ببری و او را به حق نزدیک گردانی و به جبهه حق وارد کنی.

بنابراین به جای این که از واژه های درشت و خشن استفاده کنی، شخصیت و کرامت او را له نمایی، بگویی تو باطل هستی، کافر هستی یا گمراه هستی، باید به او بگویی که دیدگاه ها و نظراتت را خوانده و شنیده ام و به آنها احترام می گذارم. ولی اجازه بده که برخی ملاحظات را بیان کنم. بعد از آن ملاحظات خود را بگو. آیا با این کار او را به اندیشه خود نزدیک نمی کنی؟ آیا کاری نمی کنی که او به حرف هایت گوش دهد؟

این روش را نزد پیامبر خدا(ص) نیز می بینیم. آن حضرت وقتی از خطای یکی از اصحاب خود آگاه می شد، راه تقابل با او را در پیش نمی گرفت. او را خدشه دار نمی کرد. بلکه وقتی آن فرد در میان مردم حضور داشت، همه مردم را موعظه می کرد. مردم را راهنمایی می کرد که به خطا و اشتباه نیفتند. بعد از آن راه های درمان را نیز بیان می نمود. چرا؟ برای این که شیطان منتظر است تا کلماتی آکنده از دشمنی، تنش و کینه توزی و کلماتی بد و اهانت آمیز از دهان ما خارج شود. از این رو می فرماید: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوّاً مُبِيناً». نزغ به معنای فسادکاری است. بنابراین از اولین طرح هایی که شیطان کینه توز علیه انسان کینه دارد، فتنه افروزی در میان مردم است.

 

آثار و پیامدهای کلام خوب

ما نیاز داریم به جای این که دل ها را ببندیم، دل ها را باز کنیم. به جای این که آتش کینه و عداوت را روشن کنیم، آن را خاموش کنیم. به جای این که مردم را از یکدیگر دور کنیم، میانشان انس و الفت ایجاد کنیم. به جای این که مردم را از حق و خیر دور کنیم، آنان را به حق و خیر پیوند بزنیم.

خداوند متعال اهمیت و نتیجه کلمات خوب را بیان می دارد. می فرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ* تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا».

خداوند کلام خوب را به دانه ای تشبیه کرده است که به درخت تبدیل خواهد شد. درختی که میوه خواهد داد. در درون هر میوه ای دانه یا هزاران دانه است. هر دانه بعدها درختی خواهد شد که هزاران دانه خواهد داد. بنابراین از یک دانه کوچک، جنگلی بزرگ ایجاد خواهد شد.

مانند کلمه بهتر، کلمه خوب نیز همه جا گسترش خواهد یافت، مورد پذیرش دل ها واقع خواهد شد، بر سر زبان ها جاری خواهد شد، سعادت، خوبی و آرامش را گسترش خواهد داد، کینه ها را ریشه کن خواهد کرد، دغدغه ها را رفع خواهد کرد، به هر جایی برود دردها را التیام خواهد بخشید، همیشه مثمر ثمر خواهد بود و در طول زمان تأثیرگذار باقی خواهد ماند.

در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «والّذي نفسِي بِيَدِهِ، ما أنفَقَ النّاسُ مِن نَفقَةٍ أحَبَّ مِن قَولِ الخَيرِ؛ قسم به کسی که جانم در دست اوست، از میان آنچه مردم خرج می کنند، چیزی بهتر از حرف خیر نیست».

در سفارش های امام صادق(ع) آمده است: «معاشر الشيعة، كونوا لنا زيناً، ولا تكونوا علينا شيناً، قولوا للنّاس حسناً، احفظوا ألسنتكم، وكفّوها عن الفضول وقبيح القول؛ ای شیعیان! مایه زینت ما باشید و باعث آبروریزی ما نباشید. به مردم حرف خوب بزنید و زبانتان را حفظ کنید و از حرف های اضافی و زشت بپرهیزید».

در رساله حقوق امام سجاد(ع) آمده است: «حَقُّ اللِّسَانِ إِكْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِيدُهُ الْخَيْرَ وَ تَرْكُ الْفُضُولِ الَّتِي لَا فَائِدَةَ لَهَا وَ الْبِرُّ بِالنَّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فِيهِم‏؛ حق زبان، دور داشتن آن از زشت گويى، عادت دادنش به خير و خوبى، ترك گفتار بى فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است».

 

به کلام خوب نیاز داریم

عزیزان! سخنان ما بهترین بیان عملی شخصیت ماست. بنابراین همان طور که دوست داریم از نظر شکل و لباس به بهترین صورت در برابر مردم ظاهر شویم، باید توجه داشته باشیم با قلب، عقل و موجودیت زیبا نیز در برابر مردم ظاهر شویم.

البته این بدان معنا نیست که برای به دست آوردن قبول و رضایت مردم، با آنان مجامله و مدارا کنیم. بلکه باید بر اساس مبانی دینی و تربیتی خود، با صداقت و شفافیت و به شکلی زیبا همه چیز را با آنان در میان بگذاریم.

