خطبه جمعه، 8 مرداد ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: سالروز وفات امام جعفر صادق(ع) / توجه به روش امام صادق(ع) / آثار و پیامدهای بازاندیشی در جامعه اسلامی / درس گفتگو و زبان صحیح ارتباط.

مطالب مهم خطبه دوم: نشست موریتانی و رخوت عربی / تروریسم همه را هدف قرار می‌دهد / بحران سوریه و راه حل سیاسی / لبنان و بحران خلأ و تعطیلی نهادها.

25 شوّال 1437هـ برابر با ۸ مرداد ۱۳۹۵هـ و ٢٩/٧/٢٠١٦ م

 

مطالب مهم خطبه اول: سالروز وفات امام جعفر صادق(ع) / توجه به روش امام صادق(ع) / آثار و پیامدهای بازاندیشی در جامعه اسلامی / درس گفتگو و زبان صحیح ارتباط.

مطالب مهم خطبه دوم: نشست موریتانی و رخوت عربی / تروریسم همه را هدف قرار می‌دهد / بحران سوریه و راه حل سیاسی / لبنان و بحران خلأ و تعطیلی نهادها.

 

خطبه اول:

خداوند متعال در کتاب عزیز خود چنین می‌فرماید: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» صدق الله العظيم.

 

سالروز وفات امام جعفر صادق(ع)

بیست و پنجم ماه شوال سالروز وفات یکی از کسانی است که خداوند به ما دستور داده است که نسبت به آنان مودت داشته باشیم و او ششمین پیشوای اهل بیت(ع) امام جعفر بن محمد الصادق(ع) است.

عزیزانم! منظور از محبت ورزیدن به اهل بیت رسول خدا(ص) محبت عملی است؛ یعنی این که با رفتار، موضع‌گیری و عمل خویش، محبت و دوستی خود را به آنان نشان دهیم. این محبت نباید فقط جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. بلکه باید در همان عرصه‌هایی که آنان فعال بودند و حضور داشتند، از قبیل عبادت، عمل، عدالت، اخلاق، بخشش و عطا حضور داشته باشیم. باید اسلام را آن گونه که آنان عمل کردند، به دور از هر گونه غلو و انحراف، ناب و خالص حفظ کرده و به میدان‌های زندگی وارد کنیم.

این همان تصویری است که آنان نسبت به تثبیت آن تأکید داشتند. همان‌طور که در حدیثی از امام جعفر صادق(ع) وارد شده است، آنان تأکید می‌ورزیدند: «لا تُنالُ ولايتُنا إلا بالورعِ والاجتهادِ في الدّنيا، ومواساة الإخوان في الله، وليس من شيعتنا من يظلم الناس؛ جز با پرهیزگاری و کوشش در دنیا و همنوایی با برادران در راه خدا،‌ نمی‌شود به ولایت ما نائل شد. کسی که به مردم ستم کند، از شیعیان ما نیست.»

 

توجه به روش امام صادق(ع)

در سالروز وفات امام صادق(ع) به یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن حضرت که تعامل علمی و عملی با همه طوایف مذهبی و فکری مسلمانان باشد، می‌پردازیم. همین رویکرد باعث گردید که ایشان در زمینه‌های فقه، عقیده، تفسیر و علوم دیگر وارد گفتگو با سایر مسلمانان شود تا موارد اختلاف روشن شود. چیزی که ما در این زمان بدان نیاز داریم؛ زیرا این کار حتی به توافق و تفاهم هم نرسیم، زمینه‌ساز یک گفتگوی حقیقی را فراهم می‌کند؛ چون اگر شناخت درستی از طرفین حاصل نشود، گفتگوی نتیجه‌بخش وجود نخواهد داشت.

