4 شوال 1437 هـ برابر با 18 تیرماه 1395 هـ و 8/٧/٢٠١٦ م
مطالب مهم خطبه اول: عملی که تباه میشود / نقش نیت در قبولی عمل / چگونه دستاوردهای خود را حفظ کنیم / هر انسان امتحانی دارد.
مطالب مهم خطبه دوم:عراق زیر آتش تروریسم / انگلیس اشتباه خود را پذیرفت / لبنان، خلأ و نفت / سالروز رحلت بزرگ مرد آگاهی.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «وَلَا تَکونُوا کالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیمَانَکمْ دَخَلاً بَینَکمْ أَنْ تَکونَ أُمَّةٌ هِی أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یبْلُوکمُ اللهُ بِهِ وَلَیبَینَنَّ لَکمْ یوْمَ الْقِیامَةِ مَا کنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ».
عملی که تباه میشود
این آیه از سوره نحل به دستهای از مردم اشاره دارد که حالشان مانند زنی از قریش است که در دوران جاهلیت میزیست. نادانی این زن به اندازهای بود که با کارگران خود از صبح تا ظهر پشم میریسید و بعد از این که کارشان به اتمام میرسید، به کارگران خود دستور میداد هر چه را که رشتهاند، از هم باز کنند.
هر چند که این آیه درباره این زن وارد شده است، اما شامل همه کسانی میشود که تلاشها و اعمال خود را تباه میکنند و در آخرت از آن بهرهای نمیبرند.
البته شامل حال کسانی که در این دنیا کار میکنند، فداکاری به خرج میدهند و خود را به زحمت میاندازند، ولی کارشان برای خداوند نیست، نیز میشود. اعمال اینان نیز به باد خواهد رفت و از آن بهرهای نخواهند برد. اینان وقتی نتایج جهاد و فداکاریشان را از خداوند طلب میکنند، خداوند به آنان خواهد فرمود: شما چیزی نزد من ندارید. برای هر کس که کار کردهاید، مزد خود را از او بخواهید.
اینان کسانی هستند که عملشان خالص برای خدا نبوده است؛ یعنی هم برای خدا و هم برای دیگران کار کردهاند. در حدیث قدسی آمده است: «أنا خیر شریک، من أشرک معی غیری فی عملٍ عمله، لم أقبله، إلا ما کان خالصاً لی؛ من شریک خوبی هستیم. هر کس دیگری را در عملی شریک کند، این عمل از آنِ شریکم است. من عملی را نمیپذیرم، مگر این که فقط برای من باشد.»
این یک نمونه؛ اما در برابر آن نمونه دیگری هم وجود دارد. اینان کسانی هستند که نیت خود را برای خداوند خالص کردهاند و خواستار تقرب به خداوند هستند. ولی به خاطر ظلم به خداوند، عصیان در برابر پروردگار و اهانت به مردم عملشان را تباه میکنند. پیامبر خدا(ص) نیز به همین دسته اشاره میفرماید. ایشان پرسیدند: «آیا میدانید که مفلس و بیچاره کیست؟ عرض کردند: یا رسول الله! ما کسی را مفلس میدانیم که درهم و کالا ندارد. حضرت فرمود: مفلس این فرد نیست – این فرد مفلس دنیوی است. منظورم این نبود. منظورم مفلس اخروی است – مفلس کسی است که وقتی پا به قیامت میگذارد، حسناتش به مانند کوهها باشد؛ اما کسانی که به نحوی مورد ظلم و ستم او واقع شدهاند، میآیند و از حسنات او میستانند. اگر باز هم چیزی بود، گناهان دیگران را به عهده او میگذارند. آن قدر گناهان او سنگین میشود که روانه دوزخ میگردد.»
