خطبه جمعه، 12 شهریور ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: مسئولیت ما در قبال عمر / امام جود و خوبی / امامت در کودکی / غنای علمی و فقهی / دین‌مداری تا لحظه شهادت.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان اسیر بحران‌ها / افزایش پدیده خودکشی / تبعیض علیه مسلمانان در فرانسه / حج فرصتی برای وحدت.

1 ذی الحجّة 1437 هـ برابر با ۱۲ شهریور ۱۳۹۵ هـ و ٢/٩/٢٠١٦ م

 

مطالب مهم خطبه اول: مسئولیت ما در قبال عمر / امام جود و خوبی / امامت در کودکی / غنای علمی و فقهی / دین‌مداری تا لحظه شهادت.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان اسیر بحران‌ها / افزایش پدیده خودکشی / تبعیض علیه مسلمانان در فرانسه / حج فرصتی برای وحدت.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود چنین می‌فرماید: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ الله أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْکرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآَصَالِ»، «رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَالله يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ» صدق الله العظيم.

 

مسئولیت ما در قبال عمر

عمر ما به غفلت سپری می‌شود. روزها، ماه‌ها و سال‌های عمر ما چه به سرعت سپری می‌شوند. ما در برابر عمر خود مسئول هستیم و انسان نیز به خاطر آن در برابر خداوند متعال مورد محاسبه و سؤال قرار خواهد گرفت. از این رو عمر نباید به لهو و لعب و مسائل بی‌فایده سپری شود؛ انسان باید در برابر تمام لحظه‌های عمر خود حساس باشد و نگذارد که عمر او به هدر برود. بلکه باید کاری کند که عمر او آکنده از خیر، عطا و سازندگی باشد.

در متن ایمان ما این حقیقت وجود دارد که عمر یک امانت است و وقتی در برابر خداوند متعال قرار بگیریم،‌ به خاطر آن مورد محاسبه قرار خواهیم گرفت. در آن روز از انسان سؤال خواهد شد که عمر خود را در چه راهی فنا کرده است و جوانی خود را به چه صورت سپری کرده است.

در حدیث آمده است: «إنَّ عمرک مهر سعادتک إن أنفذته في طاعة ربّک؛ عمر تو بهای سعادت توست، البته اگر در طاعت خدایت سپری کنی.» در حدیث دیگری وارد شده است: «إِحْذَرُوا ضَيَاعَ الأعْمَارِ فِيمَا لاَ يَبْقَى لَکم؛ فَفَائِتُهَا لاَ يَعُودُ؛ از تباه کردن عمر خود در چیزهایی که برای شما دستاوردی ندارد بپرهیزید؛ زیرا آنچه از عمر رفته، دیگر بازنمی‌گردد

تعامل ما با عمر دو گونه است: برخی‌ها عمرهای طولانی دارند. هفتاد و هشتاد سال عمر می‌کنند؛ اما در مقابل این عمرهای طولانی، دستاوردهای اندکی دارند. اینان هیچ اثر مثبتی از خود در زندگی به جای نمی‌گذارند. این دسته از مردم پشیمان هم نمی‌شوند. برخی دیگر از مردم عمرهای کوتاهی دارند. ولی عمرشان بسیار مفید است و سهم عمده‌ای در تغییرات جامعه دارد. اثرات این دسته از مردم بعد از مرگشان نیز ادامه دارد.

خداوند ما را به این گونه از زندگی دعوت کرده است. خداوند از ما می‌خواهد که عمر مفیدی داشته باشیم. نباید از عمر خود را به کارهای عادی سپری کنیم، بلکه باید عمر خود را در بهترین اعمال بگذرانیم. خداوند متعال می‌فرماید: «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَکانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَکمْ أَيُّکمْ أَحْسَنُ عَمَلاً».

