23 شعبان 1438 هـ برابر با 29 اردیبهشت 1396 هـ و ١٩/٥/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: هدف سوره تکاثر / منظور از تکاثر چیست؟ / هشدار الهی / آیا خداوند ما را ضعیف میخواهد؟
مطالب مهم خطبه دوم: در لبنان، آیا قانون دهه شصت تصویب میشود؟ / روز نکبت / سخنان ترامپ چه پیامهایی دارد؟ / سالروز برافتادن توافق ننگین.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ* حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ* كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ* ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ* كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ* ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ* ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» صدق الله العظيم.
هدف سوره تکاثر
خداوند متعال در سوره تکاثر به مردم هشدار میدهد که مواظب سرنوشتشان باشند. از این رو نباید هدفی را که برای آن آفریده شدهاند گم کنند. چون خداوند انسان را بیهوده نیافریده است. بلکه برای او نقش مشخصی را ترسیم نموده است. کارویژه او این است که خلیفه خداوند در روی زمین باشد و راه رسیدن به این هدف را نیز برای او مشخص نموده است. نوع تعامل انسان با این نقش، جایگاه او را در آخرت تعیین مینماید.
ولی همان طور که قرآن کریم اشاره کرده است، بسیاری از مردم این نقش را فراموش میکنند و در زندگی دنیوی خود به کارهایی مشغول میشوند که از این نقش بازمیمانند. از این رو عمرشان به بیهودگی سپری میشود و ناگهان مرگ را در برابر خود میبینند. از اینجاست که سفر حساب و کتاب آغاز میشود. خداوند برای بندگان خود تشریح کرده است که از آنان حتی در ریزترین امور حسابرسی خواهد کرد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ».
خداوند نسبت به کوتاهی و فراموشی سرنوشتی که در فردای قیامت در انتظارشان است هشدار داده است: «وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»؛ اما این هشدار در سوره تکاثر آمده است. خداوند میفرماید: «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ».
منظور از تکاثر چیست؟
«أَلْهَاكُمُ» از لهو آمده است. منظور مشغول شدن به کارهای کوچکی است که انسان را از اهداف مهمتر و بزرگتر بازمیدارد. درباره معنای تکاثر مفسران اختلاف نظر دارند:
تفسیر اول: تکاثر را به معنای تکثیر میگیرند. منظور این است که بیشتر مردم به افزایش مال و فرزند و بهرهمندی بیشتر از بهرههای دنیوی مشغول هستند. سعی میکنند که مردم بیشتری را گرد خود جمع کنند یا موقعیت خود را تثبیت نمایند. از این رو از تلاش برای کسب رضایت الهی و انجام مسئولیتهایی که خداوند در ازای خودشان و مردم به دوششان قرار داده است، بازمیمانند. تمام همتشان این است که تا میتوانند از بهرههای دنیوی برخوردار شوند. روند به همین منوال است تا این که به گورستان میرسند. خداوند میفرماید: «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ». ناگهان متوجه میشوند که همه چیز را پشت سر خود رها کردهاند. نه مالی برایشان مانده است، نه فرزندی و نه بهرههای دنیوی.
حالشان مانند گوسفندی است که در چراگاه مشغول چریدن است و از سرنوشتی که انتظار او را میکشد، غافل است. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: «فوالله ما خُلِقْتُ كالبهيمة المربوطة همّها علفها وشغلها، أو المرسلة شغلها تقمّمها، تكترش من أعلافها، وتلهو عمّا يراد بها؛ به خداوند سوگند! مانند حیوان پرواری که تمام همت او علف اوست یا چون حیوان رها شدهای که شغلش چریدن و پر کردن شکم باشد و از آینده خود بیخبر است، آفریده نشدهام.»
همان طور که گوسفند نمیداند برای ذبح شدن آفریده شده است، مردم نیز از گوسفند غافلترند. نمیدانند که زندگی دنیوی جاودانه نیست. مردم میبینند که هر روز خیلیها زندگی را ترک میگویند و همه چیز را پشت سر خود رها میکنند. با این حال در در غفلت و طغیان باقی میمانند.
