6 جمادى الأولى 1438 هـ برابر با 15 بهمن 1395 هـ و ٣/٢/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: تأثیر رسانه / نیاز به فرهنگ رسانه / رهنمودهای قرآنی / گوشهای با بصیرت.
مطالب مهم خطبه دوم:لبنان، مجادله درباره قانون انتخابات / تصمیمات ترامپ و پیامدهای آن.
خطبه اول:
خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکمْ مَا لَيْسَ لَکمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِنْدَ الله عَظِيمٌ* وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَکونُ لَنَا أَنْ نَتَکلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَک هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ».
تأثیر رسانه
ابزارهای رسانهای و ارتباطی اخبار و اطلاعاتی را به ما میرسانند که اگر آنها را بپذیریم، باورها و رویکردهای ما به افراد، جریانها و روند حرکتمان را دستخوش تغییر میکنند؛ بنابراین زمانی که محبت میکنیم یا بغض میورزیم، تأیید میکنیم یا مخالفت مینماییم، میپیوندیم یا رد مینماییم، میجنگیم یا صلح میکنیم یا این که مبانی باورهای اعتقادی و دینی خود را بر اساس همین اخبار شکل میدهیم، در حقیقت به معیارها و استانداردهای این اخبار تن دادهایم.
اگر این اطلاعات با هدف تبیین واقعیتها منتشر شده باشند، شاید شنیدههای ما باعث خیر و برکت شوند. ولی همیشه این گونه صاف و خالص نیست؛ زیرا رسانهها به صورت فزایندهای تحت تأثیر صاحبان قدرت و نفوذ هستند. آنانی که سعی در دگرگونه جلوه دادن حقایق هستند و میکوشند که خرد و قلب مردم را بازیچه خود کنند تا از آنان در نبرد علیه دیگران استفاده کنند یا این که برای تأمین هدفهای خود به احساسات و عواطف طایفهای، مذهبی و قومی مردم دامن بزنند.
امروز رسانه به یک علم تبدیل شده است و برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی مردم از هر ابزاری استفاده میکنند. اینان واقعیتها را آنگونه که هستند بازتاب نمیدهند بلکه طبق نظر صاحبان قدرت و نفوذ سیاسی، اقتصادی، مالی و دستگاههای اطلاعاتی این واقعیتها را در اختیار مردم قرار میدهند. آنان از همه ابزارهای دیداری و شنیداری بهره میگیرند تا به گونهای هنرمندانه واقعیتها را مخدوش کنند و از حرفهای شیرین و حساب شده، تصاویر زیبا و موسیقیهای مؤثر نیز برای بازی کردن با خرد و مغز مردم بهره میگیرند. آنها با این کار خیال را واقعیت جلوه میدهند، ظالم را به مظلوم تبدیل میکنند و حق را باطل نشان میدهند.
نیاز به فرهنگ رسانه
در برابر این وضعیت ما به بصیرت، کسب فرهنگ رسانه و خبرسازی نیاز مبرم داریم و باید بفهمیم که بنگاههای خبرپراکنی چگونه کار میکنند. تنها در این صورت، جامعه در دام کسانی که با اطلاعات و اخبار بازی میکنند و خبرها و رویدادهای غیرواقعی جعل میکنند، گرفتار نمیشوند. این جعل کاریها به امور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی محدود نمیماند و حتی در عرصههای دینی نیز وجود دارد. در این زمینه برخیها در رابطه با ایمان و دین چیزهایی را نقل میکنند که درست نیستند. کرامات و معجزاتی را برای این و آن رواج میدهند و مردم نیز فوراً آنها را قبول میکنند. برای مثال میگویند که فلان بازیگر به خاطر اهانت به دین، جسدش در داخل قبر آتش گرفت یا میگویند که صحنههای عجیبی در فلان جا دیده شده است. متدینین نیز برای درستی اعتقادات خود به این چیزها استدلال میکنند. در حالی که خود این خبرها اهانت به دین است و مؤمنان را از انسانهایی سادهلوح جلوه میدهد که هر چیزی را که با احساسات دینیشان همخوانی داشته باشد، فوراً میپذیرند.