ما به سخنان خوب نیاز داریم. باید زبان خود را به خوبی عادت دهیم. در این صورت از فتنه ها، تنش ها و تشنجات در امان خواهیم ماند. از سوء ظن های ناشی از سخنان بد که باعث نفرت پراکنی و کینه توزی می شود در امان خواهیم ماند.

با بیان سخنان خوب در حقیقت به پیامبر خدا اقتدا کرده ایم که خداوند درباره او می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ».

سخن خوب تنها چیزی است که خداوند از ما می پذیرد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ».

با سخنان خوب است که به آنچه نزد خداوند است می رسیم: «أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً* يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِيماً».

خداوند ما را جزو کسانی قرار دهد که گفته ها را می شنوند و از بهترینشان پیروی می کنند.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خداوند! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می کنم که خداوند ما را بدان سفارش کرده است. خداوند از ما خواسته است که نادانسته حرف نزنیم. باید در حرف هایی که می شنویم دقت کنیم. باید در چیزهایی که می بینیم دقت کنیم. باید در اندیشه هایی که به گوش های ما می رسد دقت کنیم. خداوند از ما می خواهد که آگاه باشیم تا هیچ کس با اندیشه ها، باورها، احساسات و عواطف ما بازی نکند و نتواند ما را به هر جایی که خواست ببرد. بلکه در جای شایسته خود باشیم.

این توصیه الهی به همین نکته اشاره می نماید: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً». یعنی فقط از علم، یقین و دلایل روشنی که مانند خورشید روشن هستند پیروی کن. دلایلی که بعداً بتوانی خداوند را بر آنها گواه بگیری و در برابر کسی که به حقایق اشیاء آگاه است از آنها دفاع کنی. کسی که در آسمان ها و زمین چیزی بر او پوشیده نیست. نباید تصمیم گیری ها، موضع گیری ها و قضاوت های خود را بر اساس ظن و احتمال یا شنیده های خود و گفت های دیگران بنا کنی. چون در حدیث آمده است: «اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛ از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد».

چه بسیار قضاوت هایی که پیامدهای منفی آن را درو می کنیم. سپس پشیمان شده و معذرت خواهی می کنیم. پشیمانی واقعی در آخرت است. وارد آخرت می شویم در حالی که به مردم ستم کرده ایم، آبرویشان را برده ایم و به آنان بدی کرده ایم. در این صورت خطاب به ما گفته می شود: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ». از این رو باید جواب خود را برای خداوند آماده کنی. اگر چنین باوری داشته باشیم، از دقت، مسئولیت پذیری و آگاهی بیشتری برخوردار خواهیم بود، در حق ایمان و وحدت امت اسلامی کوتاهی نخواهیم کرد و در برابر چالش ها از توانایی بیشتری برخوردار خواهیم بود.

 

لبنان، بحران های موجود

از لبنان آغاز می کنیم که همچنان درگیری بحران های همه جانبه است. بدون این که راه حلی وجود داشته باشد و مردم احساس کنند که در کشورشان زندگی می کنند، زندگی شرافتمندانه شان تضمین شده است و احساس کنند دولتی وجود دارد که به مشکلاتشان رسیدگی می کند و برای تأمین نیازها، امنیت و آسایششان می کوشد.

از نظام پرداخت و مزایا آغاز می کنیم که گروه عمده ای از لبنانی ها اعم از معلمان و کارکنان بخش های عمومی منتظر تصویب آن هستند و البته حق طبیعی شان است. به رغم خوش بینی هایی که وجود دارد ما زمینه تصویب آن را نمی بینیم. چون مخالفان بر مخالفت خود هستند و کسانی که خواستار تصویب آن هستند نیز اعلام نمی کنند که پشت سر آن مالیات تازه ای است که بدون آن به تصویب نمی رسند و در آستانه برگزاری انتخابات جدید هیچ کس اجازه تحمیل آن را نمی دهد.

اما بحران برق؛ به خاطر افزایش استفاده از وسایل سرد کننده در گرمای تابستان، این بحران نیز در حال افزایش است و با توجه به رقابت دوامدار پیرامون کشتی و راه های اجاره آن، راه حل های سریع برای آن وجود ندارد. طبیعی است که این کار راه حل این  بحران نیست. راه حل در فراهم کردند نیروگاه های تولید برق است. آن چه مایه شرمساری است این است که سوریه به رغم جنگ هفت ساله در حال آماده کردن دو نیروگاه برای تولید برق است. اما لبنانی که در صلح و آرامش قرار دارد، برای ایجاد نیروگاه ناتوان است.

اما درباره تعیینات برای مناصب خالی در دولت باید گفت که همچنان محکوم به سهمیه بندی است. این امر سهمیه بندی طایفه ای و مذهبی نیست. البته عنوان طایفه ای و مذهبی به آن داده اند، اما در واقع سهمیه بندی میان مراکز سیاسی است که از خواهان نصب وابستگان، نزدیکان و هواداران خود در این پست ها هستند.