 

امام جود و خوبی

آخر ماه ذی القعده، سالروز وفات یکی از کسانی است که عمر طولانی نداشتند. عمر او بسیار کوتاه بود. او عضو خاندانی است که خداوند اجازه اوج‌گیری به آن داده است. از این رو نام و یاد او در زندگی، حتی پس از ارتحالش نیز بلندآوازه است. او امام جواد(ع) است.

امام جواد(ع) زیر نظر پدرش امام رضا(ع) تربیت گردید. او تنها فرزند پدرش بود و بعد از پدر، عهده‌دار امر ولایت و امامت گردید. جود و بخشش، ویژگی این امام است. از این رو به خاطر بخشش بسیارش، به جود و بخشش لقب یافت و به عنوان جدایی‌ناپذیر او تبدیل گردید. ما وقتی از ویژگی‌های یکی از ائمه(ع) یاد می‌کنیم، هدف ما فقط دانستن و بیان آثار و دستاوردهای ایشان نیست. بلکه هدف ما این است که به آن حضرت اقتدا کنیم و از این ویژگی تأثیر بپذیریم. اگر این کار را انجام دهیم، به صورت عملی از جمله کسانی خواهیم شد که در پرتو ولایت آن حضرت قرار دارند و از دوستداران ایشان هستند. منظور از جواد این است که انسان در هر دو حال گشایش و دشواری مال خود را ببخشد و منتظر تلافی نباشد. او باید متوجه باشد که لطف و عنایت پروردگار، بسیار بیش از آن است که او به دیگری بخشیده است.

آن طور که در سیره آن حضرت آمده است، عطا و بخشندگی وصیت دائم او به یارانش بود. از آن حضرت وارد شده است: «إِنَّ للهِ عِباداً يخصُّهُم بدوام النِّعَم، فلا تزالُ فِيهم ما بَذلوا لَهَا، فإذَا مَنعُوهَا نَزَعَهَا عنهم، وَحَوَّلَهَا إِلى غَيرهم؛ خداوند به برخی از بندگان خود تا زمانی که بذل و بخشش می‌کنند، نعمت‌های همیشگی می‌بخشد. اما اگر نبخشند، این نعمت‌ها را از آنان می‌گیرد و به دیگران می‌دهد.»، «مَا عَظُمَتْ نِعمُ اللهِ على أَحدٍ، إِلاّ عَظُمَتْ إليه حَوائجَ النَّاس، فمن لم يحتمل تلک المُؤنَة، عرَّضَ تلک النّعمة للزّوال؛ چنانچه نعمت‌های خداوند به کسی افزایش یابد، نیاز مردم را نیز به او بیشتر می‌کند. اگر او نیازهای مردم را برنیاورد، این نعمت‌ها را در معرض زوال قرار داده است

یکی از اصحاب می‌گوید که آن حضرت فرمود: «إنَّ في الجنّة باباً يُقال له المعروف، لا يدخله إلاّ أهل المعروف؛ در بهشت دری است که به آن معروف می‌گویند. جز اهل نیکی از این در وارد نمی‌شوند.» راوی می‌گوید: در درون خود خداوند متعال را سپاس گفتم و از این که عهده‌دار تأمین نیازمندی‌های مردم شده‌ام، شاد گردیدم و به این جهت خداوند را سپاس گفتم. امام جواد(ع) به من نگاهی کرد و فرمود: «نعم، تُمَّ على ما أنت عليه؛ فإنَّ أهل المعروف في دنياهم هم أهل المعروف في الآخرة؛ این گونه باش؛ زیرا کسانی که در دنیا اهل نیکی باشند، در آخرت نیز اهل نیکی هستند.» در حدیث آمده است که خداوند در دنیا حسناتی را در اختیار نیکان قرار می‌دهد تا در آخرت در میان نیازمندان توزیع کنند.

