28 رمضان 1438 هـ برابر با 2 تیرماه 1396 هـ و ٢٣/٦/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: آخرین ساعات ماه رمضان / چه دستاوردی از ماه رمضان داشتهایم؟ / آیا در زمره روزهداران قرار گرفتهایم؟ / نباید دستاوردهای ماه رمضان را هدر دهیم.
مطالب مهم خطبه دوم: روز جهانی قدس / لبنان در مرحله آرامش سیاسی / مقابله با فتنه.
خطبه اول:
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: در آخرین جمعه ماه رمضان بر پیامبر خدا وارد شدم. وقتی مرا دید، فرمود: «ای جابر! امروز آخرین جمعه ماه رمضان است. پس با آن خداحافظی کن و بگو: خدایا! این ماه را آخرین ماه روزیداری ما قرار مده و اگر قرار دادی، مرا از جمله رحمت شدگان قرار ده و در زمره محرومان قرار مده».
آخرین ساعات ماه رمضان
بعد از بیست و نه روز، ساعاتی دیگر ماه رمضان ما را ترک میکند. از خداوند میخواهیم که این ماه را برای ما کامل گرداند و بار دیگر به ما توفیق درک این ماه را عنایت فرماید. نشود که این ماه آخرین ماه روزیداری ما باشد. ماهی که از نعمتها و خیرات آن بهرهمند شدیم. این ماه سزاوار نام رمضان کریم است. چون برای ما ماهی بابرکتتر و کریمتر از ماه رمضان نیست. برای ما همین بس که در این ماه از ضیافت الهی بهرهمند بودیم. نفسهایمان در این ماه تسبیح بود و خواب ما عبادت. دعای ما مستجاب ما بود و پاداش ما چند برابر. شب قدر در این ماه وجود داشت. شبی که تا صبحدم سراسر سلام بود و سلامتی.
ماه رمضان ماهی بود که در آن احساس آزادی میکردیم. آزادانه تصمیم میگرفتیم و عنان اختیارمان به دست خودمان بود. وقتی میخواستیم میتوانستیم "نه" بگوییم و وقتی تصمیم میگرفتیم میتوانستیم "آری" بگوییم. ماهی که ما را از خودخواهیها و دنیاگرایی رها کرد و به گستره وسیع انسانیت برد. این ماه با تربیت خود دلهای ما را از محبت و مهربانی بر فقرا، مستمندان، اندوهگینان و همه آن کسانی که شرایط زندگیشان سخت و دشوار بود آکنده ساخت. آنان احساس کردند که مورد توجه و عنایت ما هستند و از نعمتهایی بهرهمند شدند که در سایر ماهها بهره نداشتند. چون در حدیث آمده است: «فمن لم يغفر له في شهر رمضان، ففي أيّ شهر يغفر له؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، در کدام ماه میخواهد بخشیده شود.»
این ماه چقدر سریع ما را ترک گفت. عمر ما نیز چنین سریع میگذرد و تمام میشود.
طبیعی است که هر انسان آگاه و خردمندی از رفتن این ماه شادمان نمیشود. بلکه احساس تأسف میکند. حال او حال کسی است که عزیزی را ترک گفته است. کسی را ترک گفته است که در جان و زندگی او تأثیرگذار بود. چون نمیداند که آیا بعد از این دیداری خواهد بود یا نه؟
در این شرایط به یاد این شعر میافتیم:
بکتِ القلوبُ على وداعک حرقةً کيف العيونُ إذا رحلتَ ستفعلُ
ها قد رحلت أيا حبيبُ، وعمرنا يمضي ومن يدري أَأَنتَ ستقبلُ
فعساک ربّي قد قبلت صيامنا وعساک کلَّ قيامنا تتقبَّلُ
بکت المساجدُ تشتکي عُمَّارها کم قَلَّ فيها قارئٌ ومُرتِّلُ
إن کانَ هذا العامَ أعطى مهلةً هل يا تُرى في کلِّ عامٍ يُمهِلُ؟
لا يستوي من کان يعملُ مخلصاً هوَ والّذي في شهره لا يعملُ
رمضانُ لا تمضي وفينا غافلٌ ما کان يرجو الله أو يتذلَّلُ
رمضانُ لا أدري أعمري ينقضي في قادم الأيّامِ أم نتقابلُ!!
