خطبه جمعه، 13 اسفند ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: تفاوت سنت زندگی است / برجسته‌ترین معیارهای مدیریت اختلاف / دشنام و لعن روش ضعیفان است / فرهنگ احترام باید تقویت و تثبیت شود.

مطالب مهم خطبه دوم: درد و رنج شهروندان لبنانی / بحران اردوگاه عین الحلوه / باید ریشه‌های حوادث بقاع درمان شود / دشمن مسجدالاقصی را یهودی‌سازی می‌کند.

 

4 جمادى الثانی 1438 هـ برابر با 13 اسفند 1395 هـ و ٣/٣/٢٠١٧ م

 

مطالب مهم خطبه اول: تفاوت سنت زندگی است / برجسته‌ترین معیارهای مدیریت اختلاف / دشنام و لعن روش ضعیفان است / فرهنگ احترام باید تقویت و تثبیت شود.

مطالب مهم خطبه دوم: درد و رنج شهروندان لبنانی / بحران اردوگاه عین الحلوه / باید ریشه‌های حوادث بقاع درمان شود / دشمن مسجدالاقصی را یهودی‌سازی می‌کند.

 

خطبه اول:

خداوند متعال در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ کذَلِک زَيَّنَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا کانُوا يَعْمَلُونَ».

 

تفاوت سنت زندگی است

اختلاف و تفاوت مردم از نظر نگرش‌ها، اندیشه‌ها و آرا یکی از سنت‌های زندگی بشری است. مردم هر چند از نظر کشور، محله و خانواده اشتراکاتی داشته باشند، اما باز هم در میانشان تفاوت و اختلاف وجود خواهد داشت و از نظر آراء، اندیشه، دین و مذهب با یکدیگر یکسان نخواهند بود تا این که به آخرت که جای جدا شدن و پاداش دیدن است بروند.

خداوند وقتی می‌فرماید: «وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ* إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّک وَلِذَلِک خَلَقَهُمْ» به همین واقعیت اشاره می‌نماید.

برای این که زندگی بشری در ثبات و سلامت باشد و این تفاوت به تنش، نزاع و درگیری نینجامد، طبیعی است که معیارها و ضوابطی برای مدیریت این اختلاف نیز وجود داشته باشد. پیامبر خدا(ص) در ادامه تلاش‌های پیامبران پیشین به همین کار مبادرت ورزید. پیامبرانی که با تمام کوشیدند که این تفاوت به درگیری و پیامدهای ناشی از آن نینجامد.

 

برجسته‌ترین معیارهای مدیریت اختلاف

امروز می‌خواهیم به برجسته‌ترین معیارهای مدیریت اختلاف اشاره کنیم که پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) در هنگام اختلاف به رعایت آن دعوت کرده‌اند. آیه‌ای که در آغاز سخن بدان اشاره کردیم نیز به همین امر اشاره دارد: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ کذَلِک زَيَّنَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا کانُوا يَعْمَلُونَ».

این آیه کریمه از مسلمانان می‌خواهد که در تعامل با کسانی که با ایشان اختلاف دارند، از روش‌های زشت و ناپسند استفاده نکنند. حتی اگر اختلاف با کسانی باشد که غیر خداوند را می‌پرستند و بت‌پرست هستند؛ زیرا در بینش الهی، حرف زشت و واکنشی، حرف زشت و ناپسند طرف مقابل را در پی دارد. این امر واکنش نامناسب روانی مسلمانان را در پی دارد و باعث برافروختگی بیشترشان می‌گردد. چرا دیگران چنین واکنشی را نشان ندهند در حالی که به خدا و پروردگارشان اهانت شده است؟ به این سبب این گفتگوی مجادله‌آمیز به عداوت و کینه می‌انجامد و شاید به خشونت نیز بینجامد. حتی اگر به خشونت و درگیری نیز منتهی نشود، باعث تعصب و بسته شدن خردها و قلب‌ها می‌گردد؛ زیرا طبیعی است که هر کس باورهای خود را دوست داشته باشد و وقتی که انسان به علاقه‌مندی‌های او توهین نماید، طرف مقابل نیز به علاقه‌مندی‌ها و باورهای او توهین نماید.