تفسیر دوم: معتقدند که تکاثر به معنای مباهات و فخرفروشی است. استدلالشان این است که این سوره در مورد دو قبیله از قبایل قریش به نامهای بنی عبدمناف و بنی سهم بن عمرو نازل شده است. این دو قبیله از نظر تعداد به یکدیگر فخرفروشی میکردند. به یکدیگر میگفتند: تعداد ما از شما بیشتر است. آنان به شمارش زندگان بسنده نکردند، بلکه سراغ مردگان رفتند و قبرها را نیز شمارش کردند. در این باره خداوند فرمود: «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ». منظور این است که به گورستانها رفتند تا مردگان خود را بشمارند.
امام علی(ع) در این باره میفرماید، آنان به جای این که از گورستانهای خود پند بگیرند، قبرهای خود را به موضوعی برای مباهات و فخرفروشی تبدیل کردند: «يَا لَهُ مَرَاماً مَا أَبْعَدَهُ وَ زَوْراً مَا أَغْفَلَهُ وَ خَطَراً مَا أَفْظَعَهُ لَقَدِ اِسْتَخْلَوْا مِنْهُمْ أَيَّ مُدَّكِرٍ وَ تَنَاوَشُوهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ أَ فَبِمَصَارِعِ آبَائِهِمْ يَفْخَرُونَ أَمْ بِعَدِيدِ اَلْهَلْكَى يَتَكَاثَرُونَ يَرْتَجِعُونَ مِنْهُمْ أَجْسَاداً خَوَتْ وَ حَرَكَاتٍ سَكَنَتْ وَ لَأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً؛ شگفتا، چه مقصدى دور و چه ديداركنندگانى غافل و چه كارى بزرگ و رسوا كننده. جايگاه مردگان را از آنان تهى پنداشتند و آنان عجب اندرزد هندگانى هستند از جايى دور آنها را طلب نمودند، آيا بر گورهاى پدرانشان مىبالند يا به فزونى مردگانشان بر يكديگر مىنازند.»
این بیان به مباهات و فخرفروشی بسیاری از ما اشاره دارد. یک بار به مال و ثروت، بار دیگر به تعداد، بار دیگر به فزونی تعداد مردمی که دور و بر ما را گرفتهاند و بار دیگر به خوردنیها و آشامیدنیهای خودمان مباهات میکنیم. در جامعه ما مباهات به طوایف، مذاهب و موقعیتهای سیاسی نیز وجود دارد.
البته میتوان هر دو تفسیر را پذیرفت؛ زیرا هر دویشان یک معنا دارد. معنای هر دو تفسیر این است که خداوند نسبت به سرگرم شدن به کثرت مال و ثروت، فرزند و موقعیت و فخرفروشیها به آنها هشدار میدهد. بعد از این هشدار، با زبان بازدارندهای میفرماید: «كلَّا». واقعیت آن گونه که شما میبینید و بدان فخرفروشی میکنید نیست. شما خیلی زود نتیجه این فخرفروشی را خواهید دید. سپس برای تأکید بیشتر میفرماید: «ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ».
هشدار الهی
این هشدار به اوج شدت خود میرسد. میفرماید: «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ* ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ». وقتی آتش جهنم را در برابر خود دیدید، شما با حقیقتی که همیشه آن را انکار میکردید و از آن غافل بودید، مواجه خواهید شد. آتشی که همه جباران و مستکبران را در کام خود فرو خواهد برد. خداوند در اشاره به همین واقعیت میفرماید: «وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا».
بعد از آن حساب و کتاب در برابر خداوند متعال خواهد بود. خداوند به چیزهایی که از انسان دربارهشان سؤال خواهد شد، اشاره میکند و میفرماید: «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ». در روز قیامت از همه نعمتها سؤال خواهد شد. این عبارت به هشدار روشن الهی نسبت به کسانی اشاره دارد که در مورد کثرت فرزند، ثروت، زیبایی و موقعیت به یکدیگر مباهات میکنند.