در همین زمینه از پیامبر خدا(ص) روایت شده است که فرمود: «من قال: سبحان الله، غرس الله له بها شجرةً فی الجنَّة، ومَن قال: الحمد لله، غرس الله له بها شجرةً فی الجنّة، ومن قال: لا إله إلا الله، غرس الله له بها شجرةً فی الجنّة، ومن قال: الله أکبر، غرس الله له بها شجرةً فی الجنّة. فقال رجلٌ من قریش: یا رسول الله! إنَّ شجرنا فی الجنّة لکثیرٌ! قال: نعم، ولکن إیاکم أن ترسلوا علیها نیراناً فتحرقوها ذلک أنّ الله عزّ وجلّ یقول: أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکمْ؛ هر کس سبحان الله بگوید، خداوند به خاطر آن در بهشت درختی برای او میکارد و هر کس الحمد لله بگوید، خداوند به خاطر آن در بهشت درختی برای او میکارد و هر کس لا اله الا الله بگوید، خداوند به خاطر آن در بهشت درختی برای او میکارد و هر کس الله اکبر بگوید، خداوند به خاطر آن در بهشت درختی برای او میکارد. مردی از قریش عرض کرد: ای رسول خدا! پس درختهای ما در بهشت بسیار شده است. پیامبر خدا فرمود: آری! ولی نباید آتشی به سوی آن بفرستید و همه آن را بسوزانید. زیرا خداوند متعال میفرماید: أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَلا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکمْ.»
نقش نیت در قبولی عمل
از این رو عزیزان کافی نیست که انسان اعمال خوب انجام دهد. مگر این که برای حصول اطمینان از سرنوشت خود، نیت صادق به خداوند داشته باشد. نباید با انجام کارهای بد، کارهای خوب خود را از بین ببرد و آنها را بینتیجه کند.
بنابراین لازم است که انسان نفس خود را مورد تعقیب و پیگیری کند. در نیت خود دقت به خرج دهد و نظارت خود را بر نفس خویش تشدید نماید. نباید به وسوسههای شیطان تن دهد. شیطانی که به انسان وعده داده است: «فَبِعِزَّتِک لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ». شیطان در سر راه راست آنان خواهد نشست تا تمام کردههایشان را نیست و نابود نماید. از این رو گفته است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَک الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لَآَتِینَّهُمْ مِنْ بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شَاکرِینَ» نباید در برابر واکنشها و تعصبات شیطانی از پا بیفتد. نباید به انحرافاتی تن دهد که پیرامونش را گرفتهاند و او را به سوی کمکاری در امور که برای او دستاوردهایی دارند، سوق میدهند.
چگونه دستاوردهای خود را حفظ کنیم
عزیزان! این همان چیزی است که بعد از انجام همه اعمال عبادی و تلاشهای خود همیشه باید به یاد داشته باشیم. باید خلوص نیت و از بین نرفتن نتیجه اعمال خود را با شدت و حدّت در محاسبات خود مد نظر قرار دهیم.
این همان چیزی است که بیش از پیش این امروز به آن نیاز داریم. به ویژه بعد از پایان یافتن ماه رمضان که در آن در روزهداری، شب زندهداری، تلاوت قرآن، احیای شبهای قدر، عطا و بخشندگی کوشیدیم. به همین خاطر از عطا و توشه وافر الهی بهره بردیم. کمترین چیزی که در این ماه به دست آوردیم، این بود که در این ماه نفسهای ما تسبیح و خوابمان عبادت محسوب گردید.
اما سؤال اساسی این است: چگونه از این دستاوردهای حفاظت به عمل آوریم تا مدارجی را که به دست آوردهایم، از دست ندهیم و حال ما مانند آن تاجری نباشد که با مشقات بسیار ثروت بسیاری را به دست میآورد، ولی به خاطر کوتاهی در حفظ آن، مورد دستبرد دزدان واقع میشود؟
وقتی میتوانیم دستاوردهای این ماه را حفظ کنیم که مانند آن دسته از مردم نباشیم که رمضان را بخشی از سال میدانند؛ یعنی در این ماه کارهای خوب انجام میدهند و نفس خود را از حرام بازمیدارند، اما با پایان یافتن ماه رمضان به حالت گذشته خود بازمیگردند. باید حال و هوای معنوی و ایمانی و محاسبه نفس خود را در طول سال ادامه دهیم. نباید با پایان یافتن ماه رمضان این کارها تعطیل شود و انسان به وضعیت گذشته خود باز گردد. گو این که ماه رمضان بار سنگینی بر عهده او بود و از دوش او برداشته شد. همان طور که شاعری سروده است:
رَمَضانُ وَلّى هاتِها یا ساقی مُشتاقَةٌ تَسعى إِلى مُشتاقِ
رمضان رفت، باده بیار ساقی که سخت مشتاق آنم.