این آیه از مسلمانان می‌خواهد که در تعامل با دیگران به روش خداوند ملتزم و متعهد باشند. البته نه فقط با مشرکان بلکه با همه کسانی که با آنان اختلاف داریم. جایز نیست که انسان با اهانت به نمادهای دیگران آنان را تحریک کند. چون اهانت، دشنام، لعن و حرف‌های زشت، تأمین کننده هیچ یک از مصالح دنیوی و اخروی نیست و نه باعث می‌شود که انسان به خرد و قلب دیگران راه پیدا کند.

 

دشنام و لعن روش ضعیفان است

خداوند سخنان خوب و محبت‌آمیز را راه آشنا کردن دیگران با حق و حقیقت و از میان بردن تنش‌های روانی می‌داند. خداوند با اشاره به این واقعیت چنین می‌فرماید: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»، «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَک وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ کأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»، «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» یعنی بهترین چیزی که دوست داری دیگران با تو بگویند.

پیامبر خدا(ص) در زندگی خود نیز همین روش را در پیش گرفت. حتی در اوج مشکلات شنیده نشد که آن حضرت به کسی دشنام دهد یا کسی را لعن کند. روزی فردی یهودی از کنار پیامبر خدا عبور کرد و به آن حضرت به جای «السلام علیک» گفت: «السام علیک». منظورش این بود که مرگ بر تو باد. پیامبر خدا به او فرمود: «و علیک». عایشه که شاهد این ماجرا بود، برآشفت و به آن یهودی فحش داد و لعن و نفرین کرد. پیامبر به او فرمود: «هوّني عليک، إنَّ الرّفق ما وضع على شيء إلا زانه و لا رفع عن شيء إلا شانه؛ سخت نگیر. مدارا بر چیزی قرار داده نشد، مگر این که بدان وزانت بخشید و از چیزی برداشته نشد، مگر این که آن را سبک کرد.»، «إنّ الله رفيق يحبّ الرّفق و يعطي على الرّفق ما لا يُعطي على العنف؛ خداوند مداراگر است و مدارا را دوست دارد و چیزی را که به خاطر مدارا می‌دهد، به خاطر خشونت نمی‌دهد.» دشنام و لعن روش ما نیست. چون از کوزه همان برون تراود که در اوست. این فرمایش پیامبر خدا از روی ضعف و ناتوانی نیست بلکه از موضع قدرت است. مسلمانان در مدینه از قدرت لازم برخوردار بودند.

امام علی(ع) در نبرد صفین نیز همین روش را داشت. شنید که گروهی از یارانش به شامیان دشنام می‌دهند. امام علی(ع) خود را به آنان رساند تا منطق و روشی را که باید در برخورد با دشمنان در شرایط جنگ و صلح در پیش بگیرند، برایشان روشن نماید. «از سرزنش و بدزبانی‌هایی که خبر آن به من رسیده است دست بردارید.» عرض کردند: آیا ما بر حق نیستیم. فرمود: «آری» عرض کردند: آیا مخالفان ما بر باطل نیستند؟ فرمود: «آری» عرض کردند: پس چرا ما را از سرزنش آن باز می‌دارید؟ فرمود: «إِنِّي أَکرَهُ لَکمْ أَنْ تَکونُوا سَبَّابِينَ وَ لَکنَّکمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکرْتُمْ حَالَهُمْ کانَ أَصْوَبَ فِي اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي اَلْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَکانَ سَبِّکمْ إِيَّاهُمْ اَللَّهُمَّ اِحْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اِهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ اَلْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ اَلْغَيِّ وَ اَلْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ؛ من خوش ندارم شما دشنام‌گو باشيد. ليکن اگر کرده‏هاى آنان را بازگوييد و حالشان را فریاد آريد به صواب نزدیک‌تر بود و در عذرخواهى رساتر و به جاى دشنام بگوييد: خدايا ما و آنان را از کشته شدن برهان و ميان ما و ايشان سازش قرار گردان و از گمراهى‏شان به راه راست برسان تا آن که حق را نمى‏داند بشناسد و آن که براى دشمنى مى‏رود و بدان آزمند است باز ايستد.»