وقتی خداوند در زندگی چیزی به انسان میبخشد، در ازای آن مسئولیت نیز بر عهده او قرار میدهد. از او میپرسد که آیا این نعمتها را در راه حلال مصرف کرده است یا حرام؟ در راستای خواست او مصرف کرده است یا نه؟ بنابراین عمر مسئولیت دارد. سلامتی مسئولیت دارد. زیبایی مسئولیت دارد. موقعیت مسئولیت دارد. همه توانمندیهایی که انسان در اختیار دارد، همگی مسئولیت خاص خود را دارند.
در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «إِنّ اللّهَ لَمْ يُنْعِمْ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً إِلّا وَ قَدْ أَلْزَمَهُ فِيهَا الْحُجّةَ مِنَ اللّهِ فَمَنْ مَنّ اللّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ قَوِيّاً فَحُجّتُهُ عَلَيْهِ الْقِيَامُ بِمَا كَلّفَهُ وَ احْتِمَالُ مَنْ هُوَ دُونَهُ مِمّنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُ وَ مَنْ مَنّ اللّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ مُوَسّعاً عَلَيْهِ فَحُجّتُهُ عَلَيْهِ مَالُهُ ثُمّ تَعَاهُدُهُ الْفُقَرَاءَ بَعْدُ بِنَوَافِلِهِ وَ مَنْ مَنّ اللّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ شَرِيفاً فِي بَيْتِهِ جَمِيلًا فِي صُورَتِهِ فَحُجّتُهُ عَلَيْهِ أَنْ يَحْمَدَ اللّهَ تَعَالَى عَلَى ذَلِكَ وَ أَنْ لَا يَتَطَاوَلَ عَلَى غَيْرِهِ فَيَمْنَعَ حُقُوقَ الضّعَفَاءِ لِحَالِ شَرَفِهِ وَ جَمَالِهِ؛ خدا به بندهاى نعمتى ندهد جز آن كه نسبت به آن حجتى گردنگيرش كند، پس كسى كه خدا بر او منت نهاده و توانايش ساخته حجتش بر او انجام تكاليف الهى و به دوش كشيدن بار زيردستان و ناتوانان است و كسى را كه بر او منت نهاده و درمالش توسعه داده است، همان مالش بر او حجت است و بايد با عطا به فقرا رسيدگى كند و كسى را كه خدا بر او منت نهاده و در ميان فاميلش شريف و خوش سيما قرار داده، حجت خدا بر او اين است كه خدا را نسبت به آن نعمت شكر كند و بر ديگران گردن فرازى نكند و به واسطه شرف و جمالش از حقوق ضعفا جلوگيرى ننماید.»
از این رو در حدیث وارد شده است که زکات به اموال محدود نیست بلکه همه چیز را در برمیگیرد. زکات همه چیز باید داده شود. از امام علی(ع) روایت شده است: «إنَّ في كلّ شيء زكاة؛ فزكاةُ القُدرةِ الإنصاف، وزكاةُ الجَمالِ العفافُ، وزكاةُ الجاه بَذْلُه، وزكاةُ اليَسار بِرُّ الجِيران، وصِلةُ الأرحام، وزكاةُ الصحّة السعيُ في طاعةِ الله، وزكاةُ الشَّجاعة الجهادُ في سبيل الله، وزكاةُ الظَّفَرِ الإحسانُ، وزكاةُ العِلمِ نشرُه(أن نعلّمه للناس)، وزكاةُ البدن: الجهادُ والصّيام؛ هر چیز زکاتی دارد. پس زکات قدرت انصاف و عدالت ورزی است و زکات زیبایی، پاکدامنی و عفت است و زکات مقام، بخشیدن آن است و زکات رفاه، نیکی به همسایگان و صله رحم است و زکات سلامتی تلاش در طاعت الهی است و زکات شجاعت جهاد در راه خداست و زکات پیروزی احسان است و زکات علم نشر آن است (باید آن را به دیگران بیاموزیم) و زکات بدن جهاد و روزهداری است.» زکات دادن برای این است که درد و رنج گرسنگان و تشنگان را احساس کنیم.
به این ترتیب نسبت به همه فرصتها و امکاناتی که در زندگی به دست میآوریم، آگاهانه رفتار خواهیم کرد. نباید آنها را امتیازهای شخصی و مایه مباهات، فخرفروشی و تکبر بر مردم تلقی کنیم. مسئولیت ما در قبال آنها بسیار سنگین است. باید با انجام کامل مسئولیت خویش، از سنگینی بار این مسئولیت بکاهیم تا برای روز حساب، روزی که ندا میدهند: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ» آمادگی کافی داشته باشیم.