فالقلبُ غاية سعدِهِ سيعيشُها والعين في لقياک سوف أُکحِّلُ
از این رو امام زین العابدین(ع) در فراق ماه رمضان احساس حزن و اندوه میکند و در وداع ماه رمضان میفرماید: «اللّهمّ وَقَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ مَقَامَ حَمْدٍ، وَصَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُور، وَأَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِينَ، ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ، وَانْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَوَفَاءِ عَدَدِهِ، فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا، وَغَمَّنَا وَأَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا؛ اى خداوند، ماه رمضان در ميان ما بس ستوده زيست و ما را مصاحب و يارى نيکو بود و گرانبهاترين سودهاى مردم جهان را به ما ارزانى داشت؛ اما چون زمانش به سر رسيد و مدتش و شمار روزهايش پايان گرفت، آهنگ رفتن کرد. اينک با او وداع میکنیم، همانند وداع با عزيزى که فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگين و گرفتار وحشت تنهايى کند، عزيزى که او را بر ما پيمانى است که بايد نگهداريم» تا این که میگوید: «السَّلاَمُ عَلَيْک مِنْ قَرِين جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَأَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَمَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ؛ بدرود اى يار و قرينى که چون باشى، قدرت بس جليل است و چون رخت بربندی، فراقت رنج افزا شود. اى مايه اميد ما که دوريت براى ما بس دردناک است.»
طبیعی است کسی این چنین عمیقاً احساس تأسف میکند که با قدرت و منزلت این ماه آشنا باشد. کسانی احساس حزن و اندوه میکنند که از ماه رمضان فقط گرسنگی، تشنگی، سختی و شب بیداریاش را دیدهاند. برای اینان رفتن ماه رمضان مانند این است که کابوسی از روی سینهشان برداشته شده است.
چه دستاوردی از ماه رمضان داشتهایم؟
بعد از ادای هر عبادتی و در ساعات باقیمانده ماه رمضان شایسته است که این پرسش را مطرح کنیم: چه دستاوردی از ماه رمضان داشتهایم؟ ماه رمضان چه تغییر و تأثیری در زندگیمان داشته است؟ ماه رمضان بعد از رفتن خود، چه میراثی برای ما به یادگار گذاشته است؟ بعد از هر عبادتی این سؤال باید مطرح شود. چون عبادتی که تأثیر نداشته باشد، ارزشی ندارد.
میراث ما از ماه رمضان باید این باشد که از دستاوردهای آن حفاظت کنیم. از حال و هوای معنوی و عبادی آن صیانت نماییم. نباید ارتباط ما با قرآن کریم قطع شود که در این ماه چند بار آن را ختم کردیم. نباید قرآن را مهجور رها کنیم. بلکه ارتباط ما با قرآن باید مانند ماه رمضان ادامه داشته باشد. باید تلاوت، حفظ، فهم و تدبر در قرآن را ادامه دهیم. هر چند که نمیتوانیم حق این مطلب را ادا کنیم.
میراث دیگر ماه رمضان این است که حال و هوای ایمانی و معنوی این ماه را حفظ کنیم. باید در خفا و آشکار، در تاریکی شب و روشنی روز، در دعا و نمازهای سر وقت، اهتمام به نماز شب و ادای نوافل به یاد خدا باشیم.
میراث ماه رمضان این است به گشاده دستی و کمک به بندگان خدا ادامه دهیم. باید به دنبال نیازمندان باشیم. نباید منتظر باشیم که آنان دست نیاز خود را به سوی ما دراز کنند و در ازای آبرو خود چیزی از بخشش ما را به دست آورند. چون روزهدار باید از خودخواهی دست بردارد و از خود محوری رها شود و به بندهای نیکوکار تبدیل گردد و کسی را بدون پیوند و مهرورزی نگذارد.
میراث دیگر ماه رمضان این است که بعد از ماه رمضان نیز روزه داشته باشیم. البته منظور پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه پرهیز از حرامها، رفتارها و گفتارهای زشت و اخلاق بد است. بعد از ماه رمضان خوردن و آشامیدن را از سر میگیریم، اما نوع دوم روزهداری آغاز میشود. باید ارتباط با بستگان و همسایگان خود را از سر گیریم.