گفتگوی تأثیرگذار امام صادق(ع) با ابوحنیفه که یکی از پیشوایان مذاهب اسلامی است، بهترین تعبیر این ویژگی آن حضرت است. منصور خلیفه عباسی نزد ابوحنیفه که امام مذهب حنفی بود، آمد و به او گفت: مردم مجذوب جعفر بن محمد شده‌اند. سؤال‌های دشواری برای او آماده کن که او را به زمین بزند و درماندگی او را نشان دهد. منصور از رشد جایگاه علمی و اجتماعی امام صادق(ع) به هراس افتاده بود. چون دانشجویان علوم از اقصا نقاط جهان برای کسب دانش نزد آن حضرت می‌آمدند. تا جایی که یکی از همین دانشجویان می‌گفت: وارد مسجد کوفه شدم. شنیدم که نه صد عالم مشغول تدریس هستند و هر کدامشان چنین می‌گویند: جعفر بن محمد به من چنین فرمود. منصفانه عرض کنیم که ابوحنیفه برای احترام گذاشتن به استاد خود، کوشید که از این امر سر باز زند. چون نزد امام صادق(ع) درس خوانده بود و می‌گفت: اگر آن دو سال نبود، نعمان هلاک می‌شد. از سوی دیگر از تبعات دشوار این موضع‌گیری خود ترس داشت. چون او کسی است که وقتی از او پرسیدند: فقیه‌ترین مردم کیست؟ می‌گفت: جعفر بن محمد. ولی اصرار منصور باعث گردید که این کار را بپذیرد.

منصور جمعی از علمای بزرگ را گرد آورد تا شاهد این مناظره باشند. روز موعود فرارسید. ابوحنیفه سؤال‌های خود را مطرح کرد. البته این جا، فرصت مجال ذکر جزئیات این پرسش‌ها نیست. ابوحنیفه سؤال‌ها را یکی یکی مطرح می‌کرد و امام صادق(ع) می‌فرمود: اهل عراق(علمای عراق که به اهل نظر معروف بودند) در این مسئله چنین می‌گویند و علمای مدینه(اهل حدیث) چنین می‌گویند و ما(اهل بیت) نیز چنین نظر داریم. تا این که چهل پرسش مطرح گردید. در اینجا بود که ابوحنیفه آن سخن مشهور خود را به زبان آورد: «داناترین مردم کسی است که به اختلاف مردم داناتر باشد.»

او با این سخن به برجستگی، معرفت عمیق و گسترده امام نسبت به اسلام و آگاهی بی‌سابقه ایشان نسبت به آراء کسانی که با ایشان اختلاف نظر داشتند، اعتراف کرد؛ یعنی امام قادر بود با دقت و احترام کامل، چون خودشان نظراتشان را بیان کند. امام(ع) به بیان آراء و نظرات اهل بیت(ع) بسنده نمی‌کرد، بلکه همه آراء را بیان می‌نمود. او با این کار خود بر این حقیقت تأکید می‌کرد که عالم نباید از ابراز نظرات دیگران ناراحت شود. چون قوی کسی است که نظرات دیگران را هم بگوید و ضعیف کسی است که از ابراز نظرات دیگران می‌ترسد و سعی در مخدوش و پنهان کردنشان دارد.

این روش، فقط روش امام نبود، بلکه شاگردانشان نیز به این روش ملتزم بودند. ابان بن تغلب که از شاگردان مخصوص امام صادق(ع) است می‌گوید که امام به او دستور می‌داد که جلسه او نباید محدود به بیان دیدگاه‌ها و فتاوای اهل بیت باشد، بلکه باید نظرات سایر مذاهب را نیز برای پرسشگران بیان نماید.

در تاریخ آمده است که امام صادق(ع) به مسلم بن معاذ هروی برخورد کرد. به او فرمود: «شنیده‌ام که در مسجد می‌نشینی و برای مردم فتوا می‌دهی؟» عرض کرد: آری. همیشه می‌خواستم در این باره از شما سؤال کنم. اگر کسی نزدم آمد و دانستم که بر مذهب شماست، برای او از گفته‌های شما فتوا می‌دهم. اگر کسی دیگری آمد که از مذهب او اطلاع نداشتم، برای او نظرات پیشوایان دیگر را می‌گویم و نظرات شما را در بین نظرات مطرح می‌نمایم. سیمای امام صادق(ع) روشن شد و فرمود: «احسنت، احسنت، من نیز چنین می‌کنم.»

 

آثار و پیامدهای بازاندیشی در جامعه اسلامی

ما به این بازاندیشی امام صادق(ع) نیاز داریم. اگر این امر تحقق یابد، باعث همگرایی در میان مسلمانان خواهد شد، دغدغه‌ها و خیالات ناشی از نادانی برخی‌ها برطرف خواهد گردید و جلوی منفعت طلبان، کسانی که از آب آلوده ماهی می‌گیرند، گرفته خواهد شد و آنان نخواهند توانست به تعمیق اختلافات و کاشت بذر کینه در میان مسلمانان بپردازند.