درباره روش های تعیینات نیز اختلافاتی وجود دارد. برخی بر روش های قدیمی تکیه دارند که انتخاب اسامی به دست شورای خدمات شهری است و برخی دیگر خواستار انحلال این پست ها هستند. چون روش های قدیمی نمی تواند خواسته ها را بر آورده کنند و با توجه به این که هر گروهی می کوشد با بهره برداری از پست ها، موقعیت خود را در داخل منطقه و طایفه تثبیت کنند و در انتخابات آینده نقش خود را تثبیت کنند.

در این زمینه بار دیگر برای همه تأکید می کنیم که در موقعیت های حساس، از بازی بر سر سرنوشت لبنانی ها دست بردارند. چون ما به دور از هر گونه وابستگی های دینی و سیاسی،خواستار امانتداری و شایسته سالاری هستیم. آری! ما با امانتداری و شایسته سالاری موافق هستیم. از این رو همیشه گفته ایم که فرد شایسته و امین متعلق به هر دین و مذهبی باشد، از هم دین و هم مذهبمان که امانتدار نیست و در کار خود شایستگی ندارد به ما نزدیکتر است. چون معیار در اختیار گرفتن مسئولیت، داشتن امانتداری و شایستگی است.

 

تبریک به پاسداران میهن

باز هم در لبنان، نقطه های نورانی آن در حال گسترش است. این نقطه های روشن کسانی هستند که برای امنیت کشور زحمت می کشند. همان هایی که  با کشف هسته های تروریستی و تلاش برای محو زمین های بایر در مرزها، هایشان برای پاسداری از مرزهای جنوبی در برابر دشمن غدار و مرزهای شرقی در برابر تروریست ها بیدار است. چون خطرشان برای همه روشن شده است.

باید از تلاش برای محو زمین های بایر از راه مذاکره و پرهیز از جنگ صورت گرفته است، تقدیر و تشکر کنیم. این بار همه لبنانی ها برای ضرورت حل شدن این قضیه اجماع نظر دارند. چون همه از خطر این خلأگاه ها برای امنیت داخلی لبنان آگاهی دارند. طبیعی است که این بار موضع گیری ها به دور از دیدگاه های طایفه ای و مذهبی باشد که مانع انجام هر نوع اقدامی در این باره هستند و نمی گذارند که به رویدادهای داخلی اردوگاه ها رسیدگی شود.

 

عراق، حل ریشه های تروریسم

به عراق می رسیم که با وحدت خود توانست موصل را از دست تروریسم آزاد نماید. تروریسمی که بخش زیادی از این شهر را آلوده کرده بود. این واقعیت نشان داد که تروریسم دشمن گروه خاصی از عراقی ها نیست بلکه دشمن همه عراقی هاست.

در عین حال که این پیروزی را به عراقی ها تبریک می گوییم، موفقیتی که ثابت کرد این مردم برای میهن خود آماده هر گونه فداکاری هستند، معتقدیم که پیش از صحبت کردن درباره پایان دادن به این پدیده در جاهای باقیمانده و کشف هسته های پنهان، باید بدانیم که این راه طولانی است. اول باید علل و ریشه های شکلگیری و رشد این پدیده در عراق مورد چاره اندیشی قرار بگیرند. هم دولت و هم نیروهای فعال در این باره مسئولیت دارند تا داعشی دیگر در لباس و عنوانی دیگر ایجاد نشود.

 

یمن، رنج بی پایان

در یمن باید به تداوم رنج های مردم و حجم فاجعه انسانی که طبق گزارش های سازمان ملل متحد و سازمان های حقوق بشری در آن رخ داده است اشاره کنیم. علاوه بر تداوم سریال مرک، بمباران و ویرانی کشور و زیرساخت های آن، انواع بیماری ها به وبا در یمن شیوع یافته است که پیامدهای خطرناک بسیاری دارد.

وقت آن رسیده است که برای ترحم به این مردم هم که شده باید این جنگ متوقف شود و برای حل بحران و حفظ حقوق مردم این کشور همه به پای میز مذاکره باز گردند.

 

فلسطین، تداوم مقاومت

در خاتمه باید انجام عملیات قهرمانانه اخیر فلسطینی در قدس را تبریک بگوییم. این عملیات واکنش طبیعی به اقدامات دشمن صهیونیستی در قدس و مسجد الاقصی و هتک حرمت آن بود. این عملیات نشان داد که به رغم همه حملات مأیوس کننده که از داخل و خارج با آن روبرو هستند، شعله های مقاومت هنوز هم در میان جوانان فلسطینی روشن است.

در عین حال از ملل اسلامی و عربی می خواهیم که در کنار صبر، جهاد و اصرار این مردم برای نماز خواندن در مسجد الاقصی بایستند. چون دشمن صهیونیستی برای اولین بار بعد از سال 1969 تصمیم گرفته است که جلوی نماز خواندن در آن را بگیرد.