یعنی غیبت کننده به غیبت کردن خود، دروغگو به دروغگویی خود، رشوه گیرنده به رشوهگیری خود، سخنچین به سخنچینی خود، فریبکار به فریبکاری خود، ظالم به ظلم خود و عابد به غفلت خود بازگردد و خواندن قرآن، شب زندهداری، دعا، ذکر، استغفار، حضور در مسجد یا نماز جمعه و جماعت رها شود. گویا عبادت، درستی و به دست آوردن رضایت الهی منحصر به ماه رمضان است.
قضیه این گونه نیست. چون عبادت زمان بردار نیست بلکه تا مرگ ادامه دارد. خداوند متعال میفرماید: «وَاعْبُدْ رَبَّک حَتَّى یأْتِیک الْیقِینُ» و نیز میفرماید: «فَاسْتَقِمْ کمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَک».
در حدیثی از علی(ع) آمده است: «المداومةَ المداومة، فإنَّ الله لم یجعل لعمل المؤمنین غایة إلاّ الموت؛ مداومت، مداومت، زیرا خداوند برای عمل مؤمنان پایانی جز مرگ قرار نداده است.»
در حدیث آمده است: «العملَ العملَ، ثم النّهایةَ النّهایةَ، والاستقامةَ الاستقامة؛ عمل عمل، بعد از آن نهایت نهایت و درستی و درستی.»
از این رو باید حال و هوای ماه رمضان حفظ شود. شاید مقداری با ماه رمضان متفاوت باشد؛ اما با تلاشهای فردی و جمعی تا میتوانیم باید روحیه ماه رمضان را حفظ کنیم. چون ماه رمضان از فضای خاصی برخوردار است و انسان چارهای جز آمیختن با این فضا ندارد. پس هیچ یک از ما نباید عادتهای خوبی را که در ماه رمضان به دست آوردهایم و کارهای خوبی را که انجام دادهایم، از دست بدهیم. باید این عادات و کارهای خوب را ادامه دهیم. مهمترین چیزی که باید بدان توجه داشته باشیم، مداومت در رفت و آمد به مساجد است. چون مساجد دژهای مستحکم و امن شما در برابر شیطانهای جن و انس است. از این رو مساجد را رها نکنید.
هر انسان امتحانی دارد
میماند نکته پایانی که باید بدان اشاره کنیم. این نکته به آیهای مربوط است که در شبهای قدر بسیار خواندهایم. خداوند میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیعْلَمَنَّ اللهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ».
این آیه به امتحان بزرگی اشاره دارد که انسان بعد از انجام هر عمل و تعهدی باید با آن روبرو شود. در این امتحان صداقت و جدیت انسان باید روشن شود. این که انسان بگوید: اسلام آوردم، ایمان آوردم، نماز خواندم، روزه گرفتم و حج گزاردم، برای خداوند کافی نیست تا او را در زمره مؤمنان، نمازگزاران و حاجیان قرار دهد. بلکه باید امتحان شود تا میزان جدیت و راستی او آشکار شود.
قرآن با عبارت «وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ» از میزان دشواری این امتحان پرده بر می دارد. فتنه همان آتشی است که زیر طلای آمیخته با خاک میافروزند و با آن خاک را از طلا جدا میکنند.