روشن شده است که یکی از مهم‌ترین عوامل دیگری و نزاع میان پیروان مذاهب اسلامی، نادانی و برداشت نادرست و نداشتن شناخت واقعی از مذاهب دیگر است. اگر رویکرد متقابل وجود نداشته باشد، این مسئله ریشه‌دارتر می‌شود. متأسفانه این مسئله به مردم عادی محدود نمی‌ماند، بلکه حتی علمای مذاهب نیز این گونه هستند. هر کدام از آنان به خاطر شنیده‌ها و نقل قول‌های غیردقیق یا دیدن سخنان فلان خطیب و سخنران که اندیشه‌های شاذی را مطرح می‌کند، احساس منفی و موضع دشمنی نسبت به جریان‌های دیگر دارند. حال آن که این اندیشه شاید مورد پذیرش همان مذهب نیز نباشد و هیچ کس هم زحمت به خود نمی‌دهد تا تحقیق و تتبع کند و از درستی موضع‌گیری‌های خود مطمئن شود. گویا موضع‌گیری‌ها و قضاوت‌های او تابع هیچ قید و بندی نیست و او از بابت گمان بد نسبت به طرف‌های دیگر، قضاوت‌های نادرست نسبت به دیگران و ضررهای مهمی که این گونه موضع‌گیری‌ها و قضاوت‌ها متوجه وحدت، همبستگی و قوت امت اسلامی می‌کند، آسیب‌هایی که به شهرت مذاهب نزد پیروان مذاهب دیگر وارد می‌شود یا موجب بسیج شدن پیروان فلان مذهب علیه مذاهب دیگر می‌گردد، مسئولیتی ندارد.

اگر اتهام زنی بی‌دلیل مردم عادی، توجیه شرعی نداشته باشد، علما چه وضعیتی می‌توانند داشته باشند. علما مسئولیت دارند که بی‌دلیل حرف نزنند و دقت کنند و برای حرف‌های خود دلیل اثباتی کافی داشته باشند. کافی است نظری گذرا به جامعه اسلامی خودمان داشته باشیم. می‌بینیم که علمای یک مذهب افکار مخدوشی علیه مذهب دیگر دارند. در عصر ارتباطات، هنوز هم کسانی می‌گویند که شیعیان به خاطر سجده بر تربت، سنگ را می‌پرستند یا این که شیعیان قائل به تحریف قرآن هستند یا این که سنت پیامبر خدا را قبول ندارند. برخی دیگر نیز می‌گویند که همه سنی‌ها دشمنان اهل بیت(ع) هستند و حرف‌های دیگری از این قبیل. حال که آن نمی‌دانند خداوند متعال می‌فرماید: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً».

ما در این شرایط که از اختلافات مذهبی به نفع مسائل سیاسی و امنیتی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند، شدیداً به بازاندیشی مکتب امام صادق(ع) نیاز داریم. مکتبی که دربردارنده گوناگونی‌های فقهی، اعتقادی و فکری آن روز جامعه اسلامی بود. از این رو جای تعجب نیست کسانی که ملتزم به خط اهل بیت نبودند نیز به این مکتب منتسب شوند، از علومش بهره بگیرند و بدون تحریف و تزویر، از این طریق با واقعیات و حقایق مذهب خود آشنا شوند. حال آن که بسیاری از علمای مذاهب وقتی می‌خواهند پیروان خود را با مذاهب دیگر آشنا کنند، دست به جعل و تحریف می‌زنند.

ما نیازمند آنیم که این تصویر را زنده کنیم تا این روش در دانشگاه‌ها، مدارس، مساجد و مراکز علمی دینی ما حضور داشته باشد. در این صورت بسیاری از عوامل تنش و واکنش از بین خواهد رفت. تنش‌هایی که فقط به خاطر سوء برداشت و جهل نسبت به حقیقت‌های دیگران به وجود دیگران به وجود می‌آید.