آیا خداوند ما را ضعیف میخواهد؟
در خاتمه باید این سؤال را مطرح کنیم: آیا همه این گفتهها به این معناست که خداوند ما را ضعیف، فقر، تنها و بدون فرزند و قبیله میخواهد؟ این چنین نیست. خداوند میخواهد که انسان قوی باشد و به خوبی از فرصتهای زندگی استفاده نماید. از این رو در حدیث آمده است: «فإذا أقبلت الدّنيا، فأحقّ أهلها بها أبرارها لا فجّارها، ومؤمنوها لا منافقوها، ومسلموها لا كفّارها؛ هرگاه دنيا با نعمتهاى خود به انسان رو آورد شایستهترین انسانها به استفاده از نعمتهاى آن، نیکاناند نه بدان و مومنانند نه منافقان و مسلماناناند، نه كفار.»
نیز در حدیث آمده است: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِيُّ خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ؛ نزد خداوند مؤمن قوی نسبت به مؤمن ضعیف، بهتر و محبوبتر است.»
خداوند از انسان میخواهد که همه توانمندیها را به دست آورد؛ اما باید در راستای آخرت باشد نه مخالف آن. این توانمندیها نباید او را از انجام وظایف و مسئولیتهایش بازدارد.
از این رو در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «لا خير في من لا يحبّ جمع المال من حلال؛ يكفّ به وجهه، ويقضي به دينه و يصل به رحمه؛ خيرى در آن كس نيست كه دوست ندارد از راه حلال مالى به دست آورد كه آبرويش را حفظ کند و قرضش را با آن ادا نمايد و صله رحم کند.»
در حدیث دیگری در تفسیر فخرفروشی به مال و ثروت آمده است: «تکاثر الاموال جمعها من غير حقّها، ومنعها من حقّها، وشدّها في الأوعية؛ گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوقها، تكاثر است.»
در تاریخ آمده است که شخصى خدمت امام صادق(ع) آمد و [به شکوه] عرض کرد: به خدا قسم ما طالب دنیا شدیم و دوست داریم مال دنیا را به دست آوریم. در حالی که شما میفرمایید باید از دنیا به اندک آن بسنده کنیم. آیا این بدان معناست که ما در راهی غیر از راه شما هستیم؟ امام به او فرمودند: میخواهى با مال دنیا چه کنى؟ مرد گفت: آن را برای بهتر شدن وضعیت زندگى خود و خانوادهام و صله رحم میخواهم، با آن صدقه دهم و حج و عمره به جاى آورم. امام(ع) فرمودند: این دیگر طلب دنیا نیست، این در طلب آخرت بودن است. به این روش ادامه بده؛ زیرا دنیاخواهی این است که آن را برای خودت بخواهی؛ بنابراین وقتی تکاثر به ارزش تبدیل میشود که انسان را در خط رضایت و طاعت خداوند قرار دهد و او را از معصیت الهی دور نماید. از این رو در دعای مکارم الاخلاق امام زین العابدین(ع) آمده است:
«اللَّهُمَّ ... وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَی فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا ... و عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی، أَوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی؛ خدایا! ... بینیازم گردان و روزیت را بر من وسعت ده و به چشمداشت مبتلایم مکن و ارجمندم ساز و گرفتار کبرم مفرما... بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانی و عزتی آشکار برایم ایجاد مکن مگر که به همان اندازه در باطنم خاکسار سازی... و مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بستان قبل از آنکه دشمنیات به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم گردد.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که خداوند در کتاب ارزشمند خود به ما توصیه کرده است: «وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللهَ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ للهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللهُ غَنِيّاً حَمِيداً» و فرموده است: «وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى».
