25 جمادى الثانی 1438 هـ برابر با 4 فروردین 1395 هـ و ٢٤/٣/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: مؤمن کیست؟ / مؤمن همیشه لبخند بر لب دارد / لبخند صدقه است / تأثیر لبخند / نیاز به لبخند / امیدآفرینی مسئولیت است.
مطالب مهم خطبه دوم:لبنان، بحرانها در انتظار راه حل هستند / مقابله با تهدیدات دشمن / موضعگیری قابل تقدیر / حملات انگلیس را محکوم میکنیم / اول ماه رجب.
خطبه اول:
خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کانُوا يَعْمَلُونَ» صدق الله العظيم.
مؤمن کیست؟
با توجه به این آیه، خداوند نمیخواهند که انسان مؤمن، حضوری عادی در زندگی داشته باشد و مانند بسیاری که در خود فرورفتهاند و در زندگی غیر از شهوت و غریزه به چیزی دیگری نمیاندیشند، از کنار آن به راحتی بگذرد. بلکه خداوند میخواهد که انسان مؤمن حضوری فعال در متن زندگی داشته باشد و اثر خوبی از خود در زندگی به جای بگذارد.
از این رو از انسان میخواهد که ایمانی راستین داشته باشد و از همه آن چیزهایی که خداوند به او داده است، به دیگران نیز ببخشد. میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُکرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آَيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَکلُونَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ». طبیعی است که بخشیدن به عطای مالی محدود نمیشود بلکه علم، اخلاق نیکو، هدایت و دور کردن مردم از گمراهی نیز میتواند انفاق و بخشندگی باشد. گاهی تشکر، تشویق و ترویج فضای شادی و خوش بینی نیز میتواند عنوان انفاق به خود بگیرد.
امام علی(ع) با اشاره به نحوه معاشرت مؤمن با مردم میفرماید: «خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکوْا عَلَيْکمْ، وَإِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْکمْ؛ با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مُردید بر شما اشک بریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق به سوی شما بیایند.»، «کونوا في النّاسِ کالنّحلِ في الطّير؛ در بین مردم به مانند زنبور عسل در پرندگان باشید.»
پیامبر خدا نیز درباره مردم میفرماید: «الْمُؤْمِنُ آلِفٌ مَأْلُوفٌ، وَلاَ خَيْرَ فِيمَنْ لاَ يَأْلَفُ وَلاَ يُؤْلَفُ؛ مؤمن اهل معاشرت و الفت است و در کسی که الفت نگیرد و با او الفت نگیرند، خیری نیست.»، «وَخَيْرُ النَّاسِ أَنْفَعُهُمْ لِلنَّاسِ؛ بهترین مردم کسی است که برای مردم مفیدتر باشد.»، «المؤمن الّذي نفسه منه في عناء، والنَّاس منه في راحة؛ مؤمن کسی است که خودش از او در سختی باشد و مردم از او در آسایش باشند.» بنابراین از قلب، عقل و رفتار مؤمن چیزی جز خیر و خوبی صادر نمیجوشد و در دلهای مؤمنان تأثیر خوبی از خود به جای میگذارد.
با توجه به این روایات، مؤمن آن کسی نیست که تصویری رایج و سنتی از او در اذهان ما نقش بسته است. ما گمان میکنیم مؤمن کسی است که فقط به نماز، حج و زیارت میپردازد. حال آن که اگر ایمان در سخن، رفتار و زندگی او بازتاب نداشته باشد، ارزشی ندارد. مؤمن کسی است که در خانه، محل کار، جامعه و میهن و هر جایی که حضور دارد، نیز مؤمن باشد و همه اینها را روزنهای برای رسیدن به بهشت و رضوان الهی بداند. گفتهاند: فردی نزد پیامبر خدا آمد و عرض کرد: مرا به عملی راهنمایی کنید که اگر آن را انجام دهم، وارد بهشت شوم. پیامبر خدا فرمود: «تقوى الله وحسن الخلق؛ تقوای الهی و اخلاق خوب.» در حدیث دیگری آمده است: «ثلاث من أتى الله بواحدة منهنّ أوجب الله له الجنّة: الإنفاق من إقتار، والبشر لجميع العالم، والإنصاف من نفسه؛ سه چیز است که اگر خداوند یکی از آنها را به کسی بدهد، بهشت را بر او واجب میگرداند: انفاق به وقت تهیدستی و خوشرویی با همه و انصاف ورزیدن با مردم.» نیز فرمود: «أوّل أهل الجنّة دخولاً إلى الجنّة أهل المعروف؛ اولین گروهی که وارد بهشت میشوند، نیکان هستند.»
