26 رمضان 1437 هـ برابر با 11 تیر ماه 1395 هـ و ١/7/٢٠١٦م
مطالب مهم خطبه اول: وداع با ماه رمضان / بعد از ماه رمضان چه خواهد شد؟ / تغییر مطلوب / معنای عید.
مطالب مهم خطبه دوم: در لبنان، امنیت در صدر امور قرار دارد / برای قدسِ چه کردهایم؟ / سهشنبه عید سعید فطر است.
خطبه اول:
«اَللّـهُمَّ وَهذِهِ اَيّامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِ انْقَضَتْ، وَلَياليهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ، وَقَدْ صِرْتُ يا اِلـهي مِنْهُ اِلى ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّي وَاَحْصى لِعَدَدِهِ مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ، فَاَسْأَلُک بِما سَأَلک بِهِ مَلائِکتُک الْمُقَرَّبُونَ وَاَنْبِياؤُک الْمُرْسَلُونَ، وَعِبادُک الصّالِحُونَ...اِنْ کنْتَ رَضَيْتَ عَني في هذَا الشَّهْرِ فَاْزدَدْ عَنّي رِضاً، وَاِنْ لَمْ تَکن رَضَيْتَ عنِّي فَمِنَ الآنَ فَارْضَ عَنّي يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ؛ خدايا اين روزهاى ماه رمضان بود که بر من گذشت و اين شبهای آن است که آن نيز گذشت و من اى معبودم از اين ماه به حالى درآمدهام که تو خود بهتر از من میدانی و شمارهاش را از همه مردم بهتر دارى پس از تو همان چیزی را میخواهم که فرشتگان مقربت و پيامبران فرستادهات و بندگان شایستهات از تو خواستند... اگر در اين ماه از من خشنود گشتهای بر خوشنودى خويش از من بيفزا و اگر هنوز خشنود نشدهای از هم اکنون از من خوشنود شو! اى مهربانترین مهربانان.»
وداع با ماه رمضان
امروز آخرین جمعه ماه رمضان است. سه روز دیگر از این ماه را روزه میگیریم و سه شب دیگر از آن را به شب زندهداری میپردازیم. از خداوند میخواهیم که به ما توفیق دهد تا این ماه را به پایان برسانیم و از جوایز و پاداشهای آن بهرهمند گردیم.
از رسول خدا(ص) روایت شده است: «أعطيت أمّتي خمس خصال في رمضان لم تعطها أمّة قبلهم؛ به امت من در ماه رمضان پنج ویژگی داده شده که به امتهای پیشین داده نشده است.» پنجمین آن را چنین ذکر میکند: «ويُغْفَرُ لهم في آخر ليلة.» قِيْلَ: يا رسول الله، أهِيَ ليلةُ القَدْرِ؟ قال: «لاَ، ولکنَّ العاملَ إِنَّما يُوَفَّى أجْرُهُ إذا قضى عَمَلَه.» پیامبر خدا میفرماید: «در آخرین شب ماه رمضان، روزهداران مورد مغفرت قرار میگیرند.» عرض کردند: این شب مغفرت، شب قدر است؟ آن حضرت فرمودند: «نه! بلکه ضابطه و عرف چنین است پس از آنکه کارگر، کارش را تمام کند، مزدش به او داده شود.»
یعنی بخشیده شدن متوقف به کامل شدن عبادت در این ماه است. چون نزد خداوند، وضعیت اعمال به پایان آنها بستگی دارد. از این رو لازم است همتی را که در آغاز ماه رمضان داشتیم، باید تا آخرین روز و شب این ماه حفظ کنیم. نباید همت ما سست و سرد شود؛ یعنی کسی که امید دستیابی به مغفرت و رها شدن از آتش جهنم دارد، نباید آرامش و قرار داشته باشد تا مطمئن شود که به هدف خود رسیده است.
از این رو لازم است که برای بهرهمندی از برکات معنوی و پاداش عظیمی که به روزهداران، شب زندهداران، مناجات کنندگان، ذاکران، تلاوت کنندگان قرآن، بخشندگان و نیکوکاران تلاش بیشتری از خود به خرج دهیم. چون ده روز پایانی ماه رمضان، بهترین و ارزشمندترین روزهای این ماه شریف است. به خاطر همین اهمیت، پیامبر خدا در این ده روز، از همه امور دنیوی کناره میگرفت و تمام وقت خود را به عبادت خداوند اختصاص میداد.