 

درس گفتگو و زبان صحیح ارتباط

در این مناسبت بزرگ از همه مسلمانان و غیرمسلمانان می‌خواهیم که از امام صادق(ع) درس گفتگو و زبان صحیح ارتباط بیاموزند و با محبت به دیگران، قطع رابطه را از بین ببرند. به ویژه این که ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که رسانه‌ها بسیارند و فتنه افروزان دست به شیطنت و تکفیر دیگران می‌زنند. حال آن که امام صادق(ع) در وصیتی به شیعیان خود و همه کسانی که به حرف‌های ایشان گوش می‌دهند، از آنان می‌خواهد که با مسلمانان دیگر ارتباط داشته باشند، در مساجدشان حضور داشته باشند و از بیمارانشان عیادت کنند تا مردم بگویند: خداوند رحمت کند جعفر بن محمد را که یاران خود را بر اساس بازاندیشی، عدم تعصب و پرهیز از بسته اندیشی تربیت کرده است.

این ارزش، یعنی شناخت دیگران، ارتباط و گفتگو که امام صادق(ع) مردم را بدان دعوت کرده است، اساس روابط میان مذاهب اسلامی را تشکیل می‌دهد. البته می‌تواند اساس روابط با ادیان دیگر و حتی گروه‌های دیگری باشد که دین‌باور نیستند. امام صادق(ع) با آغوش باز و محبت با آنان وارد گفتگو می‌شد تا جایی که ابن مقفع یکی از افراد برجسته بی‌دین درباره امام صادق(ع) گفت: هیچ کسی غیر از این شیخ نشسته، شایسته نام انسانیت نیست. منظورش امام صادق(ع) بود.

عزیزانم! باید این محبت را از امام صادق(ع) بیاموزیم. محبتی که او را واداشت تا اهل گفتگو، ارتباط و انسانیت باشد؛ اما باید پرسید که سرچشمه این محبت کجاست؟ خود آن حضرت در این باره می‌فرماید: «وهل الدِّين إلّا الحبّ؛ آیا دین غیر از محبت است.» خداوند ما را از جمله کسانی قرار دهد که به سیره آن حضرت اقتدا کرده‌اند و در مقام رفتار، گفتار و عمل موالی آن حضرت هستند. یا ارحم الراحمین.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌کنم که امام صادق(ع) به همه ما سفارش کرده است. فرموده است: «أوصيكم بتقوى الله، والورع في دينكم، والاجتهاد لله، وصدق الحديث، وأداء الأمانة إلى من ائتمنكم من برّ أو فاجر، وطول السّجود، وحسن الجوار، فبهذا جاء محمَّد(ص). أدّوا الأمانة إلى من ائتمنكم عليها، برّاً كان أو فاجراً، فإنّ رسول الله كان يأمر بأداء الخيط والمخيط... فإنّ الرجل منكم إذا ورع في دينه، وصدق الحديث، وأدّى الأمانة، وحسن خلقه مع الناس، قيل هذا جعفريّ ويسرّني ذلك، وإذا كان على غير ذلك، دخل عليّ بلاؤه وعاره، وقيل هذا أدب جعفر، فوالله لحدّثني أبي، أنّ الرجل كان يكون في القبيلة من شيعة عليّ، فيكون زينها أدّاهم للأمانة، وأقضاهم للحقوق، وأصدقهم للحديث؛ شما را به تقوای الهی و پرهیز در دینتان و کوشش برای خدا و راست‌گویی و بازگردان امانت به کسی که شما را امین قرار داده است چه نیکوکار باشد و چه بدکردار و سجده‌های طولانی و همسایگی شایسته توصیه می‌کنم. حضرت محمد(ص) نیز برای همین‌ها آمد. امانت را به کسی که شما را امین قرار داده است چه نیکوکار باشد و چه بدکردار، بازگردانید. چون پیامبر خدا دستور می‌داد که حتی نخ و سوزن را نیز بازگردانند. اگر فردی از شما در دین خود پرهیزگار باشد، راست‌گو باشد و امانت را بازگرداند و با مردم خوش‌رفتار باشد، گفته شود که این فرد جعفری است و این مایه شادمانی من است و اگر غیر این باشد، مایه شرمساری ماست و گفته شود که جعفر این چنین تربیت کرده است. به خداوند سوگند که پدرم به من فرمود که اگر شیعه علی در میان قبیله‌ای باشد، زینت این قبیله است. او امانت‌دارترین مردم این قبیله است و بیش از دیگران حقوق را رعایت می‌کند و راست‌گوترین آنان است.»