امام جواد(ع) فرمود: «أهل المعروف إلى اصطناعه، أحوج من أهل الحاجة إليه، لأنَّ لهم أجره وفخره وذکره، فما اصطنع الرّجل من معروف، فإنما يبدأ فيه بنفسه؛ نیکوکاران به نیکی کردن از نیازمندان محتاج‌ترند؛ زیرا انسان‌های نیکوکار با این کارها پاداش، افتخار و آوازه برای خودشان ثبت می‌کنند؛ بنابراین اگر کسی نیکی کند، اول به خودش نیکی رسانده است

 

امامت در کودکی

بعد از وفات پدر، امام جواد(ع) در کودکی عهده‌دار امر امامت گردید. چون در آن زمان عمر شریفش به ده سال نیز نمی‌رسید. طبیعی بود که این مسئله سؤال‌ها و شبهاتی را درباره امامت ایشان ایجاد کند و برخی بپرسند که چگونه ممکن است که فردی در این سن، عهده‌دار امر این چنین حساس و خطرناک گردد. کسانی که در اصل امامت تردید داشتند، کوشیدند با بهره‌برداری این موضوع اصل امامت را از بین ببرند.

البته با استفاده از شواهد و مثال‌های تاریخی می‌توان به این سؤال پاسخ داد. خداوند وقتی درباره یحیی سخن می‌گوید، چنین می‌فرماید: «وَآَتَيْنَاهُ الْحُکمَ صَبِيّاً». همین طور وقتی سلیمان بعد از وفات پدر عهده‌دار حکومت گردید، در سن و سال حضرت جواد(ع) قرار داشت؛ اما جایگاه علمی امام جواد(ع) به همه این پرسش‌ها پاسخ داد و شبهات را برطرف نمود. در عرصه‌های اعتقادی، فقه، تفسیر، حدیث و عرصه‌های گوناگون معارف دینی امام جواد(ع) منحصر به فرد بود. او سرآمد همه افراد زمانه خود بود. وقتی مأمون فضل و دانش حضرت جواد را به رغم سن اندکش دید و دریافت که از نظر علم، حکمت، ادب و کمال کسی به پای او نمی‌رسد، پیشنهاد کرد که با ام الفضل دخترش ازدواج کند. ام الفضل از جایگاه والایی نزد پدرش مأمون برخوردار بود. امام جواد نیز به رغم علم، تقوا و فضل بسیار خود ازدواج با او را پذیرفت.

در تاریخ آمده است که اطرافیان مأمون به خاطر مقام والای اهل بیت از این ازدواج ناراحت شدند. آنان از انتقال حکومت به اهل بیت هراسناک بودند. چون ائمه(ع) بدون داشتن حکومت ظاهری نیز امیر دل‌های مردم بودند و اگر به این موقعیت می‌رسیدند، چه قدرتی می‌یافتند؟ اما مأمون گفت: به خاطر برتری او بر تمام اهل علم و فرهنگ در خردسالی، او را برای این ازدواج انتخاب کردم. می‌خواهم آن چه برای من آشکار شده است، برای مردم نیز هویدا شود و بدانند که نظر من درست است. به او گفتند: ولی او هنوز خردسال است. بگذار دانش بیاموزد و در دین فقیه گردد. سپس هر کاری می‌خواهی انجام بده. مأمون به آنان گفت: وای بر شما! من از شما به او داناترم. او جزو اهل بیتی است که علمشان از خداست و تا بوده پدران او نیز در علم دین و دین از مردم بی‌نیاز بودند. اگر می‌خواهید او را امتحان کنید تا حقیقت برای شما آشکار شود.

اطرافیان به او گفتند: ما موافقیم. بگذار در حضور تو درباره احکام دین از او سؤال‌هایی بپرسیم. اگر درست گفت، ما اعتراضی نداریم. آنان از نزد مأمون بیرون رفتند و تصمیم گرفتند که یحیی بن اکثم قاضی القضات را به مصاف علمی امام جواد(ع) بفرستند. می‌خواستند او از امام جواد(ع) سؤال‌هایی را بپرسد که آن حضرت نتواند به آن‌ها پاسخ بدهد و روزی را معین کردند تا همگی در حضور خلیفه جمع شوند.