رهنمودهای قرآنی
حال آن که قرآن کریم و احادیث شریف سعی دارند در برابر همه خبرها و رویدادهای دریافتی، بر عنصر آگاهی تأکید کنند. از این رو برای تعامل درست با سیلی از اطلاعاتی که توسط رسانهها و شبکههای ارتباطی منتشر میشوند و بر روان و عقل ما تأثیر میگذارند، گامها و رهنمودهایی را مطرح میکنند که بیش از هر زمان دیگری در زمان ما مورد نیاز هستند.
1- اطمینان و وضوح
اولین راهنمایی این است که در پذیرش و نقل اخبار عجله نکنیم. از این رو خداوند متعال ما را از عجله کردن برحذر میدارد. میفرماید: «خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيکمْ آَيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ» عجله که نشان دهنده نوعی سبکی و بیعقلی است همیشه مورد انتقاد آیات و روایات بوده است. آیات و روایات همواره از انسان میخواهند در برخورد با حوادث و رویدادها از روی اندیشه و آرامش فکری عمل کنند. از اطلاعات خود مطمئن شوند و پیش از انجام هر کاری، خوب به پیامدهای آن بیندیشند.
از پیامبر خدا روایت شده است: «إنّما أهلک النّاس العجلة، ولو أنّهم تثبّتوا لم يهلک أحد؛ عجله مردم را هلاک کرد. اگر آنان اطمینان و یقین حاصل میکردند، کسی هلاک نمیشد.» از امام علی(ع) نیز روایت شده است: «مَعَ العَجَلِ يَکثُرُ الزَّلل؛ با عجله لغزشها زیاد میشود.»
قرآن کریم به بیان یک نمونه از زندگی پیامبر الهی حضرت سلیمان میپردازد. ما از این داستان نحوه برخورد با خبر را میآموزیم. این نمونه برخورد حضرت سلیمان با هدهد است. هدهد خبر آورد که دستهای مردم به جای خداوند خورشید را میپرستند. حضرت سلیمان در تصدیق و تأیید خبر هدهد عجله نکرد و فرمود: «سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کنْتَ مِنَ الْکاذِبِينَ».
قرآن از همین روش در برخورد با کسانی که پیامبر خدا را جادوگر، دیوانه و آموزش دیده دیگران مینامیدند، استفاده کرده و از آنان میخواهد که در صدور چنین احکامی برای پیامبر خدا عجله نکنند. قرآن به آنان نصیحت میکند که از فشارهای روانی که باعث اتخاذ چنین مواضع میشوند، دور شوند. از آنان میخواهد که یکی یکی یا دوتا دوتا بنشینند و در آرامش به شخصیت و آموزههای این پیامبر بیندیشند تا به درستی درباره او قضاوت نمایند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکرُوا مَا بِصَاحِبِکمْ مِنْ جِنَّةٍ»؛ بنابراین نباید عجله کرد تا اطمینان و روشنی به معیار قضاوتهای ما تبدیل شود.
2- بررسی منبع خبر
دومین رهنمود به ضرورت بررسی منبع، زمینههای شکلگیری و اهداف خبر مربوط میشود. در این باره خداوند متعال میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ». این آیه کریمه از ما میخواهد که از زمینههای ناقل خبر مطمئن شویم. باید بدانیم که او فاسق است یا پرهیزگار و هدف او از نقل خبر، خیر است یا شر؟ در این باره آیهای نازل شده است که باید به روش ما در تعامل با منابع اطلاعات تبدیل شود. قضیه از این قرار است که پیامبر خدا(ص) ولید بن عقبه را برای جمعآوری زکات نزد بنی المصطلق فرستاد. وقتی ولید به این قبیله رسید، آنان برای پیشواز بیرون آمدند؛ اما ولید بن عقبه به خاطر اختلافاتی که با آنان داشت، نزد پیامبر خدا بازگشت و به آن حضرت خبر داد که آنان میخواستند او را بکشند. برای این قضیه همراهان خود را گواه گرفت. اگر پیامبر این خبر را میپذیرفت و به آن ترتیب اثر میداد، میان قبیله بنی المصطلق و مسلمانان جنگ درمیگرفت. ولی پیامبر خدا به خاطر اهمیت این قضیه، کس دیگری را فرستاد تا از درستی سخنان ولید مطمئن شود. او باید اطمینان حاصل میکرد که آنان برای پیشواز و دادن زکات بیرون آمده بودند یا این که میخواستند ولید را به قتل برسانند؟
شاعری در این باره سروده است:
کثر الخداع اليومَ في أقوالنا فانظر إلى منْ قالَ لا ما قيلا
این روزها فریب و نیرنگ در حرفهای ما زیاد شده است؛ بنابراین به گوینده نگاه کن نه چیزی که گفته شده است.