مؤمن همیشه لبخند بر لب دارد
امروز میخواهیم به یکی از نشانههای مؤمن بپردازیم. در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «المؤمن بشره في وجهه، وحزنه في قلبه؛ شادی مؤمن در سیمای او و ناراحتیاش در قلب اوست.»
این حدیث به لبخند دائمی مؤمن اشاره مینماید. حتی اگر غم و اندوه تمام وجود او را فراگرفته باشد، باز هم لبخند از چهره او نمیرود. لبخند زدن یکی از ویژگیهای مؤمن است. لبخند او فقط شامل حال مؤمنان نمیشود، بلکه همه مردم را در برمیگیرد. البته منظور از لبخند تبسم صادقانه است که از قلب او نشئت بگیرد. نه لبخندی که از روی فریب و نیرنگ باشد و چیزهایی بسیاری در قلب او پنهان شده باشند.
مؤمن شادمان است و این شادمانی را میتوان در سیمای او دید. در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «ابذل لأخيک دمک ومالک، ولعدوِّک عدلک وإنصافک، وللعامَّة(أي لکلّ النّاس) بشرک وإحسانک؛ خون و مالت را به برادرت و عدل و انصافت را به دشمنت و شادی و احسانت را به همه مردم ارزانی دار.»
لبخند صدقه است
پیامبر مقام لبخند را بالا برده و آن را صدقه میشمارد. صدقهای که انسان به خودش میدهد و به مردم میرساند؛ بنابراین پاداش لبخند نیز مانند پاداش صدقه است و دستاوردهایی مانند دستاوردهای صدقه دارد. میفرماید: «تبسّمک في وجه أخيک صدقة... فإنّها صدقة تصدّق بها على نفسک؛ لبخند تو به روی برادرت صدقه است... چون لبخند صدقهای است که به خودت دادهای.»
بنابراین صدقه مفهوم بسیار وسیعتری از صدقه دادن مال دارد که غالباً به ذهن متبادر میشود. از این رو از پیامبر خدا روایت شده است: «إنَّ على کلِّ مُسلمٍ في کلِّ يَومٍ صَدَقةً، قيلَ: مَن يُطِيقُ ذلک؟ قالَ صلى الله عليه و آله إماطَتُک الأذى عنِ الطَّريقِ صَدَقةٌ و إرشادُک الرَّجُلَ إلى الطَّريقِ صَدَقةٌ و عِيادَتُک المَريضَ صَدَقةٌ و أمرُک بالمَعروفِ صَدَقةٌ و نَهيُک عنِ المُنکرِ صَدَقةٌ و رَدُّک السَّلامَ صَدَقَةٌ؛ بر هر مسلمانى است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: چه کسى توان اين کار را دارد؟ حضرت فرمود: برداشتن چيزهاى آسیبرسان از سر راه صدقه است؛ نشان دادن راه به کسی صدقه است، عيادت از بيمار صدقه است، امر به معروف صدقه است، نهى از منکر صدقه است و سلام را جواب دادن صدقه است.» بنابراین انسان میتواند در هر زمانی صدقه بدهد، حتی اگر چیزی از مالش را نداده باشد. امام علی(ع) نیز به لبخند زدن تشویق میکند. میفرماید: «إذا لقيتم إخوانکم فتصافحوا، وأظهروا لهم البشاشة والبشر، تتفرّقوا وما عليکم من الأوزار قد ذهب؛ وقتی برادرانتان را دیدار کردید با یکدیگر دست بدهید و خوشرویی و شادمانی خود را برای آنان اظهار کنید که در این حال چون از هم جدا شوید هرچه گناه بر شما بود از بین میرود.»
پیامبر خدا نیز با اصحاب و همه مردم چنین رفتاری داشت. اصحاب نقل میکنند که آن حضرت همیشه لبخند به لب داشت. حتی در دشوارترین شرایط و در برابر کسانی که به او بدی کرده بودند نیز لبخند میزد. در روایت آمده است که روزی پیامبر خدا در یکی از کوچههای مدینه راه میرفت و عبای نجرانی حاشیه درشتی نیز بر شانه داشت. عرب بادیهنشینی از پشت سر به آن حضرت نزدیک شد و عبای ایشان را به شدت تمام کشید. انس بن مالک میگوید: دیدم که حاشیه عبا پوست گردن آن حضرت را خراشید. اعرابی به پیامبر عرض کرد: ای محمد! از مال خداوند که نزد توست، چیزی به من بده. پیامبر نگاهی به او کرد و لبخندی زد و دستور داد که چیزی به او بدهند.