جلسه در موعد مشخص برگزار گردید و امام(ع) به همه پرسش‌ها به صورت کامل پاسخ داد.(در این مقال نمی‌خواهیم به جزئیات این پرسش‌ها اشاره کنیم و علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب‌های سیره مراجعه کنند.) اما در تاریخ آمده است که آثار شکست و ناتوانی در سیمای یحیی بن اکثم ظاهر شد. در این زمان مأمون گفت: خداوند را به خاطر این نعمت و توفیق رسیدن به این نظر سپاس می‌گویم. سپس به کسانی که مخالف این ازدواج بودند نگاهی کرد و گفت: آیا الآن به نادرستی اعتراض خود پی بردید؟

 

غنای علمی و فقهی

به رغم زندگی کوتاه امام جواد(ع) که در سیره آمده است آن حضرت بیش از بیست و پنج سال عمر نکرد، آثار بسیاری در میان از خود به جای گذاشت و آوازه او در میان عالمان و دانشمندان پخش گردید. دانش جویان از هر سوی برای کسب علم و دانش به سوی آن حضرت می‌شتافتند. ویژگی زمانه امام جواد(ع) این است که مدارس و مراکز علمی، فرهنگی و معرفتی بسیار بود و فِرق دینی و مکاتب فلسفی تنوع فراوان داشت.

برای درک عطای فکری و علمی امام جواد(ع) کافی است به میراث علمی و فقهی آن حضرت اشاره‌ای داشته باشیم و بسیاری اصحاب، شاگردان و راویان ایشان را متذکر گردیم.

امام جواد(ع) در آن زمان با انواع غلو روبرو بود. غلو در مورد اهل بیت(ع) این است که به آنان صفات الهی بدهیم و آنان را از زمره بشریت خارج نماییم. غلو در مورد صحابه این است که آنان را به درجه عصمت برسانیم. آن حضرت برای زدودن شبهات درباره برخی از جزئیات عقاید اسلامی تلاش‌های فراوانی به خرج داد و در برابر کسانی ایستاد که به خداوند صفاتی انسانی می‌دادند و برای ذات باری تعالی جسمیت قائل بودند. در حالی که خداوند می‌فرماید: «لَيْسَ کمِثْلِهِ شَيْءٌ».

امام جواد(ع) در دعای خود می‌فرماید: «يا من لا شبيه له ولا مثال أنت الله لا إله إلاّ أنت و لا خالق إلاّ أنت تفني المخلوقين و تبقى أنت؛ ای که مانند و شبیهی نداری. تو خدایی هستی که خدایی غیر از تو نیست. خالقی غیر از تو وجود ندارد. آفریده‌ها را فانی می‌کنی و خود باقی می‌مانی.» آن حضرت به مسائل شرک لفظی و عملی و آن چه شرک خفی نامیده می‌شود، پرداخت.

امام جواد(ع) با ستمگران مدارا نکرد. از این رو به نفی ستمگران و مدارا با آنان دعوت نمود. از آن حضرت روایت شده است: «العامل بالظّلم والمعين له والرّاضي به شرکاء؛ ظالم و یاور او و راضی به کار او هر سه شریک هستند

فرمود: «من استحسن قبيحاً من ظالم، کان شريکاً فيه؛ هر کس عمل زشت ظالمی را خوب جلوه دهد، شرک ظلم اوست

آن حضرت در حدیثی از زبان پدران خود چنین می‌فرماید: «أنّ الله تعالى أوحى إلى بعض الأنبياء: أمّا زهدک في الدُّنيا، فتعجِّلک الرَّاحة، وأمّا انقطاعک إليّ، فيعزِّزک بي، ولکن هل عاديت لي عدوّاً وواليت لي وليّاً؛ خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد: اما زهد تو در دنیا آسایشی دارد که به زودی به تو خواهد رسید و پیوستنت به من تو را نزدم عزیز می‌گرداند. ولی آیا شده است که به خاطر من با کسی دشمنی بورزی و به خاطر من با کسی دوستی نمایی؟»