آیا در زمره روزهداران قرار گرفتهایم؟
بنابراین باید روندی را که در ماه رمضان آغاز کردیم در سایر ماهها نیز ادامه دهیم. چون خداوند ماه رمضان را مانند سایر ماهها نمیداند، بلکه در نظر خداوند این ماه سرور ماهها و آقای روزها و شبهاست و ارزشهای والای این ماه باید بر باقی ماهها و روزها تأثیر داشته باشد.
بعد از آن باید ارزیابی کنیم که چه اندازه با اهداف ماه رمضان هماهنگ بودهایم. چون ماه رمضان ماه تغییر است. ماه بازگرداندن سیمای شخصیت خود به سمتی است که خداوند میخواهد.
بیان قرآن کریم خیلی روشن است. برای این که در زمره روزهداران قرار گیریم، باید به این خصوصیت رسیده باشیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا کتِبَ عَلَيْکمُ الصِّيَامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ»؛ اما انسان چگونه بفهمد که به درجه تقوا رسیده است یا نه؟
این شناخت از دو راه تحقق پیدا میکند:
اول – خود را به آیات و روایاتی که از پرهیزگاران و صفاتشان سخن میگویند، عرضه نماید تا مطمئن شود که این صفات در او هست یا نه؟
از جمله این آیات این است: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * آَخِذِينَ مَا آَتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذَلِک مُحْسِنِينَ * کانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ * وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ».
از جمله احادیث این است: «لایَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى یُحاسِبَ نَفْسَهُ اَشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّریـکِ شَریْـکَهُ؛ انسان هرگز اهل ایمان نخواهد شد مگر این که در حسابرسى خویش سختگیر باشد؛ حتّى سختگیرتر از حساب شریک نسبت به شریکش.»، «لا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ حَتَّی یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ فَیَعْلَمَ مِنْ أَیْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَلْبَسُهُ؛ هیچ کس از پرهیزکاران محسوب نمیشود مگر اینکه نفس خود را محاسبه کند، سختتر از حسابرسی شریک از شریک خود تا در نتیجه این محاسبه بداند که خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیهایش از کجا است.»
در حدیث آمده است: «أَنَّ أَهْلَ اَلتَّقْوَى أَيْسَرُ أَهْلِ اَلدُّنْيَا مَئُونَةً وَ أَکثَرُهُمْ لَک مَعُونَةً تَذْکرُ فَيُعِينُونَک وَ إِنْ نَسِيتَ ذَکرُوک قَوَّالُونَ بِأَمْرِ اَللَّهِ قَوَّامُونَ عَلَى أَمْرِ اَللَّهِ قَطَعُوا مَحَبَّتَهُمْ بِمَحَبَّةِ رَبِّهِمْ وَ وَحَشُوا اَلدُّنْيَا لِطَاعَةِ مَلِيکهِمْ وَ نَظَرُوا إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِمْ وَ عَلِمُوا أَنَّ ذَلِک هُوَ اَلْمَنْظُورُ إِلَيْهِ لِعَظِيمِ شَأْنِهِ؛ اهل تقوى کم هزینهترین اهل دنيايند و نسبت به تو از همه بيشتر کمک کارند. یادشان آورى و به تو کمک دهند و اگر از يادشان ببرى يادت کنند، پر گفتارند به فرمان خدا، پر جهشاند در فرمان خدا، براى دوستى با پروردگارشان دل از همه چيز برداشتهاند و براى فرمانبرى مالک خود از دنيا در هراسند به سوى خدا عز و جل و به دوستى او از دل نگريستهاند و دانستهاند که همين را بايد منظور داشت که مقامش بزرگوار است».
دوم - راه دیگر برای تثبیت ماه رمضان در جانمان است که ببینیم چقدر با صفت مقال تقوا که فجور باشد فاصله داریم؟ دوریم یا نزدیکیم؟ چون در حدیث آمده است: «فإنَّ الناس اثنان برٌّ تقيّ، وآخر فاجر شقيّ؛ مردم دو دستهاند: نیکوکار باتقوا و فاجر بدبخت.»