تأثیر لبخند
میزان تأثیر لبخند در زندگی بسیار روشن است که این قدر مورد تأکید قرار گرفته و مورد تشویق قرار گرفته است. چون لبخند نشانه برادری، پیام دوستی و اظهار محبت است. لبخند وسوسهها را دور میگرداند، کینهها را میشوید و از بین میبرد، انگیزههای جدایی را محو میکند، خشم و تنش دیگران را فرومینشاند و بذر امید در دل نیازمندان میکارد. چه بسیار افراد، خانوادهها، جوامع و ملتهایی که فقط با یک لبخند با یکدیگر رفیق میشوند. چه بسیار همسرانی که فقط با یک لبخند صادقانه با شوهرشان صلح و سازش میکنند و همه مشکلاتشان حل میشود. عکس آن نیز درست است. نیز چه بسیار صدقاتی که لبخندی آرام و انسانی بر لب مردم مینشانند، چه بسیار انسانهایی که با خوشرویی عالمی راه هدایت را در پیش میگیرند یا بیماری که با یک لبخند شفا مییابد و از بیماریاش کاسته میشود.
پیامبر نیز با اشاره به همین واقعیت چنین میفرماید: «البشاشة حِبالة المودَّة؛ لبخند رشته محبت و دوستی است.»، «سبب المحبّة البشْر؛ لبخند علت محبت و دوستی است.»
امام علی(ع) میفرماید: «ان احسن ما يألف به الناس قلوب اودائهم و نفوا به الضغن عن قلوب اعدائهم حسن البشر عند لقائهم و التفقد في غيبتهم و البشاشة بهم عند حضورهم؛ بهترين وسیلهای که مردم با آن دلهای دوستان خود را به دست میآورند و کینهها را از دلهای دشمنان خود میزدایند، خوشرویی هنگام مواجهه با آنان، پرسش از حال آنان در غياب و گشادهرویی در حضور آنهاست.»
آن حضرت میفرماید: «إنّکم لن تسعوا النّاس بأموالکم، فالقوهم بطلاقة الوجه وحسن البشر؛ شما اگر با مال خود نمیتوانید مردم را جذب کنید، پس با گشادهرویی و خوشرویی با آنها برخورد کنید.» امام صادق(ع) نیز میفرماید: «تبسّم المؤمن في وجه أخيه المؤمن حسنة؛ لبخند مؤمن به روی برادر مؤمنش حسنه است.» اما متأسفانه میبینیم با وجود این همه آموزههای دینی، هستند بسیاری که نسبت به لبخند زدن به خودشان و مردم بخل میورزند.
نیاز به لبخند
در میان این همه درگیری، تنش و بحرانهای بسیار خیلی به لبخند نیاز داریم. به جانهای پاکی نیاز داریم که با لبخندهایشان فضای خوش بینی و امید را در زندگی به وجود بیاورند تا به رغم این همه خشونت و دشواری، زندگی زیباتر شود. چون زندگی با ناامیدی، نگرانی و اضطراب ساخته نمیشود؛ بنابراین با لبخندهایی آکنده از محبت، عطوفت و مهربانی به مردم در ایجاد فضای امید و شادمانی کوتاهی نکن. نباید شوهر به همسرش، همسر به شوهرش، فرزندان به خانوادهشان، خانواده به فرزندانشان، فروشنده به مشتریانش، مدیر به کارمندانش، استاد به شاگردانش، پزشک به بیمارانش و بالطبع عالم دینی به کسانی به امر تربیت و راهنمایشان مشغول است، در این زمینه کوتاهی کنند. چون اگر لبخند به روی دوست باشد، ایجاد مهربانی میکند و اگر به روی دشمن زده شود، در او احساس پشیمانی ایجاد میکند. اگر به روی ناشناس باشد، روزنههای قلب او به روی انسان باز میشوند و اگر به روی خود فرد باشد، باعث افزایش اعتماد به نفس میشود و این اعتماد به نفس دریچه هدایت و کلید امید است.