شاید به این ترتیب بتوانیم گوشهای از تقصیرهای گذشته خود را جبران کنیم و یقین حاصل کنیم که خداوند با دید عفو، گذشت، رضای و قبول به ما نگاه خواهد کرد.
بعد از ماه رمضان چه خواهد شد؟
عزیزان! ماه رمضان ما را ترک خواهد کرد و حسرت به دل مؤمنانی خواهد نشست که به ارزش و اهمیت این ماه پی برده بودند. به رغم این که تشنگی، گرسنگی و محرومیت کشیدند و نگرانیها را تحمل کردند، اما میدانند که با رفتن ماه رمضان، نعمت بزرگی را از دست خواهند داد. چه نعمتی از این بالاتر که برکات بزرگی در این ماه قرار داده شده بود. نفسها تسبیح بود، خواب عبادت بود، عمل پذیرفته بود، دعا مستجاب بود و پاداش اعمال چند برابر بود. ماهی که در آن شب قدر جای داشت. شب قدری که از هزار ماه بهتر و برتر است. مؤمنان روزهدار هنگام افطار احساس شادی دارند و به شب و سحرهای آن انسی دیرینه دارند. ماهی که خانوادهها و بستگان دور هم جمع میشوند. ماهی که در آن فقیر احساس فقر و نداری نمیکند، یتیم یتیمی خود را احساس نمیکند، نیازمندان نیز احساس نمیکنند که تنها هستند. امام زین العابدین(ع) نیز به همین امر اشاره داشته میفرماید: «فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا؛ ما با ماه رمضان وداع میکنیم آن هم وداع با کسی که فراق و دوریاش بر ما سنگین و سخت است و ما را غمگین نموده و بازگشت او از ما، ما را به وحشت میاندازد.»
از این رو خطاب به ماه رمضان میفرمود: «السّلَامُ عَلَيْک يَا شَهْرَ اللّهِ الْأَکبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ السّلَامُ عَلَيْک يَا أَکرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيّامِ وَ السّاعَاتِ السّلَامُ عَلَيْک مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ السّلَامُ عَلَيْک مِنْ قَرِينٍ جَلّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُه... السّلَامُ عَلَيْک مَا أَکثَرَ عُتَقَاءَ اللّهِ فِيک، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَک بِک السّلَامُ عَلَيْک مَا کانَ أَمْحَاک لِلذّنُوبِ، وَ أَسْتَرَک لِأَنْوَاعِ الْعُيُوبِ السّلَامُ عَلَيْک مَا کانَ أَطْوَلَک عَلَى الْمُجْرِمِينَ، وَ أَهْيَبَک فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ؛ سلام بر تو اى بزرگترین ماه خدا و اى عيد دوستان خدا. سلام بر تو اى گرامىترين مصاحب از ميان اوقات و اى بهترين ماه در ايام و ساعات. سلام بر تو اى ماهى که برآمدن کامها در آن آسان و اعمال نيک در آن منتشر و فراوان است. سلام بر تو اى همنشینی که چون پديد آيد احترامش بزرگ و چون ناپديد شود فقدانش دردناک است؛ و اى مايه اميدى که فراقش رنج افزا است. سلام بر تو اى همدمى که چون رو آورد مايه انس شد و شادى انگيخت و چون سپرى شد، وحشت افزود و متألم ساخت... سلام بر تو، چه بسيارند آزادشدگان خدا در دوران تو و چه نيکبخت است به سبب تو کسى که احترامت را منظور داشته است. سلام بر تو که چه زداينده گناهان را بودى و چه پوشنده انواع عیبها بودى. سلام بر تو، برای گناهکاران چه طولانى بودى و در دلهای مؤمنان چه با هيبت بودى.»