زیرا نسب و لعن نشانه وجود کینه است. در حالی که در اسلام کینه‌توزی نسبت به کسانی که از نظر دینی، مذهبی و سیاسی با آنان اختلاف داریم، وجود ندارد. کینه‌ای که ریشه در دل‌ها دارد و به سخنان سیاهی تبدیل می‌شود که دیگران را آشفته می‌کند و بر میزان دشمنی‌ها می‌افزاید. اسلام خواستار قلبی است که دیگران را دوست داشته باشد. محبتی که به سخنان و کلمات خود تبدیل می‌شوند و دل‌های مردم را با حق و حقیقت آشنا می‌کند.

امام علی(ع) خطاب به ابن عباس می‌فرماید: «فَلَا يَکنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِک مِنْ دُنْيَاک بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ وَ لَکنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ وَ إِحْيَاءُ حَقٍّ؛ پس بايد بهترين چيزي که از دنيا به آن نائل شدى، رسيدن به لذّت و خوشى يا بکار بردن خشم نباشد، بلکه بايد خاموش کردن باطل و نادرستى و زنده نمودن حقّ و درستى باشد.»

بنابراین همان طور که در برخورد با دوست، مخالف و متحد خود از حرف‌ها و سخنان خوب استفاده می‌کنیم، در تعامل با دشمن خود نیز از کلمات و سخنان نیکو استفاده نماییم؛ زیرا هدف همیشگی ما این است که باطل را در دل‌های مردم ریشه‌کن کنیم نه این که دیگران را برآشفته نماییم و این کار جز با حرف‌های دل‌نشین و خوب میسر نمی‌شود. استفاده از حرف‌های خوب به این معنا نیست که حرف حق را نزنیم، حق را فریاد نکنیم و در راه حق تلاش و کوشش به خرج ندهیم. بلکه حرف و سخن خوب به این معناست که برای رساندن حق از بهترین روش استفاده کنیم و در تربیت و آموزش همین روش را به کار گیریم. البته این کار به تلاش و کوشش بسیار نیاز دارد. چون انسان به صورت طبیعی دوست دارد نهفته‌های درونی خود را بروز دهد. به ویژه اگر دیگران را باطل بداند.

از این رو باید خود را تربیت کنیم. باید خردهای خود را شکل بدهیم و دل‌های خود را پاکیزه گردانیم تا شخصیت ایمانی ما به جایگاه بایسته و مورد نظر الهی برسد. داشتن چنین ایمانی باعث می‌شود که انسان دشنام ندهد و لعن نکند؛ زیرا دشنام و لعن روش انسان‌های ناتوان و ضعیف است که از برهان و استدلال بی‌بهره‌اند؛ اما مایی که استدلال ما ریشه در یگانگی خداوند، نبوت پیامبر و امامت اهل بیت دارد، دلایلمان قوی و متقن است و نباید با استفاده از روش‌هایی که با دستورات الهی منافات دارند، این منطق قوی را ضعیف گردانیم. چون سب و شتم روش ضعیفان است.

برخی‌ها بر این نظر هستند که لعن و اهانت به دیگران در احادیث پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) یا حتی قرآن کریم نیز آمده است. چون خداوند نیز ظالمان و مستکبران را لعن کرده است؛ اما ما ساحت پیامبر و اهل بیت را مبرا از این می‌دانیم که در برخورد با مخالفان خود، از این روش استفاده کرده باشند. حتی اگر به کار گرفته باشند، در راستای آموزه‌ها و روش‌های کاربردی قرآن کریم است که بر این حقیقت تأکید می‌نماید که افراد ظالم، مستکبر و دروغ‌گو تا زمانی که به این روش خود ادامه دهند، از رحمت الهی به دور هستند. نه این که دعا کنند که اینان از رحمت الهی دور شوند و بخواهند آنان را برآشفته کنند. از این رو اگر کسانی گمان کرده‌اند که برائت جستن از دشمنان خداوند با لعن است، برداشتی نادرست است. چون برائت جستن از آنان باید با رد منطق نادرستشان باشد.

 

فرهنگ احترام باید تقویت و تثبیت شود

عزیزان! ما بیش از هر زمان دیگری امروز به تقویت و تثبیت فرهنگ احترام و وحدت اسلامی، دینی و ملی با بکار گیری سخنان خوب، اندیشه‌های قانع کننده و روش‌های نیکو نیاز داریم. با این کار می‌توانیم خود را از شر فتنه‌هایی که می‌خواهند ما را از راه جنگ، انفجار و تجزیه به هیزم آن‌ها تبدیل کنند، در امان نگاه داریم. در اینجا تأکید می‌کنیم همان کاری را که از دیگران انتظار داریم، باید خودمان انجام دهیم. در این اقدام ما باید پیشگام باشیم؛ چون داعیه‌دار رسالت و دین هستیم.

