خطبه جمعه، 7 خرداد ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: سنت‌ها و ارزش‌های قبیله‌ای / خون‌خواهی، حق است، اما... / شرایط انتقام‌گیری / مراجعه به دستگاه قضایی.

مطالب مهم خطبه دوم: سالروز پیروزی / وحدت، حامی پیروزی‌هاست / مقاومت به شکل‌های گوناگون در فلسطین جریان دارد.

20 شعبان 1437 هـ برابر با 7 خرداد 1395 هـ و ٢٧/٥/٢٠١٦ م

 

مطالب مهم خطبه اول: سنت‌ها و ارزش‌های قبیله‌ای / خون‌خواهی، حق است، اما... / شرایط انتقام‌گیری / مراجعه به دستگاه قضایی.

مطالب مهم خطبه دوم: سالروز پیروزی / وحدت، حامی پیروزی‌هاست / مقاومت به شکل‌های گوناگون در فلسطین جریان دارد.

 

خطبه اول:

خداوند متعال در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَمَا کانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَکونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً» [الأحزاب: 36].

با توجه به این آیه می‌خواهیم به موضوع انتقام‌گیری و خونخواهی که در میان قبیله‌ها رواج دارد، بپردازیم. وقتی یکی از اعضای قبیله توسط دیگران به قتل می‌رسد، هیچ چیزی مایه آرامش و تسکین آن‌ها را فراهم نمی‌کند، مگر این که یکی از اعضای آن قبیله را به قتل برسانند.

 

سنت‌ها و ارزش‌های قبیله‌ای

لازم است که از چند منظر به این موضوع نگاه کنیم:

ابتدا به این نکته اشاره کنیم که در میان قبایل ارزش‌هایی وجود دارد که بخش جدایی‌ناپذیری از میراث، فرهنگ و آموزش نسل‌های متمادی آن‌ها را تشکیل می‌دهد. این ارزش‌ها همان ارزش‌های انسانی هستند که مورد تأکید ادیان الهی هم هستند. مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از صله رحم، همکاری، حمایت اجتماعی، سربلندی و کرامت. ارزش‌هایی که در بسیاری از جوامع و خانواده‌ها دیگر وجود ندارند. هر کدام از ما تنها به دنیا می‌آییم، تنها زندگی می‌کنیم و تنها می‌میریم و هیچ رابطه‌ای به پیرامون خود نداریم.

قبیله و عشیره یک ساختار اجتماعی به هم پیوسته است که عرصه‌هایی از تکثر دینی و مذهبی را به وجود می‌آورد. قبائل و عشایری وجود دارند که پیروان مذاهب و ادیان گوناگون را در خود جای داده‌اند. وقتی جامعه دچار فتنه‌های گوناگون می‌شود، می‌توانیم به این ساختار تکیه کنیم؛ بنابراین قبیله از ابزارهای حمایتی جامعه و دولت به شمار می‌آید.

اما همین همبستگی تعصب‌آمیز گاهی نیز در راه ظلم و ستم حرکت می‌کند و به نام یاری کردن مظلوم و انتقام و خونخواهی به کشتن انسان‌های بی‌گناه بینجامد. از این رو لازم است که به ذکر چند نکته بپردازیم:

 

خونخواهی، حق است، اما...

نکته اول: احساسات و عواطف دردناک، به ویژه زمانی که پدر فرزندی را از دست می‌دهد یا برادر، برادر خود را از دست می‌دهد، باید در چارچوب معیارها و موازین دینی و شرعی کنترل شوند: «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً» [الإسراء: 33]. اسلام برای ولی دم، این حق را داده است که قاتل را بکشد. نه این که فرد دیگری را که به خانواده قاتل وابسته است، بکشد. فقط به این خاطر که بخشی از درد و رنجی را که خود تحمل کرده‌ایم، به او نیز بنوشانیم.

از این رو ظلم با ظلم و ستم متقابل درمان نمی‌شود، حق با باطل به دست نمی‌آید و عدل و داد با ظلم و ستم بر پا نمی‌شود. رساترین درس امام علی بن ابی‌طالب همین است. وقتی که ابن مجلم با شمشیر به سر او ضربه زد، فرمود: «يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّکمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله) يَقُولُ إِيَّاکمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْکلْبِ الْعَقُورِ؛ اى فرزندان عبد المطلب، نيابم شما را که به بهانه کشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: امير المؤمنين کشته شد، امير المؤمنين کشته شد. معلومتان باد که فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يک ضربت بزنيد و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مکنيد، که من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مى‏فرمود: «از مثله کردن پرهیز کنيد هر چند درباره سگ گاز گيرنده باشد.»