امام خیلی روشن بیان می‌کند که ملاک انتساب به او، هویت و شعار نیست، بلکه برجستگی افراد است. کسی که شیعه است باید در میان جامعه فردی برجسته و شاخص باشد. کسانی که به قله پرهیزگاری، دانش، عمل، اخلاق و بخشندگی منتسب هستند، باید بکوشند که مثل او باشند.

نقش و مسئولیت ما در زندگی این است که این تصویر را تثبیت کنیم و به بازتولید آن مبادرت بورزیم تا این تصویر در صدر زندگی‌مان باقی بماند و ما نیز برای مقابله با چالش‌هایی که جز در سایه برتری و برجستگی قادر به مقابله نیستیم، با توانی افزون‌تر از این تصویر و الگو الهام بگیریم.

 

نشست موریتانی و رخوت عربی

از نشست سران عرب آغاز می‌کنیم که در موریتانی برگزار گردید و بار دیگر رخوت دنیای عرب را نشان داد. در شرایطی که دنیای عرب آکنده از فتنه‌ها، جنگ‌ها، درگیری‌ها و بحران‌هایی است که موجودیت، وحدت و آینده کشورهای عربی را تهدید می‌کند، می‌بینیم که بیانیه بی‌خاصیتی صادر می‌کند که در آن غیر از دعوت به راه حل سیاسی برای بحران‌های یمن و سوریه و اظهار امیدواری برای پایان یافتن درد و رنج ملت فلسطین چیز دیگری نیست. آری! تنها حرارتی که در آن دیده می‌شود در موارد مرتبط با ایران است. در این بیانیه دخالت‌های ایران محکوم شد. گویا ایران تنها کشور مداخله‌گر بوده و از سوی قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای هیچ‌گونه دخالتی وجود ندارد.

از دنیای عرب انتظار می‌رفت در حد و اندازه آمال و چالش‌هایی باشد که با آن روبروست. ولی متأسفانه چنین چیزی نه در گذشته اتفاق افتاد و نه فعلاً اتفاق می‌افتد. آرزوی ملل عربی برای رسیدن به وحدت نیز دست نیافتنی به نظر می‌رسد. ٖآن هم در شرایطی که لازم است دنیای عرب از این خواب خرگوشی بیدار شود و احساس کند که اگر متحد شود و به ابزاری برای قانونی جلوه دادن فروپاشی عربی تبدیل نشود، کارهای بسیاری صورت خواهد داد.

تنها مزیتی که این نشست داشت این بود که ما از وجود دولت عربی بزرگی به نام موریتانی مطلع شویم. این کشور با این که از مشکلات اقتصادی و توسعه‌ای بی‌شماری رنج می‌برد و لازم است که دولت‌های عربی به یاری آن بشتابند، اما مردم آن همچنان از مردم و آرمان فلسطین حمایت می‌کنند و در جنگ تابستان ۲۰۰۶ نیز در کنار ملت لبنان ایستادند.

 

تروریسم همه را هدف قرار می‌دهد

به درد و رنج ناشی از تروریسم می‌رسیم که حد و مرزی نمی‌شناسد. در هفته گذشته کاظمین و قامشلی سوریه هدف قرار گرفت و این هفته فرانسه هدف واقع شد. کلیسایی در این کشور مورد حمله قرار گرفت و کشیش آن به قتل رسید. لازم است که همه برای مقابله با تروریسم بسیج شوند. پذیرفتی نیست که گفته شود دین، مذهب، قومیت یا تمدن خاصی هدف قرار گرفته است. اگر تروریسم مجال پیدا کند، همه را هدف قرار می‌دهد. گویا دست پنهانی در جریان است که می‌خواهد همه را به تباهی بکشاند و فتنه تازه‌ای در میان همه بیافریند. تروریسم همان گونه که مسیحیان و غرب را هدف قرار می‌دهد، اعراب، کردها و مسلمانان را نیز مورد حمله قرار می‌دهد. تروریسم همان‌طور که شیعیان را هدف گرفته‌اند، سنی‌ها را نیز هدف قرار می‌دهند. از این رو لازم است که خاستگاه‌ها و مبانی فکری، فرهنگی و دینی تروریسم مورد حمله قرار گیرد. باید حمایت‌های سیاسی و مالی از تروریسم متوقف شود. چون هنوز هم کسانی هستند که برای تحقق اهداف خود، چشم امید به تروریسم دوخته‌اند.