برخیها همیشه عبوس و گرفتهاند. دلیلشان این است که لبخند باعث فرو کاستن از جایگاهشان میشود و هیبت او را در برابر دیگران از بین میبرد و جدیتی را که باید همیشه داشته باشند، از او میگیرد. اینان توهم دارند. چون جدیت داشتن به معنای لبخند نزدن نیست. چه کسی جدیتر از پیامبر خداست؟ اگر برخیها عقیده دارند که با لبخند نزدن عزت به دست میآورند، باید بدانند که با بسته شدن دلهای دیگران به روی انسان عزت به دست نمیآید و هیبت فقط به آن چه نزد خداوند و پیامبر اوست به دست میآید.
چون در حدیث شریف آمده است: «من أراد عزّاً بلا عشيرة، وغنىً بلا مال، وهيبة بلا سلطان، فليخرج من ذلّ معصية الله إلى عزّ طاعته؛ هر کس که عزت بدون قبیله و بینیازی بدون مال و ثروت و هیبت بدون حاکمیت میخواهد، باید از خواری نافرمانی خداوند رها شوند و به عزت طاعت او درآید.»
برخی برای توجیه عبوس بودن خود به این حدیث استناد میکنند: «أُمرْنا أن نلقي أهل المعاصي بوجوه مکفهرّة؛ به ما دستور داده شده است که با چهرههای عبوس و گرفته با معصیتکاران روبرو شویم.»، «من تبسَّم في وجه مبتدع، فقد أعان على هدم دينه؛ هر کس در برابر بدعت کار لبخند بزند، به ویرانی دین خود کمک کرده است.» و افراد خائن، گنهکار و بدعت گزار چقدر زیاد است!
در پاسخ اینان باید گفت که این روش استثناست و نمیشود آن را قاعده محسوب کرد. چون قاعده دعوت به سوی خداوند این است که با سخنان خوب، لبخند محبتآمیز و روشی که به دلها راه یابد و آنها را به حق نزدیک گرداند، دلهای مردم را با حق و حقیقت آشنا کنی. از این رو خداوند در توصیف پیامبر میفرماید: «وَإِنَّک لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ». چون پیامبر خدا نیز جز به اخلاق عظیم خود به دلهای مردم راه نیافت. خداوند درباره او میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک».
امیدآفرینی مسئولیت است
بنابراین عزیزان! اصل و روش این است که همیشه به روی دیگران لبخند بزنیم. باید در خانه، خیابان، گفتگو و تعامل با دیگران و دیدار با مردم، حتی اگر ناامید و ناراحت هستیم نیز لبخند بزنیم. حتی وقتی اندوهگین هستیم، مسئول هستیم که دلهای مردم را ناامید نکنیم و امیدآفرین باشیم و دلهایشان را شاد نماییم.
چون اگر مردم خوشبخت باشند، مؤمن نیز شاد میشود و اگر مردم اندوهگین باشند، باور مؤمن این است که باید دیگران را خوشبخت کند؛ زیرا «الخلق کلّهم عيال الله، وأحبّهم إليه أنفعهم لعياله، ومن أدخل على أهل بيت سروراً؛ مردم همگی عیال خداوند هستند و محبوبترین فرد نزد خداوند، سودمندترینشان نسبت به عیال او و کسی است که خانوادهای را شاد نماید.»
خداوند ما را از جمله کسانی قرار دهد که دلهای مردم را شاد میکنند. چون در دنیا چیزی دوستداشتنیتر از خوشبخت کردن مردم، کاستن از درد و رنج آنان و ایجاد بالندگی و حیات در میان آنان وجود ندارد. به درستی که او اجابت کننده دعاست.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خداوند! شما را به همان چیزی وصیت میکنم که خداوند به حضرت موسی توصیه نمود. موسی از خداوند چنین درخواست کرد: «خدایا! مرا توصیهای کن. خداوند فرمود: تو را به خودم سفارش میکنم. عرض کرد: خدایا! مرا توصیهای کن. خداوند فرمود: تو را به خودم سفارش میکنم. این سؤال و جواب سه بار تکرار شد. عرض کرد: خدایا! مرا توصیهای کن. خداوند فرمود: تو را به مادرت سفارش میکنم. عرض کرد: خدایا! مرا توصیهای کن. خداوند فرمود: تو را به مادرت سفارش میکنم. عرض کرد: خدایا! مرا توصیهای کن. خداوند فرمود: تو را به پدرت سفارش میکنم.»