علمای آگاهی چون سید فضل الله(ره) و آیت الله خامنه‌ای(حفظه الله تعالی) همواره بر این اصل تأکید داشته‌اند. آنان سخنان و موضع‌گیری‌های فتنه افروزانه را رد کرده‌اند و این واقعیت را در فتاوای شرعی‌شان به روشنی می‌توان دید که اهانت به صحابه و زنان پیامبر را حرام اعلام کرده‌اند. این فتوا به خاطر مدارا با دیگران نیست بلکه از روی آگاهی و بصیرت نسبت به فرمایش خداوند، پیامبر خدا(ص) و ائمه(ع) است. از این رو آنان خواستار عدم استفاده از دشنام، لعن و تعرض به نمادها و شخصیت‌های کسانی شده‌اند که با آنان و مقدساتشان اختلاف داریم. آنان با برداشت درستی که از واقعیت‌ها دارند می‌دانند که پیامدها و عواقب اهانت به مقدسات دیگران جامعه را به لرزه درخواهد آورد و این همان چیزی است که امروز با چشم خود می‌بینیم.

خواست ما این است که ایام عزاداری حضرت زهرا(س) با رفتار حضرت فاطمه و علی(ع) همخوانی داشته باشد. حضرت زهرا به رغم رنج‌ها و ستم‌هایی که بعد از وفات پیامبر خدا(ص) دید، در مسجد پدرش بلند شد و مواضع خود را با دلایل آشکار بیان داشت. آن حضرت با این که از جایگاه والایی در میان مسلمانان برخوردار بود، نمی‌خواست که فتنه‌ای در جامعه اسلامی ایجاد شود. از این رو با امام علی(ع) این سخن حق را فرمود: «لأسالمنَّ ما سلمت أمور المسلمين».

در زمان فتنه‌ها، ما به کسانی نیاز داریم که این فتنه‌ها را خاموش کنند. نه این که بر آتش فتنه‌ها بدمند. به کسانی نیاز داریم که دل‌ها را آرام و سرد کنند نه این که به کینه‌ها دامن بزنند. به کسانی نیاز داریم که به همان چیزی مردم را دعوت کنند که خداوند دعوت نموده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا کذَلِک يُبَيِّنُ اللهُ لَکمْ آَيَاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ».

خدایا! در برابر نفسمان ما با همان چیزی یاری کن که صالحان را در برابر نفسشان یاری کرده‌ای. خدایا! ما را از لغزش‌ها، فتنه‌ها و شرارت‌ها در امان دار. به درستی که تو عزیز حکیم هستی.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌کنم که پیامبر خدا(ص) به جگرگوشه‌اش حضرت زهرا(س) وصیت کرده است که این روزها، بنا به روایتی که می‌گوید وفات ایشان در سوم جمادی الثانی روی داده، ایام عزاداری ایشان است. پیامبر به فاطمه فرمود: «یا فاطمه! لا تنامي حتي تعملي اربعة اشياء: حتي تختمي القرآن و تجعلي الانبياء شفعاءک و تجعلي المؤمنين راضين عنک و تعملي حجة و عمرة و دخل في الصلاة، فتوقفت علي فراشي، حتي اتم الصلاة، فقلت: يا رسول الله! امرتني باربعة اشياء لا اقدر في هذه الساعة ان افعلها. فتبسم رسول الله(ص) و قال: اذا قرأت «قل هو الله احد» ثلاث مرات، فکانک قد ختمت القرآن و اذا صليت علي و علي الانبياء من قبلي، فقد صرنا لک شفعاء يوم القيامة و اذا استغفرت للمؤمنين، فکلهم راضون عنک و اذا قلت: «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» فقد حججت و اعتمرت؛ ای فاطمه! نخواب مگر اینکه چهار عمل به جا آوری: قرآن را ختم کنی، پیامبران را شفیعان خود گردانی، مؤمنین را از خود خشنود کنی و حج و عمره به جا آوری. حضرت این را فرمود و مشغول نماز شد. حضرت زهرا(س) می‌گوید: صبر کردم تا پیامبر نماز خود را تمام کرد. عرض کردم: یا رسول الله! به چهار چیز امر فرمودی که من در این وقت، قدرت ندارم آن‌ها را انجام دهم. حضرت تبسم کرد و فرمود: هرگاه سه مرتبه قل هو الله احد را بخوانی مثل آن است که قرآن را ختم کرده‌ای و هرگاه بر من و پیامبران پیش از من، صلوات بفرستی، در روز قیامت ما شفیعان تو خواهیم بود و هرگاه برای مؤمنین استغفار کنی همه آنان از تو خشنود می‌شوند و هرگاه بگویی «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر» مثل آن است که حج و عمره انجام دادی.» زیرا این اذکار از متن حج و عمره برخاسته‌اند. چون حج اعلام عبودیت و بندگی در برابر خداوند یگانه، ستایش کردن او، منزه دانستن او از همه نواقص، اعلام این که دستور او بالاتر از همه دستورات و نهی او بالاتر از همه نهی‌هاست.