می‌فرمود: «يوم العدل على الظّالم، أشدّ من يوم الجور على المظلوم؛ روز اجرای عدالت برای ظالم از روز ستم شدن به مظلوم بدتر است

 

دین‌مداری تا لحظه شهادت

موضع‌گیری‌های شجاعانه و حضور فعال امام در مدینه و جمع شدن علما و مردم در اطراف امام جواد(ع) باعث شد معتصم عباسی که بعد از مأمون عهده‌دار خلافت عباسی شده بود، فردی را فرستاد تا امام را به بغداد بیاورد تا امام جواد(ع) در بغداد تحت نظارت خلیفه قرار داشته باشد. اما معتصم دید که این کار نیز سودی ندارد و امام جواد(ع) تغییری در موضع‌گیری‌های خود نمی‌دهد و از جهاد دین‌مدارانه خود دست برنمی‌دارد. از این رو طبق روایاتی که در این زمینه وجود دارد، کسی را مأمور کرد که امام را مسموم نماید.

عزیزان! به همان میزان که به خاطر بازگو کردن حادثه‌ای که برای امام روی داد و دردها و رنج‌هایی که در زندگی کوتاه خود تحمل کرد، احساس دردمندی می‌کنیم، به همان میزان نیز احساس مسئولیت می‌نماییم که در مسیر آن حضرت حرکت کنیم تا اسلام را حفظ کنیم و بکوشیم که اسلام را ناب و خالص و به دور از هر گونه غلو نگاه داریم. باید گنج‌های اسلام را کشف کنیم و به دنیا ارائه نماییم. باید از موضع‌گیری‌ها، سخنان و توصیه‌های آن حضرت پند بگیریم. آن حضرت می‌فرماید: «توسَّد الصَّبر واعتنق الفقر و ارفض الشَّهوات، وخالف الهوى، واعلم أنَّک لن تخلو من عين الله، فانظر کيف تکون؛ تکیه بر صبر نما و به فقر درآویز و شهوات را رها کن و با هوای نفس مخالفت نما و خود را از دید خداوند پنهان نبین. دقت کن که چگونه باید باشی.»، «الثّقة بالله ثمنٌ لکلِّ غالٍ وسلَّمٌ إلى کلِّ عالٍ؛ اعتماد به خداوند بهای هر چیز گرانبها و نردبانی به سوی هر بلندایی است

سلام بر امام جواد(ع) روزی که به دنیا آمد و روزی که به جوار پروردگار خود پر کشید و روزی که باز دوباره زنده برانگیخته شود.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به چیزی که خداوند به ما توصیه کرده است، سفارش می‌کنم. خداوند از ما می‌خواهد که ده شب اول ماه ذی الحجه را با نماز، دعا و گفتن ذکر لا اله الا الله و الله اکبر احیا کنیم و غیر از روز عید، روزهای آن روزه بگیریم.

یکی از این روزهای مبارک، روز عرفه است. این روز فقط به حاجیان اختصاص ندارد. این روز، روزی است که گناهان در آن بخشیده می‌شود و خداوند بندگان خود را از آتش رها می‌نماید. اوج این روزها، روز عید قربان است که کارنامه کسانی که کارهای بهتری داشتند و کوتاهی نکردند توزیع می‌شود.

عزیزان! خداوند نخواسته است که این روزهای ماه ذی الحجه به حاجیان اختصاص داشته باشد. بلکه از همه مسلمانان می‌خواهد که هر جا هستند حال و هوای معنوی و ایمانی این ماه را حفظ کنند. سخت نیازمند آنیم که برای مبارزه با طغیان مادی و شهوات و وسوسه‌های شیاطین و نفس اماره از برکات این روزها و فضای معنوی آن توشه برداریم. به این ترتیب از توان بیشتری برای مقابله با چالش‌های فراروی خود برخوردار خواهیم شد.