 

شرایط انتقام‌گیری

نکته دوم- یکی از ابتدایی‌ترین شرایط اقامه حد، ثابت شدن و وجود شهادت‌ها، دلیل‌ها و برهان‌های قضایی برای این که فلانی فرد قتل کرده، دزدی نموده یا زنا کرده است؛ اما چیزی که در واقعیت می‌بینیم این است که ما به گمان، حکم صادر می‌کنیم، به شبهه حکم می‌کنیم و به تهمت می‌کشیم. علاوه بر این، مردم نیز بر اساس شایعات و تعصبات قبیله‌ای، مذهبی و طایفه‌ای به یاری یکدیگر می‌شتابند. حال آن که پیامبر خدا (ص) می‌فرماید: «إذا عملت الخطيئة في الأرض، کان من شهدها فأنکرها کمن غاب عنها، ومن غاب عنها فرضيها کان کمن شهدها؛ هر وقت بر روی زمین کار زشتی انجام دهی، کسی که در آنجا حضور دارد، آن را زشت دارد، او مانند کسی است که غایب بوده است و کسی که در آنجا حضور نداشته است اما به انجام دادن آن گناه راضی بوده، حکم او مانند کسی است که در آنجا حضور داشته است.» امام علی (ع) نیز می‌فرماید: «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْم کالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى کلِّ دَاخِل فِي بَاطِل إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى بِهِ؛ کسى که به عمل گروهى راضى باشد چنان است که گويى با ايشان در انجام آن کار همراه بوده است و بر هر کسى که انجام دهنده کار نادرست است، دو گناه است. يکى گناه انجام دادن آن کار و ديگرى گناه راضى بودن به آن.» باز هم از آن حضرت روایت شده است: «أيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا؛ اى مردم! جز اين نيست که خشنودى و خشم است که مردم را بر محورى جمع مى‏کند. غير اين نبود که ناقه ثمود را يک نفر پى کرد، امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن برنامه رضايت دادند.»

 

مراجعه به دستگاه قضایی

نکته سوم این که اجرای قصاص باید بر اساس مراجعه به حاکم شرع باشد و اجرای حدود بدون نظام ممکن نیست. این نظام همان دستگاه قضایی است. در غیر این صورت ناامنی و اغتشاش به وجود می‌آید و ممکن است هر کسی ادعا کند فلان فرد قاتل است و او را بکشد.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سالروز پیروزی

اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها با حمایت قدرت‌های غربی صورت گرفت. هدف آن‌ها تثبیت برتری نظامی و امنیتی صهیونیست‌ها بود که بر اساس نگاه توسعه طلبانه دولت از نیل تا فرات شکل گرفته بود. این رویداد برای امت اسلامی یک شکست واقعی بود. نه شکست سیاسی و راهبردی با اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 بلکه شکستی تمدنی و تاریخی که برای ده‌ها سال منطق ضعف و ناتوانی را بر امت اسلامی تحمیل نمود. ضعفی که دیگران ترسیم، برنامه‌ریزی و اجرا کرده بودند.

در 25 می 2000 م تحولی راهبردی به وجود آمد و گروهی از افراد باایمان، دشمنی صهیونیستی را مجبور کردند که بدون توافق یا شرایطی از لبنان فرار کنند. این گروه باایمان از این معادله قدرت الهی بهره گرفته بودند: «إِن تَکونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ کمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لاَ يَرْجُونَ» [النّساء: 104] و از تمام ابزارها و وسایل در اختیار خود برای تحقق نصرت الهی استفاده نمودند: «إِن تَنصُرُوا اللهَ يَنصُرْکمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَکمْ» [محمد: 7]، «کم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثِيرَةً بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» [البقرة: 249]. هر کدامشان بازتاب این فرمایش الهی بودند: «إِن يَکن مِّنکمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَکن مِّنکم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفاً مِّنَ الَّذِينَ کفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ» [الأنفال: 65].

از این رو شایسته است که ملل عربی و اسلامی این روز را جشن بگیرند و احساس کنند در این روز کرامتی را به دست آورده‌اند که نیروهای رسمی بین‌المللی، عربی و اسلامی نتوانستند آن را حفظ کنند. سقوط هیمنه صهیونیستی را احساس کنند و فرصت بازپس گیری سرزمین و حقوقشان، بیش از هر زمان دیگری تثبیت و تقویت شود.

 

وحدت، حامی پیروزی‌هاست

انتظاری که از این پیروزی می‌رفت که تغییری بهاری را در میان ملت‌ها به جریان اندازد تا در دو راستا نظام سازی صورت بگیرد. هم برای آزادی فلسطین و هم آزادی منطقه؛ اما برنامه‌ها و توطئه‌های استکباری جهانی آماده بودند که این حرکت را مهار کنند. ابتدای این نقشه عراق اشغال بود، بعد از آن به صورت دومینو، منطقه سقوط می‌کرد. می‌خواستند ملت‌های منطقه را وارد تنور فتنه‌ها کنند. به همین جهت از همه تعارضات و مشکلات دیرپای داخلی حاکم بر امت اسلامی سود بردند. به ویژه به گسترش تعصبات مذهبی، طایفه‌ای، قبیله‌ای و حزبی در نواحی گوناگون دنیای اسلام و جهان عرب دامن زدند.

همه این‌ها یک حقیقت را مورد تأکید قرار می‌دهد و آن این که ساختار شکننده دولت‌ها، جوامع و امت اسلامی، این پیروزی‌ها را رها کردند و به جای این که این پیروزی‌ها بهانه‌ای برای اجماعشان باشد، توجیهی برای مجادلات و درگیری‌هایشان گردید. این کار مقدمه‌ای برای زدودن این پیروزی‌ها از باور ملت‌ها بود تا در نهایت نیز از دایره نبرد راهبردی برای آزادی حذف شود.