پذیرش این توصیه بهترین هدیه‌ای است که در روز وفات ایشان در سوم ماه جمادی الاخر می‌توانیم به آن حضرت پیشکش کنیم. با مداومت به این ذکر ولای واقعی به سرور زنان جهان و محبت به کسی که پیامبر قلب و عقل خود را به او ارزانی داشت، نشان می‌دهیم. پیامبر درباره فاطمه زهرا می‌فرماید: «فاطمة ثمرة فؤادي وروحي الّتي بين جنبيّ؛ فاطمه میوه دل و روح میان دو پهلوی من است.» به این ترتیب می‌توانیم قوی شویم و با چالش‌های بزرگ روبرو شویم.

 

درد و رنج شهروندان لبنانی

از لبنان آغاز می‌کنیم که درد و رنج مردم آن ادامه دارد و حداقل‌های ضرورت‌های زندگی از قبیل آب، برق، بهداشت، آموزش، غذا و مسکن افزایش می‌یابد. چیزهایی که مردم لبنان برای تأمین آن له له می‌زنند و در میهن خود آن‌ها را نمی‌یابند و باید برای به دست آوردنشان دور از خانواده و میهن خود روانه سرزمین‌های وسیع الهی شوند.

وضعیت سیاسی مانند گذشته است و نیروهای سیاسی حاکم بر کشور به جای این که مسائل و مشکلات شهروندان را در رأس اولویت‌های خود قرار دهند و از درد و رنج این مرد را بکاهند، در مجادلات انتخاباتی غرق هستند و برای یکدیگر شاخ و شانه می‌کشند تا شاید که هواداران بیشتری برای خود دست و پا کنند. حال آن که خودشان می‌دانند که راه حل مشکلات کشور در گرو توافق خودشان است و آنان نیز در نهایت توافق می‌کنند. اگر کسانی که همه ادعای راه حل داشته باشند، باز همه راه حل وقتی مطرح می‌شوند که کشور در به دروازه جهنم برسد.

این مسئله در انتخاب رئیس جمهور و تشکیل دولت پیش آمد و برای قانون انتخابات نیز روی خواهد داد. با توجه به شرایط سیاسی، در لبنان قانون انتخاباتی وجود ندارد که خواسته‌های مردم لبنان را تأمین نماید و وضعیت سیاسی موجود را تغییر دهد. بلکه قانونی تصویب خواهد شد که تأمین کننده نیازهای جریان‌های سیاسی باشد، بقا و استمرار آن‌ها را تأمین نماید و کشور را در وضعیت کنونی نگاه دارد. البته بعضی‌ها از قانون دهه شصت یا خلأ یا تمدید دوره رنج می‌برند. به همین در آغاز تلاش برای رسیدن به توافق "نه" هایی وجود داشت و برخی‌ها نیز برای رسیدن این توافق تلاش‌هایی نیز به خرج داده‌اند.

از این رو از همه جریان‌های سیاسی می‌خواهیم سریعاً به این موضوع رسیدگی کنند و به مسئولیت‌های خود در قبال میهن و مردم عمل نمایند. چون موعد انتخاباتی بسیاری در این انتظار این کشور قرار دارد.