امام باقر(ع) نیز در توصیف پرهیزگاران فرموده است: «إنّ أهلَ التَّقوى أيسَرُ أهلِ الدُّنيا مَؤونَةً، وأكثَرُهُم لكَ مَعونَةً، تَذكُرُ فيُعِينونَكَ، وإن نَسِيتَ ذَكَّروكَ، قَوّالُونَ بأمرِ اللّه، قَوّامُونَ على أمرِ اللّه، قَطَعوا مَحَبَّتَهُم بمَحَبهِ رَبهِم، ووَحَّشوا الدُّنيا لِطاعَةِ مَليكِهِم، ونَظَروا إلَى اللّه عز و جل وإلى مَحَبَّتِهِ بِقُلوبهِم، وعَلِموا أنّ ذلكَ هُو المَنظورُ إلَيهِ، لِعَظيمِ شَأنِه؛ تقواپيشگان كم خرج و كم زحمتترين مردم دنيايند و بيشترين يارى رسانندگان به تو هستند. تذكّر بدهى ياريت مىدهند، فراموش کنى به يادت مىآورند، پيوسته امر خدا را مىگويند و همواره امر خدا را به پا مىدارند. براى دوستى خدا، از هر دوستى و محبّتى دل كندهاند و به خاطر طاعت پادشاه خويش از دنيا گريختهاند و از صميم دل به خداوند عز و جل و دوستى و محبّت او رو كردهاند و دانستهاند كه منظور اصلى هموست چون شأن و مرتبى عظيم دارد.»
عزیزان! اگر پرهیزگار باشیم، به خیر دنیا و آخرت خواهیم رسید. در این باره خداوند میفرماید: «وَمَنْ يَتَّقِ الله يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ»، «إِنْ تَتَّقُوا الله يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَالله ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ». به این ترتیب از توان بیشتری برای مقابله با چالش ها بهره مند خواهیم شد.
در لبنان، آیا قانون دهه شصت تصویب میشود؟
از لبنان آغاز میکنیم. با وجود خوشبینیهایی که درباره توافق قریبالوقوع روی قانون جدید انتخابات به وجود آمده است، اما به نظر ما رسیدن به این توافق همچنان بعید به نظر میرسد. چون به جهت اختلافات حسابها و منافع سیاسی، راه حلها برای رسیدن به این توافق یکی یکی از بین رفتند؛ بنابراین قانون فعلی همچنان پابرجاست. خیلیها هم اگر چیزی نگفتهاند، در واقع به قانون دهه شصت چشم دوختهاند. با این قانون، کادر سیاسی به سر جای خود بازمیگردد و آرزوی تغییر بسیاری از لبنانیها رنگ میبازد.
با همه این احوال چشم امید ما به لبنانیهاست. آنان باید به جریانهای سیاسی بفهمانند که اگر این جریانها به جای غرق کردن لبنانیها در گرداب لجبازیها، هرکدام به اندازه مسئولیتشان نتوانند کشور را از این دالان تاریک نجات دهند و به قانون جدیدی برسند که بیانگر خواستههای واقعی مردم باشند، وضعیت سیاسی موجود با همه نمادها و اشخاص آن را قبول ندارند و آن را به زبان خواهند آورد. چون برای همه روشن شده است که هدف از این لجبازیها، مصالح کشور و طوایف آن نیست. چون گروههای اجتماعی همین طوایف هستند که تاوان تداوم وضعیت موجود را میدهند. چرا که به خاطر تداوم فساد، غارت بیت المال و قراردادهای متقابل دردها و رنجهای اجتماعی عمیق گشته و هر روز گسترش مییابد. کار به جایی رسیده است که لبنانیها مجبورند یا به فقر و تنگدستی تن دهند یا راه مهاجرت را در پیش بگیرند.
روز نکبت
به فلسطین اشغالی میرسیم. ملت صبور و مجاهد فلسطین شصت و نهمین سالگرد نکبت را محکوم کردند. علت این روز جنگی است که دشمن در سال 1948 آغاز کرد و به اشغال بیشتر سرزمین فلسطین، اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی و آوارگی بخش بیشتر مردم فلسطین منجر گردید. ولی دشمن نتوانست اراده این ملت را در هم بشکند و جلوی مطالبه حق و استفاده از تمام ابزارهای مقاومت علیه خود را بگیرد. مقاومتی که بدون حمایت مؤثر بین المللی یا عربی و اسلامی بهروشهای گوناگون ادامه دارد.