 

لبنان اسیر بحران‌ها

از لبنان آغاز می‌کنیم. روشن شده است که چشم‌اندازی برای حل بحران‌های سیاسی این کشور وجود ندارد. چون گروه‌های سیاسی همچنان بر مواضع خود پافشاری دارند و برای رسیدن به راه حل‌های واقعی نمی‌خواهند کوچک‌ترین عقب‌نشینی از خود نشان دهند یا این که راه را برای تغییرات احتمالی در منطقه فراهم نمایند. از این رو رقابت‌های سیاسی به همان شدت سابق ادامه خواهد داشت و هر گروهی سعی خواهد کرد که مواضع خود را تقویت کند و پایگاه‌های مردمی خود را بسیج نماید تا در مذاکرات آتی از موضع بهتری برخوردار گردد.

ولی همه این‌ها به این بستگی دارد که میز واژگون نشود و خلأی به وجود نیاید که ثبات سیاسی لازم برای کشور را در معرض تهدید قرار دهد. چون کسانی که ثبات سیاسی کشور را سوپاپ اطمینان لبنان می‌دانند، سعی دارند در جهت تثبیت آن بکوشند.

در عین حال کسانی که مناصب و مسئولیت‌های این کشور قرار دارند باید دردها و رنج‌ها، عذاب‌ها و نیازمندی‌های مردم لبنان را درک کنند. یأس و ناامیدی مردم را به سرحد خودکشی رسانده است. کشور همچنان اسیر بحران‌های پی در پی خواهد بود. موضوع زباله‌ها همین حالت را داشت. لبنانی‌ها معتقدند که این بحران با توافق همه طرف‌ها و در نظر داشت منافع مناطق انباشت زباله‌ها به پایان رسید. لبنان اسیر بحران‌های دامنه‌دار باقی خواهد ماند؛ مانند بحران آب و برق. لبنان اسیر اوضاع وخیم معیشتی نیز باقی خواهد ماند. به ویژه این که ما در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید قرار داریم.

به خاطر همه این‌ها از طرف‌های سیاسی کشور می‌خواهیم که به مسئولیت خود در قبال کسانی که آنان را به قدرت رساندند و حتی اگر به ضررشان شود باز هم کوچک‌ترین اهمالی در حمایت از آنان نکردند عمل کنند. حق مردم بر مسئولان این است که در میهن خود احساس امنیت کنند و چشم امیدشان به کشورهای دیگری نباشد که پذیرای آنان شوند.

در عین حال از کلیه افراد و نهادی مردمی می‌خواهیم که برای مقابله با شرایط دشواری اجتماعی طبقات فقیر و محروم با یکدیگر همکاری کنند. در اینجا از تلاش‌های اجتماعی که در این باره صورت گرفته است، تشکر می‌کنیم. اگر این فعالیت‌ها نباشد درد و رنج این مردم بیش از این‌ها خواهد بود.

ما این همکاری را در بخش‌های امنیتی نیز می‌خواهیم. نباید این مسئولیت فقط به دوش نیروهای امنیتی باشد. البته از تلاش‌ها و کوشش‌های نیروهای امنیتی نیز تقدیر می‌نماییم. بلکه همه شهروندان باید دغدغه امنیتی داشته باشند. چون برخی‌ها به دنبال هر گونه شکاف و فاصله‌ای هستند تا از این طریق ثبات کشور را از بین ببرند. حادثه‌ای که چند روز پیش در زحله اتفاق افتاد، یکی از نشانه‌های این امر است.