در عین حال از مردم لبنان که داد و بی داد بسیار می‌کنند و انتقادات بسیاری می‌نمایند، می‌خواهیم که نقش خود را بازیابند و حضور فعال در صحنه داشته باشند. تا حاکمان کشور احساس کنند که آنان با مردمی پرسشگر روبرو هستند که وقتی زمان حسابرسی فرارسد، ناظر و دقیق هستند.

 

بحران اردوگاه عین الحلوه

درست در همین زمان، لبنانی‌ها و پناهندگان فلسطینی به خاطر حوادث اردوگاه عین الحلوه گرفتار درد و رنج بسیاری هستند. اگر چه این رویداد اولین باری نیست که اتفاق می‌افتد و پیش از این نیز حوادثی از این قبیل در این اردوگاه روی داده است، اما حادثه اخیر از آتش باری بیشتری برخوردار و گستره بیشتری را در بر گرفته بود. پیامدهای این رویداد به اردوگاه ختم نشد و موجب بسته شدن جاده ساحلی گردید.

اگر چه امید ما این است که آتش این رویداد با موفقیت خاموش شود و همه به توافقات میان نیروهای فلسطینی متعهد بمانند تا این توافق به عنوان نقشی بر کاغذ باقی نمانند، از همه نیروهای فلسطینی می‌خواهیم به خاطر امنیت اردوگاه و محیط پیرامونی آن به درمان ریشه‌ای این حوادث بپردازند تا این اردوگاه نقشه بایسته خود را که همان در آغوش گرفتن مردم فلسطین است، انجام دهد تا در نهایت این مردم به فلسطین بازگردند. سلاح نیز باید برای هدف اصلی آن که همانا دفاع از اردوگاه در برابر تعرضات احتمالی است به کار گرفته شود نه این که زندگی و امنیت پناهندگان فلسطینی و مردم پیرامون اردوگاه را به هم بریزد یا وقتی برای فرستادن پیامی که هیچ ربطی به مردم و آرمان فلسطین ندارد، استفاده می‌شود، باعث نگرانی مردم گردد.

ما به آگاهی و بصیرت بسیاری از رهبران فلسطینی باور داریم. آنان باید متحد و منسجم در برابر کسانی بایستند که می‌خواهند چهره اردوگاه را مخدوش کنند و چنین نشان دهند که این اردوگاه اسب تروآی طرح‌ها و فتنه‌هایی است که در منطقه به راه افتاده است.

 

باید ریشه‌های حوادث بقاع درمان شود

باز هم در لبنان باید به حوادث اسفبار هفته گذشته در تعدادی از روستاهای بقاع اشاره کنیم. البته نظیر این رویداد می‌توانست در مناطق دیگر لبنان نیز روی دهد. ولی باز هم این حوادث قابل توجیه نیستند. فعالان سیاسی، دینی، اجتماعی، شهری و قبیله‌ای بقاع باید با تلاش خود جلوی تکرار این گونه حوادث را بگیرند. این منطقه باید توسعه یابد. چون این منطقه همچنان نگاهبان میهن، ارتش و مقاومت برای دفاع از آرمان‌های محرومان و مستضعفان به شمار می‌آید. امید ما به بصیرت، همکاری و همیاری مردم منطقه است. این همیاری و همکاری باعث از میان رفتن ریشه‌ها و علل بروز این گونه حوادث می‌گردد.

 

دشمن مسجدالاقصی را یهودی‌سازی می‌کند

به فلسطین می‌رسیم تا به بیانیه اخیر دشمن بپردازیم. دشمن صهیونیستی اعلام کرده است که مسجدالاقصی مقدس‌ترین مکان یهودیان است و آنان حق دارند که در آن نماز بخوانند و هیچ کس حق جلوگیری از ورود آنان به این مکان را ندارد. دشمن با این کار می‌خواهد قبله اول و سومین حرم مسلمانان را یهودی‌سازی کند.

این تصمیم چالش آشکاری برای احساسات و عواطف مسلمانان است و متأسفانه این بیانیه درست در برابر چشم دنیای عرب صدر می‌شود و کسی را تحریک نمی‌کند. از این رو از همه ملل اسلامی و عربی می‌خواهیم که با این تصمیم مقابله کنند و در شرایطی که ملل اسلامی و عربی از مسائل اساسی خود روی گردانده‌اند، نگذارند که این خواسته به واقعیت بپیوندد.