اما یک پرسش همچنان پابر جا میماند: آیا وقتی این ماه را ترک میکنیم، همه چیز به گذشته بازمیگردد؟ گویی اصلاً ماه رمضانی بر ما نگذشته است. گویی این ماه، در میان سال ماهی منحصر به فرد بود و با پایان یافتن آن همه چیز تمام میشود؟ این چنین نیست. خداوند نمیخواهد که ماه رمضان این چنین باشد. خواست الهی این است که این ماه سرور، رهبر و ستون ماههای سال باشد. حق ماه رمضان بر ما این است که بعد از پایان یافتن آن نیز روح این ماه را در روان، خرد، رفتار و آرمانهای خود در طول سال حفظ کنیم. باید عبادت، دعا، قرائت قرآن، شب زندهداری، صدقه دادن، تکریم ایتام، خواندن نوافل، صله ارحام، رسیدگی به همسایگان، حضور در مساجد و اهتمام به نماز جماعت را ادامه دهیم. البته شاید مثل ماه رمضان نشود، چون شرایطی که در ماه رمضان فراهم است، شاید در ماههای دیگر فراهم نباشد. ولی این حال و هوا نباید قطع شود. عین همین امر در رابطه با سخنان و کردارها نیز مطرح است. همیشه باید به یاد داشته باشیم که ما روزهدار هستیم؛ اما این بار باید از حرام روزه داشته باشیم. باید روزه داشتن از خوردن و آشامیدن را ادامه دهیم؛ مانند روزهداری در مناسبتهای خاص یا روزههایی که در طول سال وارد شدهاند؛ مانند روزه دوشنبه و پنجشنبه یا ایام البیض در سیزده، چهارده و پانزده تمامهای ماههای قمری. در حدیث وارد شده است که روزهداری این روزها، مانند روزه داشتن سی صد و شصت روز دیگر سال است. چون گفته شده است که حسنه ده برابر است؛ بنابراین هر کسی ایام البیض را روزه بدارد که سی و شش روز در سال است، مانند این است که سی صد و شصت روز سال را روز گرفته است. چون روزه نقش برجستهای در سازندگی، تربیت و مهار کردن نفس دارد.
تغییر مطلوب
عزیزان! برای بیمه کردن حفظ دستاوردهای این ماه، روزهداری و انجام واجبات کافی نیست، بلکه باید از خداوند بخواهیم که اعمال ما را قبول بفرماید. این قبولی اتفاق نمیافتد مگر این که اهداف ترسیم شده برای این ماه تحقق پیدا کند. هدف تعیین شده برای این ماه این است که در درون خود تغییر ایجاد کنیم. باید این قدرت را به دست آوریم که زمام نفس خود را به دست بگیریم. نباید بار دیگر اسیر نفس خود شویم. بلکه باید کاری که کنیم که نفس در اختیار خودمان باشد. تا هر طوری که لازم است نفس خود را به حرکت درآوریم. عقل خود را از باطلها آزاد کنیم. دلهای خود را از کینه، بغض و تعصب خالی کنیم. زبان خود را دروغ، غیبت، سخن چینی بازداریم. بیش از گذشته به نیکوکاری بپردازیم. یاور فقرا و مستمندان باشیم. امر به معروف و نهی از منکر کنیم و در برابر ظالمان و مستکبران بایستیم.
تعبیر قرآن کریم از همه این دستاوردها، تقواست. میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا کتِبَ عَلَيْکمُ الصِّيَامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکمْ». تقوا به معنای ایجاد تغییر به نفع خداوند است؛ یعنی این که انسان از خدای خود بترسد. قدم از قدم برندارد مگر این که بداند رضایت خداوند در آن است. تقوا این است که خداوند او را در جایی بیابد که دستور داده است و در جایی که او را نهی کرده است، نبیند. تقوا این است که انسان در جاهایی باشد که مورد نظر خداوند هستند. یعنی عرصههای نیکی، عمل صالح و خدمت به بندگان خداوند. تقوا این است که انسان از همه عرصههایی که به زندگی و آینده مردم آسیب میزند، دور شود.