معنای این سخن این است که همه ما بعد از ماه رمضان در معرض امتحان و ابتلا قرار داریم. هر کس به نوبه خود امتحانی دارد. یکی ممکن است با عاطفه خود آزمایش شود، آن دیگری با مال خود، آن یکی با مقام و موقعیت خود، این یکی با شهوت خود، برخی با رشوهای که در طبق نقرهای عرضه میشود، یکی با واکنشهایی که دامنگیرش میشود و بالاخره کسی هم ممکن است با تعصب مورد امتحان و آزمایش قرار بگیرد. خداوند با این امتحان نشان میدهد انسانی که عملی را انجام داده است، آیا در کار خود صادق است یا دروغ میگوید؟ آیا راست میگوید که روزه دارد و کارهای حرام انجام نمیدهد یا این که تحت تأثیر تمایلات، شهوات، تعصبات، واکنشها و حسابهای خاص خود قرار دارد؟
از این رو همیشه باید توجه داشته باشیم که از جمله فایزان باشیم. چه فوزی بالاتر از این که در زمره کسانی نوشته شویم از آتش جهنم رهایی یافتهاند و سزاوار ورود به بهشت شدهاند.
باید دعا کنیم: «اللّهمَّ ثبّتنا على دینک ما أحییتنا، ولا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا، واجعلنا من المرحومین، ولا تجعلنا من المحرومین؛ خدایا تا زمانی که زندهایم ما را بر دینمان ثابت و استوار قرار ده و بعد از این که هدایتمان کردی، دلهایمان را منحرف مگردان و ما را از رحمت شدگان قرار ده و نه محرومان.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امیرالمؤمنین توصیه فرموده است: «وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ أَنَّکُم وَمَا أَنْتُمْ فِیهِ مِنْ هذِهِ الدُّنْیا عَلَی سَبِیلِ مَنْ قَدْ مَضَی قَبْلَکُمْ، مِمَّنْ کَانَ أَطْوَلَ مِنْکُمْ أَعْمَاراً، وَأَعْمَرَ دِیاراً، وَأَبْعَدَ آثَاراً، أَصْبَحَتْ أَصْوَاتُهُمْ هَامِدَةً، وَرِیاحُهُمْ رَاکِدَةً، وَ أَجْسَادُهُمْ بِالِیةً، وَدِیارُهُمْ خَالِیةً، وَآثَارُهُمْ عَافِیةً، فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِ الْمُشَیدَةِ، وَالنَّمارِقِ الْمُمَهَّدَةِ، الصُّخُورَ وَالْأَحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ، وَالْقُبُورَ اللاَّطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ... وَکَأَنْ قَدْ صِرْتُمْ إِلَی مَا صَارُوا إِلَیهِ، وَارْتَهَنَکُمْ ذَلِکَ الْمَضْجَعُ، وَضَمَّکُمْ ذَلِکَ الْمُسْتَوْدَعُ، فَکَیفَ بِکُمْ لَوْ تَنَاهَتْ بِکُمُ الْأُمُورُ، وبُعْثِرَتِ الْقُبُورُ وحُصّل ما في الصّدور، وهُتكت عنكم الحجب والأستار، وظهرت منكم العيوب والأسرار، ووقفتم للتحصيل بين يدي الملك الجليل، فطارت القلوب لإشفاقها من سلف الذنوب؛ ای بندگان خدا! بدانید، شما و آنانی که در این دنیا زندگی میکنید، به همان راهی میروید که گذشتگان پیمودند، آنان زندگیشان از شما درازتر، خانههایشان آبادتر و آثارشان از شما بیشتر بود که ناگهان صدایشان خاموش و بادهایشان ساکت و اجسادشان پوسیده و سرزمینشان خالی و آثارشان ناپدید شد. قصرهای بلند و محکم و بساط عیش و بالشهای نرم را به سنگها و آجرها و قبرهای به هم چسبیده تبدیل کردند... شما هم راهی را خواهید رفت که آنان رفتهاند و در گرو خانههایی قرار خواهید گرفت که آنها قرار دارند و گورها شما را به امانت خواهند پذیرفت، پس چگونه خواهید بود که عمر شما به سر آید؟ و مردگان از قبرها برخیزند؟ و آن چه در سینههاست افشا شود؟ و حجابها و پردهها از شما برداشته شود؟ و عیوب و اسرار شما برملا گردد؟ و شما برای دانستن در برابر پادشاهی جلیل بایستید؟ پس دلها از ترس گناهان گذشته، به حرکت آیند.» آه از توشه اندک و عظمت محل ورود!