فاجر بر کسی صدق میکند که در حال معصیت از خداوند حیا نکند. حال آن که هدف روزهداری این بود که حضور خداوند را در همه جا و در خفا و آشکار احساس کنیم.
نباید دستاوردهای ماه رمضان را هدر دهیم
بعد از آن باید تلاش کنیم که دستاوردهای ماه رمضان را حفظ کنیم. باید بکوشیم که دستاوردهای خود را در این ماه حفظ نماییم و با غیبت، دروغ، ظلم به مردم، خوردن مال مردم به باطل، ریختن آبروی مردم و عمل به سایر وسوسههای شیطانی و نفس اماره، تعصب ورزی و واکنش گرایی به تقوای خود آسیب نزنیم. در این صورت انسان ورشکسته خواهد شد. پیامبر خدا در حدیثی در توصیف انسان ورشکسته میفرماید: «أَتَدْرُونَ مَا الْمُفْلِسُ؟" قَالُوا: الْمُفْلِسُ فِينَا مَنْ لا دِرْهَمَ لَهُ وَلا مَتَاعَ، فَقَالَ: "إِنَّ الْمُفْلِسَ مِنْ أُمَّتِي يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصَلاةٍ وَصِيَامٍ وَزَکاةٍ، وَيَأْتِي قَدْ شَتَمَ هَذَا وَقَذَفَ هَذَا وَأَکلَ مَالَ هَذَا وَسَفَک دَمَ هَذَا وَضَرَبَ هَذَا، فَيُعْطَى هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، وَهَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يُقْضَى مَا عَلَيْهِ، أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ فَطُرِحَتْ عَلَيْهِ، ثُمَّ طُرِحَ فِي النَّارِ؛ آیا میدانید مفلس کیست؟ اصحاب گفتند: مفلس در اصطلاح ما کسی است که پول نقد و مال دنیا ندارد. پیامبر فرمودند: مفلس در امت من، کسی است که در روز قیامت، نماز و روزه و زکات با خود میآورد ولی در کارنامهاش این را هم دارد که به این یکی دشنام داده و به آن یکی، تهمت زده و مال دیگری را خورده و خون آن دیگری را ریخته و دیگری را کتک زده است، پس حسنات او به جای بدهیهایی که در حق دیگران کرده، به آنها داده میشود و اگر پیش از تسویه شدن حقوق دیگران، حسنات او تمام شود، از خطای مظلوماتش به خطاهای او اضافه میگردد و سپس در آتش افکنده میشود.» وضعیت او وضعیت کسی است که به بیان خداوند متعال پشم میریسد و بعد از این که کارش تمام شد، رشته خود را باز میکند: «وَلَا تَکونُوا کالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً». خیلیها این چنین هستند. خیلی زود دستاوردهای خود را تباه میکنند. خسران آشکار همین است.
در ساعات اندک باقیمانده از ماه رمضان باید کوتاهیهای خود را درک کنیم. باید مطمئن شویم که اعمال خود را سر وقت برای خداوند انجام دادهایم و او هم اعمال ما را قبول کرده است. باید خطاب به خداوند عرض کنیم: «اللّـهُمَّ أَدِّ عَنّا حَقَّ ما مَضى مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ، وَاغْفِرْ لَنا تَقْصيرَنا فيهِ، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا مَقْبُولاً، وَلا تُؤاخِذْنا بِإِسْرافِنا عَلى أَنْفُسِنا، وَاجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومينَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمحْرُومينَ؛ خدایا از ما حق آنچه را که از ماه رمضان گذشته ادا فرما، و کوتاهی ما را از عبادت در این ماه بیامرز و ماه رمضان را از ما پذیرفته تحویل گیر و ما را از زیادهرویهای علیه خویشتن مؤاخذه مکن و از رحمت شدگان قرار ده، نه از محرومان.»
از خداوند میخواهیم ما را در زمره پذیرفتهشدگان قرار دهد. کسانی که شایسته تبریک هستند، نه کسانی که محروم ماندهاند و باید به آنان تسلیت گفت. امام علی(ع) در آخر ماه رمضان چنین میفرمود: «يا ليت شعري، من هذا المقبول فنهنّيه ومن هذا المحروم فنعزّيه؛ ای کاش! به قبول گشته تبریک میگفتیم و به محروم گشته، تسلیت و تعزیت.» و آخر دعوانا أن الحمد لله ربِّ العالمين.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به توصیه خداوند سفارش میکنم. خداوند فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا کذَلِک يُبَيِّنُ اللهُ لَکمْ آَيَاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ»، «وَلَا تَکونُوا کالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ».