با توجه به حادثه‌ای که در کلیسایی در فرانسه رخ داد، باید از اظهار همبستگی مسلمانان تقدیر و تشکر به عمل آوریم. چون مسلمانان معتقدند که این حمله، آنان را مورد هدف قرار داده است. این اعلام همبستگی فرصت را از تروریست‌هایی گرفت که می‌خواهند این اقدام باعث افزایش تنش میان مسلمانان و مسیحیان و اعراب و غرب شود. دست راستی‌های افراطی غرب نیز سعی در تثبیت این مسئله دارند و مسلمانان و اعراب را به تروریسم متهم می‌کنند. در حالی که مسلمانان و اعراب نیز خودشان قربانیان تروریسم هستند.

 

بحران سوریه و راه حل سیاسی

نه چندان دور از موضوع تروریسم، امیدواریم که تحولات اخیر در سوریه باعث شود که امور این کشور به سمت مذاکره پیش برود، نه این که به گفته برخی‌ها، باعث تشدید درگیری‌ها و گشوده شدن جبهات جدید جنگ شود. چون روشن شده است که راه حل بحران سوریه، راه حل سیاسی است. راه حلی که همه نیروهای علاقه‌مند به وحدت به قدرت سوریه و آن‌هایی که آلوده تروریسم نشده‌اند، در آن سهیم باشند.

 

لبنان و بحران خلأ و تعطیلی نهادها

به لبنان می‌رسیم که به خاطر ناتوانی شورای وزیران در حل بحران‌ها، چند دستگی‌های موجود در کابینه که جلوی اجرای هر گونه طرح حیاتی و توسعه‌ای را می‌گیرد، تعطیلی و خلأ موجود در نهادهای دولتی و فساد فزاینده‌ای که سخن گفتن از آن امری طبیعی به شمار می‌آید و آرام و قرار را از همه گرفته است، رنج‌های مردم آن در ساده‌ترین مسائل زندگی از قبیل آب و برق و بهداشت ادامه دارد.

در همین حال لبنانی‌ها صبورانه منتظر نتایج گفتگوهای آتی هستند. گفتگوهایی که همه رهبران سیاسی کشور را گرد هم می‌آورد. به خاطر حواله شدن همه مشکلات ریز و درشت به این گفتگوها، موضوعات این گفتگوها بسیار سنگین شده است.

امید ما این است که دستاورد این گفتگوها، پر شدن خلأ ریاست جمهوری، به گردش در آمدن چرخ نهادهای دولتی و توافق روی قانون انتخابات باشد. ما همیشه تأکید کرده‌ایم که اگر رهبران سیاسی بخواهند می‌توانند برای این مشکلات راه حلی پیدا کنند.

با توجه به شدت گرفتن درگیری‌های بین المللی و منطقه‌ای و بی‌اعتنایی قدرت‌های تأثیرگذار به لبنان و امید بستن نیروهای سیاسی به تغییرات بیرونی، ما نیز مانند همه شهروندان رنج‌دیده و غرق در مشکلات، تصور مثبتی از این گفتگوها نداریم.

ولی تنها امید ما به آگاهی و بصیرت لبنانی‌هاست. مسئولیت مردم لبنان این است که نگذارد کشورشان دچار فروپاشی شود یا در مسیر تندباد قرار گیرد. باید به اهرم فشاری علیه نیروهای سیاسی تبدیل شوند تا آن‌ها از محاسبات خود دست بردارند و بکوشند که برای رفع و کاستن درد و رنج مردم تلاش کنند.

در همین حال با توجه به نگرانی‌های ناشی از تنش‌های اردوگاه عین الحلوه، امیدواریم که رهبران فلسطینی جلوی تنش را بگیرند و آن را مهار کنند. باید با هماهنگی کامل با نیروهای امنیتی لبنان که ما به توانایی‌شان ایمان داریم، کسانی را که می‌خواهند به موجودیت فلسطینیان در لبنان و روابط فلسطینیان با لبنانی‌ها آسیب بزنند، دستگیر کنند.