عزیزان! باید به همه امور، تصمیمگیریها، اعمال و دستورات خود بنگریم. باید به دورها نظر کنیم و فقط نزدیکانی چون بستگان، دوستان و یاوران را نبینیم؛ زیرا همه اینها را ترک خواهیم کرد. با اعمال خود این زندگی را ترک خواهیم کرد. در برابر کسی قرار خواهیم گرفت که از پلک زدن دیدگان و چیزهایی که در سینهها پنهان شده است، نیز آگاه است. اگر این کار را کردیم و برای زمان و عمر خود حساب و کتاب داشتیم، بیش از پیش در سخنان خود دقت خواهیم کرد، بیش از پیش در رفتارهای خود دقت خواهیم نمود و بیش از پیش به مسئولیتهایمان آگاهی خواهیم داشت. اگر چنین شد، آنی خواهیم شد که خداوند از ما میخواهد.
عراق زیر آتش تروریسم
ابتدا از وضعیت دردناکی آغاز میکنیم که نزدیک است همه عرصههای دنیای عرب و جهان اسلام را بپوشاند و ممکن است به جاهای دیگر نیز سرایت کند. علت این وضعیت دردناک منطق تکفیری ویرانگری است که بر کشورهای ما خیمه زده است. این پدیده شوم نام واحدی ندارد بلکه ممکن است نامهای متعددی داشته باشد. در این اواخر شاهد صحنههای دردناکی در عراق بودیم. روز گذشته بزرگترین جنایت زمانه در منطقه کراده اتفاق افتاد. بعد از آن مقام سید محمد ابن امام هادی(ع) در شهر بلد مورد حمله قرار گرفت. همه این جنایات در راستای اقدامات تروریستی مداوم علیه مردم عراق قرار دارد که بیش از هر ملتی از تروریسم رنج میبرد.
در این برابر این جنایت هولناک که همه و به ویژه عراق را مورد تعرض قرار داده است، جنایتی که نه از نظر عملی دستاوردی دارد و نه از نظر اخلاقی پذیرفتنی است، نباید به بهانههای واهی و حسابهای تنگ نظرانه، از مسئولیت مقابله با آن فرار کنیم. بلکه باید همه نیروهای عربی و اسلامی و همه توان سیاسی و امنیتی بسیج شود تا از این تونل خونین خارج شویم و این پرونده سیاه تاریخ امت اسلامی را خاتمه دهیم.
انگلیس اشتباه خود را پذیرفت
در جایی نه چندان دورتر، در انگلیس تحقیقاتی درباره مسئولیت این کشور در جنگ علیه عراق جریان دارد که نوعی خود انتقادی از تصمیم انگلیس برای مشارکت در جنگ به شمار میآید. آن طور که برخیها عقیده دارند، به خاطر خود انتقادی این تحقیق اگر چه مزایایی هم دارد، اما بسیاری بر این نظر هستند که این تحقیق تلاشی برای تبرئه خود و عذرخواهی است. همیشه بعد از انجام جنایت میآیند و این کار را انجام میدهند. بعد از این که خونها ریخته شد، صدها هزار انسان جان خود را از دست دادند و کشور به ویرانه تبدیل شد، میآیند و این اقدامات را محکوم میکنند. این بیانیهها زندگی را به قربانیان بازنمیگرداند و گوشهای از درد و رنج مردم را جبران نمینماید، کشور را آباد نمیکند، خانههای ویران شده را بازسازی نمیکند و زیرساختهای ویران شده را تجدید بنا نمینماید.
این که انگلیس به غیرقانونی بودن تصمیم جنگ علیه عراق اعتراف میکند، دیدگاههای ما را مورد تأکید قرار میدهد. این که عقیده داشتیم این سیاستها ریشه اخلاقی نداشته و تابع منافعی است که بر تصمیمهای قدرتهای بزرگی که به کشورهای ما چنگ انداختهاند، حاکم است. آن چه اتفاق افتاد، شاید باعث عبرت گیری بسیاری از عربها و مسلمانانی شود که همچنان به غرب امید بستهاند.