به این مناسبت در اکثر مناطق فلسطین اشغالی شاهد رویاروییهایی هستیم. زندانیان فلسطینی در زندانهای اشغالگران به جنگ دیگری روی آوردهاند. جنگ اراده و شکمهای خالی که سی مین روز خود را سپری کرده است. ولی متأسفانه به جای برگزاری نشستها و دیدارها و تحرکات سیاسی برای یاری آنان، تنها شاهد صدور بیانیههای خجالت آمیز جامعه عرب هستیم. این زندانیان نمادهای زنده آرمان فلسطین هستند. آنان به تنهایی در کنار مردم فلسطین در برابر یهودیسازی باقیمانده فلسطین مقابله میکنند و میکوشند که از مقدسات خود در قدس و مسجد الاقصی حفاظت کنند.
سخنان ترامپ چه پیامهایی دارد؟
در همین حال بسیاری به سخنان رئیس جمهور آمریکا در ریاض پایتخت عربستان سعودی در یکشنبه چشم دوختهاند. چون نمایندگان حدود 55 کشور اسلامی در این نشست حضور خواهند داشت. خبرها نیز حاکی از این است که سخنان ترامپ حاوی "جمع شدن دنیای اسلام علیه دشمنان مشترک تمدن و اعلام تعهد ایالات متحده آمریکا به شرکای مسلمان خود" است.
ما معتقدیم که سیاست آمریکا همچنان خیال فروشی به دنیای عرب و جهان اسلام است. در عین حال که به آنان وعده میدهد به صورت جدی برای حل قضیه فلسطین تلاش میکند و میکوشد از فضای تنش آلود منطقه کمال استفاده را ببرد تا نشان دهد که در کنار اعراب و مسلمانان قرار دارد، روشن شده است که هدف از همه این کارها فرسوده کردن بیشتر دنیای عرب و جهان اسلام است. چرا که سخن از قراردادهای تسلیحاتی و 300 میلیارد دلار قراردادهای آتی است. در عین حال آمریکا خود را به حفظ برتری اسرائیل متعهد میداند.
مشکل این است که دنیای غرب میخواهد به بهای ویرانی اقتصاد ما، با فروش بیشتر سلاح و نابودی توانمندیهای دنیای عرب و جهان اسلام به وضعیت اقتصادی خود سروسامان بدهد. برخیها درست گفتهاند: پیش از این سلاح برای جنگها ساخته میشد، اما امروز جنگها برای فروش سلاح به وجود میآیند.
بار دیگر برای اعراب و مسلمانان تأکید میکنیم که امیدشان باید به وحدت و همبستگی خودشان باشد نه کسانی که آنان را به عنوان گاو شیری منافع خودشان میخواهند و آنان در محاسباتشان هیچ جایگاهی ندارند.
سالروز برافتادن توافق ننگین
در پایان باید به هفدهم ماه می، سالروز قیام علیه توافق هفدهم ماه می اشاره کنیم. این توافق میخواست به ضرر استقلال لبنان و حق لبنانیها از سرزمین و ثروتهایشان، آزمندیها و منافع اسرائیل را تحقق ببخشد. این قیام از مسجد امام رضا(ع) بئرالعبد شعله کشید. علمای مسلمان از جمله مرحوم سید فضل الله(ره) و جمع بسیاری از مؤمنان در برابر این توافق ایستادند. اگر چه در این رویداد محمد نجدی به شهادت رسید و جمعی دیگر نیز مجروح و دستگیر شدند، اما ثابت شد که لبنانیها میتوانند این توافق را ساقط کنند و در برابر همه توطئهها برای به زیر سلطه اسرائیل بردن این کشور ایستادگی کنند.
این روزها نیز باید همگی در برابر طرحها و توطئههایی که برای منطقه ترسیم شده است بایستیم. طرحهایی که به جای متحد کردن کشورها، روند نادرستی را در پیش گرفتهاند. با این طرحها ما همچنان اسیر فتنهها باقی خواهیم ماند. طرحهایی که هدفشان هر چه بیشتر فرسوده کردن امت اسلامی است.