مادر توصیه خداوند به ماست و برای این که تشکر، امتنان، مواظبت و توجه به مادر را نهادینه نماید، این توصیه را سه مرتبه تکرار کرده است. چون عطا و بخشندگی مادر باید مورد تقدیر و تشکر واقع شود. او ما را باردار بود و کسی تحمل این کار را ندارد. او از میوه قلب خود به ما ارزانی داشت و هیچ کس چنین کاری را نمیکند. او با تمام وجود خود از ما نگهداری کرد و از این بابت هیچگاه اظهار ناراحتی نکرد. بلکه ما او را همیشه شاد و خوشحال دیدیم. برای سیر شدن ما گرسنه ماند و برای سیراب شدن ما تشنگی را به جان خرید. به خاطر ما خواب راحت نداشت. برای ما فداکاری کرد؛ بنابراین حق دارد که خوبیهایش را به زیبایی پاسخ دهیم. چون آیا پاداش نیکی چیزی جز نیکی است؟
از این رو به خاطر روزی که همه آن را روز مادر میدانند، از مادران خود تقدیر و تشکر میکنیم؛ اما نباید به این روز بسنده کنیم. بلکه تا جان در بدن داریم همیشه باید قدردان مادر باشیم. چون مادر حق بسیاری بر عهده ما دارد. اگر به جایی رسیدهایم، همه به خاطر مادر است. از این رو باید همیشه به یاد داشته باشیم که به توصیه خداوند عمل کنیم. رضایت مادر را به دست آوریم و از مادر خود تقدیر کنیم. همیشه بدون این که ناراحتی داشته باشیم باید به این قدردانی ادامه دهیم. بعد از هر نماز خود باید برای مادرمان دعا کنیم. باید ورد زبانمان باشد: خدایا! همان طور که در خردسالی تربیتمان کردند، تو نیز به آنان رحم نما. اگر مادرمان از دنیا رفته است، نباید از کارهای خیر برایشان غفلت نماییم. اگر چنین کردیم، مشمول دعاها و برکاتی خواهیم شد که پرده آسمان را از هم میدرند و به عطاها و برکات پروردگار بخشنده، مهربان و کریم نائل خواهیم شد و از توان بیشتری برای مقابله با چالشها برخوردار خواهیم گردید.
لبنان، بحرانها در انتظار راه حل هستند
از لبنان آغاز میکنیم که دست دست کردن درباره همه پروندههای موجود ادامه دارد. تا امروز بودجه به تصویب نرسیده است. نظام پرداخت حقوق و مزایا که حق روشن معلمان و کارکنان بخشهای عمومی است، اجرایی نشده است. هیچ گامی برای تحقق وعدههایی که به لبنانیها مبنی بر افشای فساد و اختلاسی که همه چیز دولت را میبلعد، داده شده، برداشته نشده است. قانون انتخابات که کلید تغییر و سازندگی دولت است، به تصویب نرسیده است. همه این تأخیرها به خاطر بحثها و بررسیهای بیشتر و رسیدن به راه حلهای برتر نیست بلکه به خاطر رقابت جریانهای سیاسی، تضاد منافع و منتظر ماندن برای توافقات آتی است. توافقاتی که اگر صورت گرفتهاند، در اغلب موارد برای سرمه کشیدن به چشم مردم لبنان نیست، بلکه برای تحقق منافع قدرتهای بزرگ است. از این رو راست گفتهاند: وای به حال لبنانیها اگر جریانهای سیاسی اختلاف داشته باشند و منافعشان متضاد باشد و وای بر آنان اگر به توافق برسند.
از این رو امید چندانی نداریم به این که راه حلها و قوانین به صورت طبیعی به نفع مردم لبنان تنظیم شوند و سیاسیون برای کسب رضایت مردم لبنان از یکدیگر سبقت بگیرند. تنها امید اندک ما به گروه اندکی از سیاسیون است که حرفهای نشدهاند و این جایگاهها را به دستاورد شخصی و فردی تبدیل ننمودهاند. از مردم لبنان میخواهیم که به مسئولیت نظارتی و پیگیری خود عمل کنند. باید در برابر کسانی که صداقت ندارند و فساد میکنند، باید صدای اعتراض خود را بلند کنند. نباید از مسئولیتهای خود دست بکشند. نباید آن گونه که سیاسیون انتظار دارند، عدد، رقم و رمه باشند.
مردم مواظبت و ناظر هستند و از آنان حساب خواهند کشید و بسیاری چیزها را تغییر خواهند داد. از این رو ما موافق حرکتهای مردمی بودهایم و هستیم. البته به شرطی که در اهداف خود، صادق و جدی باشند و به نفع هیچ کسی چک سفید نکشند. نباید به ابزاری در دست سودجویان و ناامن کنندگان میهن تبدیل شوند.