معنای عید
نزدیک است که ماه رمضان درهای خود را ببندد. نباید اجازه دهیم پیش از بهرهمند شدن از برکات و خیرات این ماه، درهای این ماه بسته شود تا وقتی به عید، یعنی عید توزیع جوایز و هدایا میرسیم، از کسانی باشیم که جایزه و پاداش دریافت میکنند. «إنَّما هو عيدٌ لمن قبل الله صيامه وقيامه؛ این روز برای کسی عید است که خداوند روزه و شب زنده داریاش را قبول کرده است.» این عید برای کسانی است کار نیک انجام دادند و کارهایشان نتیجه بخش بود. آن گونه نیست که خیلیها تصور میکنند. اینان گمان میکنند این روز برای این عید است که ما افطار کردهایم و از سنگینی و دشواریهای این ماه راحت شدهایم. چنین برداشتی جفا در حق این نعمت بزرگ الهی و جهل نسبت به روزهداری و عید است. از این رو از ژرفای دل از خداوند میخواهیم که روزههایمان را قبول کند و ما را مانند کسانی که از گناهها پاک شده و مورد بخشش واقع شدهاند از این ماه بیرون شویم؛ مانند کسانی که از نعمت رهایی از آتش جهنم بهرهمند شدهاند و این همان فوز عظیم است.
«اللَّهُمَّ أَدِّ عَنَّا حَقَّ مَا مَضَی مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ اغْفِرْ لَنَا تَقْصِیرَنَا فِیهِ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا مَقْبُولا وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِإِسْرَافِنَا عَلَی أَنْفُسِنَا وَ اجْعَلْنَا مِنَ الْمَرْحُومِینَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِنَ الْمَحْرُومِینَ؛ خدایا از طرف ما حق آنچه را که از ماه رمضان گذشته ادا فرما و کوتاهی ما را از بابت عبادت در این ماه بیامرز و ماه رمضان را از ما پذیرفته تحویل گیر و ما را از زیاده رویهای علیه خویشتن مؤاخذه مکن و از رحمت شدگان قرار ده، نه از محرومان.»
خدایا! این روزهداری را آخرین روزهداری ماه رمضان ما قرار مده و در کمال سلامت، عافیت و ایمان این ماه را برای ما تکرار فرما.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را توصیه میکنیم به درجهای نائل شویم که بهواسطه آن روزه روزهداران و عبادت عابدان مورد قبول واقع شود. چون جز عمل پرهیزگاران پذیرفته نمیشود. امیرالمؤمنین(ع) در توصیف اینان میفرماید: «عَظُمَ اَلْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ، فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ، فَهُمْ وَاَلْجَنَّةُ کمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ، وَهُمْ وَاَلنَّارُ کمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ، أَمَّا اَللَّيْل، فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ اَلْقُرْآنِ، يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلاً، يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ، وَيَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ، فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَکنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَتَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَظَنُّوا أَنَّهَا نُصْب أَعْيُنِهِمْ، وَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ، أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَشَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ، فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجَبَاهِهِمْ وَأَکفِّهِمْ وَرُکبِهِمْ وَأَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَى اَللهِ تَعَالَى فِي فَکاک رِقَابِهِمْ، وَأَمَّا اَلنَّهَار، فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِيَاءُ؛ خداوند در باطنشان بزرگ و غير او در ديدگانشان کوچک است. آنان با بهشت چناناند که گويى آن را ديده و در فضايش غرق نعمتاند و با عذاب جهنم چناناند که گويى آن را مشاهده نموده و در آن معذباند. دلهایشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهایشان لاغر، نيازهايشان سبک و نفوسشان با عفت است. روزى چند را در راه حق صبر کردند که براى آنان راحتى جاويد به دنبال آورد، اين است تجارتى سودآور که خداوند براى آنان مهيّا نمود. دنيا آنان را خواست و آنان آن را نخواستند، به اسارتشان کشيد و آنان با پرداخت جانشان خود را آزاد کردند. به هنگام شب براى عبادت برپايند، در حالى که اجزاى قرآن را شمرده و سنجيده تلاوت کنند، خود را به آيات قرآن اندوهگين ساخته و داروى دردشان را از آن برگيرند؛ و چون به آيهاى بشارت دهنده بگذرند به مورد بشارت طمع کنند و روحشان از روى شوق به آن خيره گردد و گمان برند که مورد بشارت در برابر آنهاست؛ و چون به آيهاى بگذرند که در آن بيم داده شده گوش دل به آن دهند و گمان برند شيون و فرياد عذاب بيخ گوش آنان است. قامت به رکوع خم کردهاند، به وقت سجده پيشانى و دست و زانو و انگشتان پا بر زمين مىگذارند و از خداوند آزادى خود را از عذاب مىطلبند؛ اما به هنگام روز، بردباران و دانشمندان و نيکوکاران و پرهیزکاراناند.»