خداوند از مؤمنانی که ممکن است به هر دلیل، اختلافاتی در میانشان بروز کند میخواهد که فتنهها را به میان خود نیاورند، به جهنم فتنه نیفتند و به فرصتطلبان اجازه سوء استفاده ندهند. در همه واکنشهایشان باید تقوا را رعایت کنند تا سست نشوند و توان خود را از دست ندهند. چون در صورت بروز فتنه همه زیان خواهند دید. این به معنای انکار خطا و اشتباه نیست. چون خطایی هم اگر به وجود آید با حکمت، جدال به روشهای بهتر، پرهیز از زخم زدن و توجه به عدالت درمان میشود. اگر این چنین تربیت شدیم فرصت را از فتنه افروزان خواهیم گرفت و به مصاف چالشها خواهیم رفت.
روز جهانی قدس
از روز جهانی قدس آغاز میکنیم. امام خمینی آخرین جمعه ماه رمضان را روز جهانی قدس نامید. فلسفه روز جهانی قدس این است که به مسلمانان خاطر نشان نماید که باید برای رفع سلطه اشغالگران از قدس، قبله اولشان و کل فلسطین باید تواناییهای خود را متحد کنند. نباید بگذارند به خاطر درگیریهای داخلی و بحرانهای طایفهای، مذهبی و قومی آرمان فلسطین فراموش شود. نباید قضیه فلسطین به حاشیه رانده شود.
ما در این شرایط بیش از گذشته نیاز داریم که قضیه فلسطین را اولویت قرار دهیم. درگیریها باید به سمت فلسطین جهت پیدا کند. چون برخیها جهتگیری خود را تغییر دادهاند. چون قدس از جایگاه والایی در باور مسلمانان و پیروان ادیان دیگر برخوردار است. چون قدس خاستگاه پیامبران الهی، اولین قبله و سومین حرم مسلمانان است. خداوند این سرزمین و اطراف آن را مبارک گردانده است. پس وای به حال امتی که در برابر هتک حرمت مقدسات خود سکوت کردهاند. چنین امتی، خوار و ذلیل است و ملتهای دیگر برای آن حرمت و احترام قائل نیستند.
در روز قدس، دست کسانی را میفشاریم که اصرار دارند قدس را در رأس اولویتهای خود قرار دهند و همچنان برای زدودن اشغالگری تلاش و زمینهسازی میکنند؛ بنابراین باید در کنار مردم فلسطین باشیم که با تمام توان در برابر اشغالگری و توطئه یهودیسازی قدس و فلسطین ایستادهاند و به رغم فشارهای دشوار اعم از قتل، محاصره، مضیقه و اسارت و درست در هنگامی که میخواهند آنان را مأیوس کنند، در این راه فداکاریهای بسیاری به خرج میدهند.
در این روز، روز جهانی قدس از همه ملل اسلامی و عربی و همه آزادی خواهان جهان میخواهیم که آگاه باشند و برای مقابله عادیسازی روابط با دشمن همبستگی خود را حفظ نمایند. نباید اجازه دهند که دشمن به بدنه دنیای اسلام و جهان عرب راه پیدا کند. باید با مردم فلسطین همبستگی داشته باشند و از آنان حمایت کنند تا مردم فلسطین بتوانند در میدانهای چالش با دشمن صهیونیستی ثابت قدم و استوار باقی بمانند و از نابودی تواناییهای باقیمانده جلوگیری کنند و از مردم فلسطین در برابر تمام توطئهها حمایت نمایند.
حوادث گذشته ثابت کرده است که اگر امت اسلامی تصمیم بگیرد و خود را از چنگال فتنهها رهایی بخشد، میتواند پیروز این میدان باشد. از این رو همگان باید در برابر دشمن اصلی متحد شوند و به سمت جهتهای نادرست نروند.