مقابله با تهدیدات دشمن
در چنین شرایطی دشمن اسرائیلی نیز وارد میدان شده است. دشمن به تهدید دولت و مقاومت بسنده نکرده بلکه فشار میآورد تا استخراج نفت و گاز از منابع نزدیک مرزهای فلسطین را متوقف کند. ادعای دشمن این است که این ذخایر به رژیم صهیونیستی تعلق دارد. دشمن هیچ توجهی به مدارک ارائه شده از دولت لبنان ندارد. مدارکی که ثابت میکند این مناطق بخشی جداییناپذیر از خاک لبنان هستند.
در این زمینه باید از مواضع رسمی دولت لبنان که تهدیدات و ادعاهای دشمن را رد میکند تقدیر و تشکر کنیم و باید تأکید کنیم که این تقابل باید ادامه یابد. در اینجا از دولت لبنان میخواهیم که در برابر این چالش جدید، موضع واحدی اتخاذ کنند. چون دشمن از شرایط سیاسی بینالمللی و منطقهای موجود برای به یغما بردن ثروت و سرنوشت لبنان بهرهبرداری میکند.
ما به دولت، مردم و مقاومت لبنان اعتماد داریم. همانهایی که جلوی تعرضات زمینی و دریایی دشمن را گرفتند و اگر توان هوایی هم داشته باشند، در هوا نیز جلوی تعدیهای دشمن را میگیرند و نخواهند گذاشت که دشمن ذخایر نفتی و تواناییهای ملیشان را چپاول کنند.
موضعگیری قابل تقدیر
باز هم در لبنان، باید از موضع دبیر اجرایی اسکوا که مقر آن در لبنان است، تقدیر و تشکر کنیم. او در اعتراض به درخواست دبیرکل سازمان ملل متحد برای حذف گزارش ضدصهیونیستی از سایت این کمیسیون استعفا داد. گزارشی که در آن رژیم صهیونیستی به خاطر اقدامات خشونتآمیز و نژادپرستانه علیه مردم فلسطین محکوم شده بود.
در عین حال که از این موضعگیری تقدیر و تشکر میکنیم، باید به جانبداری سازمان ملل در توجیه اقدامات رژیم صهیونیستی اشاره کنیم. در حالی که سازمان ملل باید به جای حمایت از ظالمان و ستمگران، حامی حقوق مظلومان و ستمدیدگان و از جمله مردم فلسطین باشد.
حملات انگلیس را محکوم میکنیم
به انگلیس میرسیم. فردی که متأثر از منطق تروریستی داعش بود، به اقدامی دست زد که طی آن چند نفر جان خود را از دست دادند. ما این حملات را محکوم میکنیم و آن را اهانت به ارزشهای دینی و انسانی میدانیم. چون این اقدام تعدی به نفس محترم است و باعث بروز مشکلات در روابط در هم تنیده مردم این کشور و مسلمانان ساکن در این کشور که از نعمت آزادی برخودار هستند میشود.
این اقدام چهره اسلام را مخدوش میکند. چون کسی که دست به این اقدام زد، مسلمان بود. بدون این که موضع سیاسی برحقی را تقویت کند یا خواسته عادلانه مردمی را مطرح نماید. در اینجا باید نسبت به خطرناکی منطقی هشدار دهیم که به سرعت اسلام را متهم میکند یا به مسلمانان اهانت مینماید و آنان را به تروریسم متهم میکند. باید با تقویت گفتگو میان غرب و مسلمانان، تقویت درک متقابل و تلاش برای مقابله با پدیده تکفیر با این گونه اقدامات به مقابله برخاست و علل و زمینههای فکری پدیده تکفیر را خشکاند.
اول ماه رجب
در خاتمه باید اشاره کنیم که در چهارشنبه آتی به پیشواز ماه رجب میرویم. ماهی که ماه صلح و سلامت روحی و معنوی است. مسلمانان در این ماه باید به ذکر، دعا و استغفار بپردازند. ماه رجب ماه صلح فردی و اجتماعی است. چون این ماه ماهی است که در آن خداوند دستور داده است درگیریها، جنگها و فتنهگریها متوقف شوند. چیزهایی که در جوامع ما چقدر بسیارند.
از خداوند میخواهیم به مسلمانان کمک کنند که به ارزشهای این ماه ملتزم باشند و جلوی فتنههایی را بگیرند که میخواهند سرزمین و میهنشان را نابود کنند و صفوفشان را متفرق نمایند.