عزیزان! ما ماهی را پشت سر گذاشتیم که خواست الهی این بود که ماه تقوا باشد. میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ کتِبَ عَلَيْکمُ الصِّيَامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ.» باید در عمل کردن سرعت به خرج دهیم تا از جمله پرهیزگاران شویم. به این ترتیب روزهداریها، عبادات و همه اعمال ما مورد قبول واقع میشود و میتوانیم با چالشها مقابله کنیم.
در لبنان، امنیت در صدر امور قرار دارد
از لبنان آغاز میکنیم. بعد از حادثه القاع، بار دیگر دغدغه امنیتی مطرح گردید. این حادثه نشان داد که عرصه لبنان چقدر در معرض خطر قرار دارد. این حادثه به طایفه، مذهب، جریان سیاسی و منطقه خاصی منحصر محسوب نمیشود. بلکه همه مکانهایی را شامل میشود که از چشم نیروهای امنیتی و مردم مغفول ماندهاند و وضعیت آنها سست و شکننده است.
در عین حال که از ایستادگی و پایمردی این ناحیه از منطقه القاع و آمادگیشان برای انجام هر گونه فداکاری که میتواند برای سایر مناطق مرزهای شرقی نیز الگو باشد و نیز هماهنگی به وجود آمده میان لبنانیها برای مقابله با آنچه رخ داد، احساس سربلندی و افتخار میکنیم که فرصت را کسانی که میخواستند بذر فتنه طایفهای در داخل و میان لبنانیها و سوریها بکارند، گرفت، از نقش چشمگیر نیروهای امنیتی برای مقابله با تروریسم و صیانت از امنیت لبنانیها و ثبات کشورشان نیز تقدیر و تشکر میکنیم.
برای مقابله با آنچه روی داد و روی خواهد داد، ما خواستار اعلام وضعیت فوق العاده امنیتی و سیاسی هستیم تا وضعیت امنیتی تثبیت گردد، جلوی نفوذ تروریستها گرفته شود، از ایجاد لانههای تروریستی جلوگیری گردد و از لبنان در برابر خطرهای احتمالی آتی صیانت به عمل آید.
لازم است که حضور پناهندگان سوری در کشور نیز قانونمند شود. این کار برای حفاظت از خود آنان است تا از آنان به نفع تروریستها بهرهبرداری نشود و آنان به دام گروههای تروریستی نیفتند. در اینجا هشدار میدهیم موضعگیریهایی که خواستار برخورد اتهامآمیز با پناهندگان هستند، بسیار خطرناک هستند. چون این امر پیامدهای منفی برای همبستگی داخلی دارد و باعث میشود که گروهی احساس مظلومیت و ستمدیدگی کنند. این خود میتواند زمینه برای سوءاستفاده تروریسم فراهم نماید.
امیدواریم این رویداد باعث شود که چرخ نهادهای دولتی هر چه زودتر به حرکت درآید و این نهادها از حالت تعطیلی رهایی یابند. برای حمایت از وحدت داخلی باید اختلافات کنار گذاشته شود. چون الآن زمان هیاهو، عیبجویی و افتادن به ورطه مسائل طایفهای، مذهبی و سیاسی نیست.
در همین حال لبنانیها نباید به حالتی از رخوت و سستی که به وجودشان چنگ انداخته است، عادت کنند. نیز نباید به شایعاتی که از بروز انفجار در جاهای گوناگون سخن میگویند، تن دهیم. چون خواست شایعهپراکنان نیز همین است. لازم است هوشیار و بیدار باشیم و با نیروهای امنیتی همکاری کنیم و از آنها حمایت نماییم.