هیچ‌گاه گمان نمی‌کردیم که کینه‌های مذهبی و طایفه‌ای به سطحی برسد که برای بعضی‌ها، اسرائیل از اهل ایمان، اهل قبله و قرآن و شرکای جهاد مبارزه، دوست‌داشتنی‌تر جلوه کند. همان دشمن صهیونیستی که تاریخ آن آکنده از کشتن پیامبران، اولیا و مجاهدان، پیمان‌شکنی و توطئه علیه ادیان الهی است.

به هر حال این امر ما را وا‌می‌دارد که اهمیت تلاش جدی در راستای وحدت اسلامی را درک کنیم که مذهب گرایی را از حالت گفتگوهای صوری خارج کرده و به سمت طرح‌های مشترک سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی سوق می‌دهد. هم‌چنین تأکید می‌کند که همه دولت‌های منطقه باید عناصر سازندگی اجتماعی، اصلاحات سیاسی، خیزش فرهنگی، پرورش استعدادهای ابداعگر، به جریان انداختن طرح‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری ثروت‌های طبیعی را فعال کنند تا هم از امت اسلامی صیانت کنند و همه زمینه پیروزی‌های آتی آن را فراهم کنند.

این کار فقط مسئولیت مقاومت نیست، بلکه مسئولیت همه امت و ملل اسلامی و به ویژه جنبش‌های اسلامی است. جنبش‌های اسلامی هرچه قدر که اختلاف و تناقض داشته باشند، از نظر طرح‌های سلطه بر منطقه سرنوشت واحدی دارند و متفرق کردن آن‌ها مقدمه‌ای برای ضربه زدن به آن‌هاست.

بی‌توجهی به این پیروزی را در لبنان نیز شاهد هستیم. یک دهم پیروزی به دست آمده در سال 2000 کافی بود که لبنان را به جایگاه پیشرفته و فعال منتقل کند، نه فقط در منطقه، بلکه در کل جهان. ولی ساختار لبنان شکننده است و نظام سیاسی طایفه‌ای در آن ادامه دارد. این نظام سیاسی باعث شده است که کشور حتی در بهره‌برداری از آب‌های خود نیز ناتوان باشد تا چه رسد به این که نفت و گاز خود را استخراج کند.

استفاده بهینه از این پیروزی از جایی آغاز می‌شود که نظام سیاسی کشور بر اساس خواست واقعی مردم شکل بگیرد. نه این که نظام سیاسی لبنان راه به حاشیه راندن و حذف دیگران را در پیش بگیرد. این سیاست زمینه نفوذ بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای را فراهم می‌کند. متأسفانه کشور به گروگان گروهی از سیاست‌مدارانی تبدیل شده است که در هر دوره با استفاده از قوانین عقب افتاده و قدیمی می‌خواهند خودشان را بازتولید کنند و از ابزارها و وسایلی استفاده می‌کنند که توان تحول، تغییر و موفقیت را از لبنانی‌ها بگیرد.

 

مقاومت به شکل‌های گوناگون در فلسطین جریان دارد

در سالروز پیروزی لبنان بر دشمن صهیونیستی، باید به قضیه فلسطین اشاره کنیم. فلسطین به مثابه یک فرهنگ به مقاومت نظامی محدود نمی‌شود بلکه می‌کوشد از تمام ابزارهای مقاومت فکری، فرهنگی، رسانه‌ای، هنری، اقتصادی، سیاسی و قانونی در این راه استفاده نماید تا تمام افراد امت اسلامی احساس کنند که در راه آزادی فلسطین و حفظ یاد و خاطره آن در اذهان نسل‌های متمادی، می‌توانند کاری صورت دهند.

این فرهنگ مسلح به اراده، می‌تواند در برابر شرکت‌های چندملیتی که به بازارهای ما یورش آورده‌اند نیز مقاومت کند. این شرکت‌ها کالاهای غیرضروری خود را به بازارهای ما وارد می‌کنند تا ما به فرهنگ مصرف، لهو و لعب روی آوریم. طوری شود که ندانیم بدون این‌ها چگونه زندگی کنیم.

تعدادی از این شرکت‌ها از دشمن صهیونیستی حمایت می‌کنند. برخی دیگر از ارتش این رژیم حمایت می‌کنند. ارتشی که مردم را می‌کشد، خون ما را می‌ریزد و خانه‌هایمان را بر سر کودکان و زنانمان ویران می‌نماید. همه این‌ها کافی است برای این که گفتمانی مقاوم، مؤثر و وحدت‌آفرین ایجاد شود و در برابر گفتمانی که به صلح و سازش با دشمن می‌اندیشد، بایستد. این ذهنیت با مدد جستن از بی‌توجهی امت اسلامی، می‌خواهد به زیان امت، تاریخ، ادیان، رسالت‌ها و ملت‌ها، عقب‌نشینی‌های مجانی در برابر دشمن صورت دهد.