لبنان، خلأ و نفت
به لبنان میرسیم. این که به دعای مؤمنان این عید نیز به خوبی و خوشی سپری شد، خداوند را سپاس میگوییم. خواست ما این است که عیدهای دیگر ما هم به دور از تنشها، تعصبات و حساسیتهایی باشد که ناشی از اختلاف نظر درباره روز عید هستند.
در عین حال، لبنانیها همچنان چشم انتظار نتایج حرکت سیاسی هستند که روزهای گذشته، در داخل و خارج این کشور جریان داشت. مردم امید دارند که این حرکت، چرخ سیاسی کشور را به حرکت درآورد، خلأ و تعطیلی را از بین ببرد و باعث تقویت قدرت بازدارندگی در برابر چالشهای خارج و داخل گردد. هر چند که ما معتقدیم شرایط لازم برای این که لبنانیها به خواستههای خود برسند، فراهم نیست. ولی امید خود را برای رسیدن سیاسیون به نتیجه از دست ندادهایم.
در این زمینه، امیدواریم پیشرفت نسبی حاصل شده در موضوع نفت، آغازی باشد بر استفاده مفید و سالم از ثروتهای طبیعی کشور. ثروتهای طبیعی فرصت گرانبهایی است برای این که لبنان از فروپاشی اقتصادی نجات پیدا کند و از زیر بار سنگین دیون نجات یابد. لبنانیها امیدوارند بعد از فساد گسترده و سهمیهبندیهای موجود، آن گونه که عادت این کشور است، مراکز سیاسی، نفت را در بین خود تقسیم نکنند و نفت به جای این که نعمت باشد به نقمت تبدیل نشود.
سالروز رحلت بزرگمرد آگاهی
در خاتمه باید اشاره کنیم که 4 جولای سالروز رحلت سید(ره) به سوی پروردگار خود بود. این مناسبت ما را به حال و هوای روزهایی میبرد که با سید زیستیم. سید فقط بر این زمانه تأثیر نگذاشت بلکه تأثیرات او عصرهای آینده را نیز در برمیگیرد و این نام، به عنوان الگوی نسلهای آینده باقی خواهد ماند. ما هم از همه ارزشها و آرمانهای انسانی را که او در فکر و عمل خود، تجسم بخشید، راهنمایی خواهیم گرفت.
همیشه از محبت او درس خواهیم گرفت. محبتی که همه مردم را دربرمیگرفت. چون در قلب او نسبت به هیچ کسی عقده و کینه وجود نداشت. حتی نسبت به کسانی که به او اهانت کردند. او با آنان مدارا میکرد و میگفت: «سد راه هیچ مؤمنی به سوی خدا نخواهم شد.»
از او درس مهربانی میگیریم، از اندیشه بیدار او درس میگیریم و از انسانیت، توجه به دیگران، جهاد و ضعیف دوستی و تلاش برای ایجاد زندگی بهتر برای مردم درس و الگو میگیریم. سید(ره) در زمینههای اندیشه، اجتماع، تربیت، فقه و اصول، فراخوان برای واکاوی و نقد بدون پیشداوری، تعصب و حساسیت شخصیت خویش میراث بزرگی برای ما به جای گذاشت.
سید از دیدگان ما غائب شد، اما از عرصهها و میدانهای زندگی نرفت. گذشت زمان ثابت خواهد کرد که ایدهها و طرحهای او چقدر بلند و آیندهنگر بودند. چون او برای حمایت از امت اسلامی در برابر فتنهها و مصائب، برای بسیاری از معضلات مذهبی، فکری و سیاسی راه حلهای بسیاری ارائه داد.
اخلاص و وفاداری ما به سید(ره) جنبه شخصی و فردی ندارد. بلکه به جهت رسالتمداری و مکتبی بودن ایشان است. اخلاص داشتن نسبت به میراثی است که از خود به جای گذاشت. این میراث گرانسنگ فقط به عهده افراد نیست، بلکه به عهده تمام امت اسلامی است. امتی سید بدان باور داشت و نسبت به آن وفادار بود.