 

افزایش پدیده خودکشی

نه چندان دور از این موضوع، باید نسبت به پدیده خطرناکی که این روزها تبارز کرده و آن افزایش خودکشی است، هوشیار باشیم. شاید بسته شدن دورنمای کشور، یکی از علل افزایش این خودکشی‌ها باشد. بسته شدن دورنمای کشور باعث می‌شود که برخی‌ها به اقدام نادرست دست بزنند و به زندگی خود خاتمه دهند.

در ازای این پدیده خطرناک، از همه می‌خواهیم که برای درمان ریشه‌های تربیتی، روانی، اجتماعی، سیاسی و دینی این پدیده بسیج شوند. بار دیگر تأکید می‌کنیم که فشارها هر چه قدر که بزرگ هم باشند، باز هم توجیه‌گر این مسئله نیست که انسان خود را بکشد. خودکشی راه حل نیست، بلکه فرار از مشکل است. لازم است که انسان با مشکلات مقابله کند نه این که اجازه دهد مشکلات بر او فائق آیند. هیچگاه نباید فراموش کنیم که خداوند به انسان اجازه نداده است که به زندگی خود خاتمه دهد. زندگی یک امانت نزد اوست. خودکشی نیز یکی از گناهان بزرگ است. این که انسان خود را بکشد و این که دیگری را بکشد، هیچ فرقی با هم ندارند.

 

تبعیض علیه مسلمانان در فرانسه

به فرانسه می‌رسیم. تبعیض علیه مسلمانان در این کشور اعمال می‌شود. زنان فرانسه را مجبور می‌کنند که بورکینی را از تن درآورند. این اقدام با آزادی و سکولاریسم غربی منافات دارد. آزادی و سکولاریسم به این معناست که هر انسان در مورد بیان دین و باورهای خود آزاد است. همین طور با فراخواندن زنان مسلمانان به وارد شدن به جامعه غربی و عدم انزوای از آن در تناقض است.

لازم است از کلیه موضع‌گیری‌های رسمی، قضائی و مردمی و اعتراضات نهادهای دینی، اجتماعی و رسانه‌ای در این زمینه تشکر کنیم که سیاست‌های تبعیض‌آمیز را محکوم کردند. امیدواریم که این موضع‌گیری‌ها باعث تحکیم پیوند و احترام میان پیروان ادیان و تنوعات فرهنگی شود و رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل را در میان آنان فراهم سازد.

 

حج فرصتی برای وحدت

در خاتمه باید به جمع شدن حاجیان در بیت الله الحرام اشاره کنیم. آنان برای لبیک گفتن به ندای پروردگار و به امید تحقق اهداف این فریضه بزرگ از هر سوی جهان عازم خانه خدا شده‌اند. اراده الهی این است که حج بیان عملی عبودیت خالصانه او باشد و باعث تعمیق روابط برادرانه در میان مسلمانان گردد. چون مسلمانان در یک جا جمع شده‌اند، با هم لبیک می‌گویند، با هم طواف می‌کنند، باهم سعی می‌کنند،‌ با هم قربانی می‌کنند و با هم به شیطان سنگ می‌زنند.

خواست ما این است که این مناسبت بزرگ صحنه تکراری هرساله نباشد. بلکه باید باعث تقویت و تحکیم وحدت در میان مسلمانان گردد. باید تأکید کنند که موارد وحدت و همگرایی مسلمانان بسیار بیشتر از اختلافاتشان است. ما از همه مسلمانان می‌خواهیم که صفوف خود را در مسجد الحرام، عرفات، مزدلفه و جاهای دیگر متحد و فشرده کنند. باید علیه کسانی متحد شوند که علیه اسلام، مسلمین و مقدسات و ثروت‌هایشان توطئه می‌کنند. در این روزها این توطئه‌ها بسیارند. به این ترتیب می‌توانیم معنا و مفهوم حج را تحقق ببخشیم و کشوری امن به وجود بیاوریم که به مکه و مدینه محدود نمی‌شود بلکه همه سرزمین‌های اسلامی و جهان را در برمی‌گیرد.