حال به حوادث ترکیه و حملات تروریستی به شهروندان میرسیم. ما این حادثه را محکوم میکنیم. امیدواریم این حادثه انگیزهای شود برای این که همگان پرونده جنگ را ببندند و به مصاف فتنههایی بروند که کشورهای بسیاری را درگیر خود کرده است. پیامدهای این فتنهها از مرزها فراتر رفته و هر جایی را بتوانند هدف قرار میدهند. چون تروریسم از فتنهها تغذیه کرده و با فتنهها تقویت میشوند.
امیدواریم این حادثه باعث همگرایی میان قدرتهای مؤثر در این درگیری شود و سریعاً راه حلهایی را برای این مسئله پیدا کنند. هر چند که امید چندانی به این قضیه نداریم.
برای قدسِ چه کردهایم؟
به فلسطین میرسیم. در روز جهانی قدس در آخرین جمعه ماه رمضان، بار دیگر با آرمان قدس و حفظ آن در باورهای مردم با همه ابعاد دینی، ملی و سیاسی آن پیمانی دوباره میبندیم. در کوران راه حلها، بیتوجهیها و ناامیدیها، آرمان قدس نباید از بین برود و به مسئلهای خاص مردم فلسطین تبدیل شود.
خیلیها خواهند پرسید: برای قدس چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ همین کارهایی که کردهایم، کافی است؛ اما باید گفت که در این وضعیت ناگوار ما کارهای بسیاری از دستمان ساخته است. حداقل این که میتوانیم آرمان قدس را در باورهای خود زنده نگاه داریم. باید فرزندان خود را بر اساس این آرمان تربیت کنیم. باید در کنار کسانی بایستیم با ایستادگی در برابر طرح صهیونیستی، به قدس گام برمیدارند. باید در کنار مردم فلسطین بایستیم و زمینه ایستادگی و یاری آنها را فراهم کنیم. باید به نفع آرمان فلسطین، جبهه بندیهای داخلی را کنار بگذاریم. نباید چشمها را از قضیه فلسطین برداریم.
در این برهه میخواهند کاری کنند که ما مرزهای خود را مرزهای طایفهای و مذهبی بدانیم و بعد از آن مرزهای کشور را مرزهای خود بدانیم. به همین دلیل سخن گفتن از قدس، فلسطین یا هر مسئله دیگری که مورد توجه دنیای عرب و جهان اسلام و جهان مهم باشد، ناپسند میرسد.
سهشنبه عید سعید فطر است
در خاتمه باید اشاره کنیم بر اساس مبنای فقهی سید(ره) که در تعیین ابتدای ماههای قمری بر محاسبات دقیق فلکی اعتماد میکند، روز سهشنبه 5 جولای(15 تیر) عید سعید فطر است. چون دانشمندان فلک تأکید کردهاند که هلال در روز دوشنبه متولد میشود. به نحوی که در عصر این روز، در تعدادی از مناطق آمریکای جنوبی که بخشی از شب را با آنها مشترک هستیم دیده میشود. هر چند که برخی از فلکیها گفتهاند که هلال دیده نمیشود که البته منظورشان غیر از این کشورهاست.
آرزوی ما این است که این عید، عیدی شود که مسلمانان در آن متحد شوند و همه مراجع دینی روی مبنای فقهیای به توافق برسند که ابتدا و پایان ماههای قمری را یکسان کند. چون این مسئله تأثیر مثبتی روی روابط مسلمانان با یکدیگر دارد و سیمای متحدی از آنان در برابر جهان به نمایش میگذارد. ولی با توجه به گوناگونی نظرات فقهی و اجتهادی، در این برهه ممکن است این مسئله به این زودی تحقق نیابد.
همیشه به کسانی که در عید اختلاف نظر دارند، عرض میکنیم که اگر در روز اول عید با یکدیگر اختلاف دارید، ولی اتحاد و همبستگی خود را در روز دوم عید نشان دهید. همه باید تلاش کنیم که از این مسئله عبور کنیم تا عید شادی و سرور خود را بگستراند. از خداوند متعال میخواهیم که اعمال ما را قبول کند و بار دیگر همراه با خیر و عافیت، آن را برای ما و امت اسلامی تکرار نماید.