3- پرهیز از فتنه گران
سومین راهنمایی در این آیه کریمه ریشه دارد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُک قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ الله عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ* وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَالله لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ».
این آیه از ما میخواهد فریب کسانی را که زبان چرب و نرمی دارند و با احساسات و عواطف مردم بازی میکنند، نخوریم. نباید کاری کنیم که برای فسادهای آنان سودمند باشد.
این روزها حرفهایی که به نام دلسوزی برای دین و مذهب یا اصلاح و عدالت ورزی زده میشوند، بسیار مورد سوء استفاده واقع میشوند. در حالی که هدف اینان نه دین و مذهب است و نه اصلاحگری و عدالت ورزی. اینان میخواهند با این حرفها در میان مردم فتنه افروزی کنند و برای رسیدن به اهداف و دستاوردهای فردی و شخصی خود، عملکرد مفسدان را لاپوشانی کنند.
4- بررسی خبر
اما چهارمین راهنمایی، دعوت به بررسی خود خبر است. باید با استفاده از خردورزی، دانش، منطق و روند طبیعی امور، خبر را به صورت دقیق مورد واکاوی قرار دهیم. انسان باید خبری را که از نظر درستی، منطق و واقعیت در وضوح کامل قرار دارد و در برابر قاضی عادل و حکیم و طبیعتاً خداوند متعال میتواند از آن دفاع کند، بپذیرد و خبرهای مشکوک و مظنون را قبول نکند.
در این باره بهترین بیان را پیامبر خدا دارد. از ایشان درباره نحوه پذیرفتن خبرها سؤال شد. در حالی که خورشید در میانه آسمان بود، فرمود: «اگر این چنین بود، گواهی بده و گرنه رها کن.»
برای آگاهی از ابعاد خبر، شاید بهتر این باشد که به افراد خبره و کارشناس مراجعه کنیم. از این رو خداوند کسانی را که با عجله هر خبری را میپذیرند و پیش از اطمینان و دقت آن را در میان مردم پخش میکنند، سرزنش مینماید. میفرماید: «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ».
گوشهای با بصیرت
عزیزان! خداوند از ما میخواهد گوشهای با بصیرت داشته باشیم. همان گوشهایی که دربارهشان فرموده است: «وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» دیدن ما باید با بصیرت و آگاهی همراه باشد. این که در تصدیق و ترویج اخبار نباید عجله کنیم و بر اساس آنها حکم صادر نماییم؛ زیرا بسیاری از قضاوتها ما مبتنی بر واقعیات نیستند و از نظر خداوند این کار جرم بزرگی به شمار میآید: «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکمْ مَا لَيْسَ لَکمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِنْدَ الله عَظِيمٌ» نباید بر گمانها تکیه کنیم. بلکه باید علم را اساس تصمیمها و قضاوتهای خود قرار دهیم. نباید به هواها و خواهشها و غرایز خود توجه کنیم. باید همیشه حقیقت را مد نظر داشته باشیم. در این صورت قضاوتهایمان بر اساس عدالت خواهد بود نه ظلم و ستم. نباید در غیر حق شهادت دهیم، حتی اگر این کار به ضرر دوستانمان تمام شود. باید بر اساس عدالت حکم کنیم، حتی اگر به نفع کسانی باشد که دشمنمان هستند. باید با دوست و دشمن به عدالت رفتار کنیم. نباید به دوستان خود بیش از آنچه حقشان است، بدهیم و از دشمنان خود چیزهایی را که حقشان است، بستانیم. همیشه باید این فرمایش الهی را به یاد داشته باشیم: «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ * مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را توصیه میکنم که از موضعگیری حضرت زینب در برابر یزید درس بگیریم. شخصیتی که پنجم جمادیالاولی زادروزشان است. آن حضرت در حالی به مجلس یزید وارد شد که به غل و زنجیر بسته شده و از دشواریهای راه خسته و رنجور بود. او یزید را دید که از پیروزی خیالی خود در کربلا شادمان است. از این رو خواست تا حقیقت پنهان را برای او آشکار نماید. به او بفهماند آینده آن گونه نیست که او برنامهریزی کرده است. زینب از ستم و هیبت دروغین یزید هراسناک نشد. بلکه با تمام شوکت و بالندگی فرمود: «يا يزيد، کد کيدک، واسع سعيک، وناصب جُهدَک، فوالله لا تمحو ذکرنا، ولا تميت وحينا، ولا يرحض عنک عارها. وهل رأيک إلا فند، وأيَّامک إلا عدد، وجمعک إلا بدد؟ يوم ينادي المنادي ألا لعنة الله على الظّالمين؛ ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رأی تو، سست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است، در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد».
این موضع حضرت زینب آنی یا واکنشی نبود. بلکه در اعماق ایمان و تربیت ایشان ریشه داشت. تمام افرادی که ایمان و روحیه زینبی دارند، باید در برابر طاغوتها و ستمگران همین موضع را داشته باشند. همان طاغوتهایی که خیال میکنند با ستم، طغیان و تواناییهای خود میتوانند صاحب اختیار همه چیز باشند. باید همیشه این فرمایش زینب را تکرار کنند: «کد کيدک، واسع سعيک، فوالله لا تمحو ذکرنا، ولا تميت وحينا».
همیشه باید این تصویر را از حضرت زینب داشته باشیم. تا آن گونه که برخیها خیال کردهاند، ایشان را شکست خورده و ذلیل به تصویر نکشیم. حضرت زینب همچنان به عنوان نمادی برای مجاهدان، الگویی برای آزادگان و عنوانی که در برابر همه چالشها باید به ایشان اقتدا کرد، باقی خواهد ماند.
لبنان، مجادله درباره قانون انتخابات
از لبنان آغاز میکنیم که مجادله بین جریانهای سیاسی درباره قانون انتخابات ادامه دارد و در این باره اجتهادات گوناگونی وجود دارد. امید ما این است که از میان این مجادلات، قانونی پیشرفته به دست آید که تأمین کننده روند درست نمایندگی و عدالت برای لبنانیها باشد و باعث به حرکت درآمدن حیات سیاسی کشور شده و آن را از رکود و جمود خارج سازد. ولی چیزی که به نظر میرسد، با این انتظار متفاوت است. چون هر گروهی سعی دارد که این قانون را متناسب با شرایط خود به تصویب برساند تا به ضرر رقبای درون طایفهای یا طوایف و جریانهای سیاسی دیگر حضور بیشتری در پارلمان داشته باشد و طبیعی است که این خواسته باعث به وجود آمدن تضاد منافع و اهداف میان طوایف و جریانهای سیاسی شود و امکان رسیدن به توافق روی چنین قانونی را به تأخیر بیندازد.
به رغم شرایطی که کشور در آن قرار دارد و به نظر میرسد که مسیر با بنبست مواجه شده است و کشور به سمت خلأ قانونگذاری پیش میرود، ما همچنان بر باورهای خود هستیم. این که آن چه گروههای سیاسی مطرح میکنند، خواستههای حداکثری آنان است و همه میدانند که تحقق نخواهد یافت. در نهایت چیزی که همگان بدان خواهند رسید، منطق سازش و مصالحه است. همه به راه حلی خواهند که همه نیروهای سیاسی مهم را راضی کند. مثل توافقی که به رغم پیچیدگیهای داخل و خارج کشور، به انتخاب رئیس جمهور و تشکیل دولت منجر گردید.
برای همه لبنانیها روشن شده است تا زمانی که مسئولان و متولیان کشور دارای چنین ذهنیتی باشند، ذهنیتی که شاید به ضرر میهن و آینده فرزندان آن باشد و تا زمانی که مردم از پیروی کورکورانه از مراکز سیاسی دست برندارند، چیزی را ببینند که آنان میخواهند و چیزی را بپذیرند که آنان میخواهند و مسئولان را آماج نقد و محاسبه خود قرار ندهند و با آنان مانند معصومان برخورد کنند، تغییری که باعث میشود لبنان در ردیف کشورهای مترقی و متمدن قرار بگیرد، ایجاد نخواهد شد.
در عین حال درد و رنج لبنانیها در عرصههای اقتصادی، معیشتی و خدماتی ادامه دارد و امیدی به حل شدن مشکلات آب، برق، زباله و شرایط دشوار زندگی شهروندان لبنانی وجود ندارد. با این وجود میخواهند با افزایش مالیات بخشی از هزینههای کشور را تأمین کنند؛ اما روشن است که متأسفانه از این هزینهها در مسیر فساد استفاده میشود نه پیشرفت و توسعه کشور؛ یعنی این که لبنانیها باید همچنان صبور و منتظر باشند و مانند گذشته با دست خود خارها را درآورند. اگر راه حلهایی باشد، از باب مسکّن و آرامبخش است.
در این زمینه باید به قانون موجر و مستأجر بپردازیم. باید تأکید کنیم که ضرورت دارد شرایط دشوار مستأجران بعد از افزایش اجارهها در نظر گرفته شود. از این رو تا زمانی که بحران مسکن به صورت ریشهای حل نشده، دولت باید برای مقابله با سنگینی ناشی از افزایش اجارهها، خیلی زود به قول خود در باب ایجاد صندوق کمک به مستأجران عمل کند.
تصمیمات ترامپ و پیامدهای آن
از لبنان به جهان میرویم. این روزها به خاطر تصمیم ترامپ رئیس جمهور آمریکا، نفس جهان در سینهها حبس شده است. علیرغم این که میگویند این تصمیم به خاطر امنیت داخلی و منافع مردم آمریکاست، نگرانیهایی از پیامدهای این تصمیم برای صلح جهانی وجود دارد. یکی از این نگرانیها این است که ترامپ تهدید کرده است به خاطر آزمایشهای موشکی، علیه ایران دست به اقدام نظامی خواهد زد. با این که ایران اعلام کرده است هدف از این آزمایشها، تقویت سامانه دفاعی کشور است و ایران حق دارد برای مقابله با دشمنانی که هر لحظه این کشور را تهدید میکنند، به ویژه دشمن صهیونیستی، همه ابزارهای دفاعی خود را تأمین نماید. ایران خاطر نشان کرده است که این آزمایشها به توافق هستهای ربطی ندارد. هم چنین دولتهایی که در این توافق سهیم بودهاند نیز تأکید کردهاند که ایران این توافق را رعایت کرده است و با توجه به تأثیر مثبتی که این توافق برای ثبات جهان دارد، از آمریکا و دنیا نیز میخواهند که این توافق را محترم بشمارند.
درست در چنین شرایطی تصمیم جلوگیری از ورود اتباع هفت کشور اسلامی و عربی به آمریکا مطرح میشود. بهانهشان این است که از ورود تروریستها به آمریکا جلوگیری شود. درست است که هر دولتی حق دارد از ورود کسانی که به امنیت کشورشان آسیب میزنند، جلوگیری نماید و ما نیز مانعی برای آن نمیبینیم. ولی اشکال کار این است که این تصمیم به منزله مجازات جمعی شهروندان این کشورهاست و بدون این که تنوع فرهنگی، فکری و مواضع شهروندان در نظر گرفته شود، چنین القا میکند که همه آنان تروریست هستند. وقتی دولتهای غیر اسلامی از این امر مستثنا میشوند، این تصمیم اهانت آشکار به مسلمانان است و باعث میشود که مسلمانان تروریست معرفی شوند و چهره اسلام و مسلمانان مخدوش شود. این تصمیم سبب افزایش احساسات ضد اسلامی خواهد گردید و وقتی این قانون فقط شامل حل کشورهای اسلامی و عربی شود، عدالت از بین خواهد رفت. گویا خارج از کشورهای عربی و اسلامی تروریسم وجود ندارد و گویا خود آمریکا در تروریسم و ایجاد آن دستی ندارد.
در عین حال که این تصمیم را محکوم میکنیم و نسبت به عواقب آن هشدار میدهیم و معتقدیم که این تصمیم نه تنها جلوی تروریسم را نمیگیرند بلکه باعث تشویق و ترغیب تروریسم میشود، از اقدامات کشورهای غربی و غیرعربی در محکوم کردن این تصمیم و نژادپرستانه و غیرانسانی دانستن آن، تقدیر و تشکر میکنیم. آنان تأکید کردهاند که اگر تروریسمی هم وجود داشته باشد، به این روش نمیتوان آن درمان کرد بلکه باید به ریشهها و علل آن پرداخته شود. همین طور از موضعگیریهای مردمی و غیرمردمی جامعه آمریکا نیز باید تشکر کنیم. آنان در مواضع خود خواستار تجدید نظر در این تصمیم شدند و اصل همزیستی میان همه نژادها، تابعیتها و گوناگونی داخل و خارج این کشور را مورد تأکید قرار دادند.