لبنان در مرحله آرامش سیاسی
به لبنان بازمیگردیم که بعد از بنبست سیاسی در مورد قانون انتخابات، اکنون وارد مرحله آرامش سیاسی شده است. امیدواریم که این آرامش، آتشبسی نباشد که بعد از آن دوباره پرونده قانون انتخابات بازگردد. البته نه برای تحول و بهینهسازی این قانون بلکه برای رسیدن به دستاوردهای بیشتر. آن هم در شرایطی که همه میدانند ما چقدر به ثبات سیاسی نیاز داریم و باید به موضوعات مهمتر اقتصادی، اجتماعی و معیشتی شهروندان بپردازیم. چون به نظر میرسد که شرایط حادتر شود و برای حل این مشکلات به پیشنهادهای جدی و واقعی نیاز دارد.
امیدواریم نشستی که دیروز تحت نظارت رئیس جمهور میان نیروها و احزاب سیاسی حاضر در دولت برگزار گردید، پیشرفت تازهای را در زمینههای مختلف ایجاد کند و موانعی را که باعث شدهاند دولت نتواند در برخی از موضوعات به وظیفه خود عمل نماید، از میان بردارد. از موضوع نظام پرداخت حقوق و مزایا و بودجه گرفته تا آب، زباله و برق. این امر باعث شده است تا قدری از اعتماد از دست رفته لبنانیهایی ناامید و بدبین برگردد. از این رو همیشه گفتهایم: واقعیت را به مردم بگویید و آنان را اسیر خواب و خیالهای غیرواقعی نکنید.
امید ما همچنان به مردمی است که برای مسئولان تأکید کردهاند: انتخابها و موضعگیریهایشان نباید بر اساس وعدهها و آرزوها بلکه باید بر اساس نتایج و دستاوردهای واقعی باشد.
باز هم در داخل کشور باید از تلاش نیروهای امنیتی در صیانت از کشور در برابر تروریسمی که شبانه روز تلاش دارد به داخل کشور نفوذ کند و نیز مقابله آنان با آفت مواد مخدر و گروههای قتل و سرقت تقدیر و تشکر کنیم. از همه میخواهیم که از تلاشهای دولت در این زمینه حمایت کنند.
مقابله با فتنه
در پایان باید چند کلمهای در باب مقابله با فتنه عرض کنیم. امید ما این است که با علل و نتایج فتنه مقابله کنیم. برای قطع راه بر کسانی که میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند، بار دیگر بر اصول و مبانی خود تأکید میکنیم و آن اتحاد و جلوگیری از و ریشههای تفرقه و چنددستگی است.
بروز اختلاف و اشتباه طبیعی است. هیچ کس از خطا و اشتباه در امان نیست. ولی این به معنای اتهام زنی نیست. باید ثابت کنیم که به پیامبر خدا ایمان داریم. اویی که بهشت اعلا جای دارد و بالاتر از آن، او شفیع ما در برای رسیدن به بهشت است یا این که از ارزشهای خود دست برداریم. ارزشهایی که از ما میخواهد حرفهای بهتر بزنیم، به روشهای بهتر دفاع کنیم و به روشهای بهتر با یکدیگر گفتگو نماییم. روش ما این است و از همه کسانی که با ما هستند یا با ما اختلاف دارند، از همه برادران و فرزندان خود میخواهیم که در گفتگو به این روش پایبند باشند. با این روش اندیشه بارور میشود و برای نزدیکتر شدن به حقیقت افقهای بیشتری را میگشاید تا هر چیزی سر جای خود باقی بماند و با حکمت و مسئولیتپذیر درمان شود.
عزیزان! ما هیچگاه خطاها و اشتباهات را توجیه نکردهایم. مبنای ما این نیست. به چنین کاری دعوت نمیکنیم. چون از دعوتگران به عدالت در برخورد با دوستان و دشمنان هستیم. دور از عدالت است که خطایی بخشیده شود و آن دیگری بخشیده نشود. نباید خطایی توجیه شود و خطایی دیگر توجیه نشود. در این صورت میتوانیم جلوی کسانی را بگیریم نمیخواهند جامعه ما به هدفهای خود برسد و ما قویتر گردیم.
ما اطمینان داریم امت آگاه ما که در برابر اشغالگری و تروریسم ایستاد، به فتنه افروزان اجازه نخواهد که جامعه اسلامی را تضعیف کنند و قوت آن را از بین ببرند. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ».