خطبه جمعه، 31 اردیبهشت ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: وعده جانشینی در روی زمین / امید مبارزان نه مأیوسان / سربازان امام زمان(عج) در همه زمان‌ها / رابطه درست با حضرت حجت(عج).

مطالب مهم خطبه دوم: سخن از تجزیه و فدرالیسم است / لبنانی‌ها و فرصت تصمیم‌گیری / بحران مجازات بانک‌ها.

13 شعبان 1437 هـ برابر با 31 اردیبهشت 1395 هـ برابر با ٢٠/٥/٢٠١٦ م

 

مطالب مهم خطبه اول: وعده جانشینی در روی زمین / امید مبارزان نه مأیوسان / سربازان امام زمان(عج) در همه زمان‌ها / رابطه درست با حضرت حجت(عج).

مطالب مهم خطبه دوم: سخن از تجزیه و فدرالیسم است / لبنانی‌ها و فرصت تصمیم‌گیری / بحران مجازات بانک‌ها.

 

خطبه اول:

خداوند متعال در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَعَدَ الله الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکونَ بِی شَیئاً».

 

وعده جانشینی در روی زمین

در این که چه کسانی هستند که خداوند به ایشان وعده داده است که آنان را پیروز و جانشین خود در روی زمین قرار خواهد داد، دینی را که برایشان رضایت داده است، ثابت و استوار خواهد کرد و بیم و نگرانی‌شان را به امنیت و آرامش تبدیل خواهد نمود، مفسران با یکدیگر اختلاف نظر دارند.

برخی از آنان عقیده دارند که منظور یاران و اصحاب پیامبر هستند. همان‌هایی که از ابتدای دعوت پیامبر در مکه تا هجرت به مدینه همراه آن حضرت بودند. اینان پیش از مهاجرت، از ناحیه یهودیان، منافقان و فشارهای قریش که در مدینه نیز ادامه داشت، سخت‌ترین درجات ترس و نگرانی را تجربه کردند. همه آنان هنگام خواب سلاح خود را نیز در کنار خود داشتند. این آیه برای آنان نازل شد تا بشارت جانشینی و قدرت یافتن به آنان بدهد. این وعده نیز تحقق یافت. چند سال بیشتر سپری نشد که خداوند با پیروزی و تأیید، وعده خود را تحقق بخشید.

برخی دیگر از مفسران عقیده دارند که این قدرت گیری به دوره پیروزی پیامبر منحصر نیست بلکه دوره‌های بیشتری را در برمی‌گیرد. دوره‌هایی که مسلمانان به پیروزی‌هایی بزرگی نائل شدند و از مرزهای جزیرة العرب پا فراتر نهادند و سرزمین‌های روم و ایران را تصرف کردند. بعد از آن بود که به آرامش و ثبات رسیدند.

حال آن که دسته دیگری از مفسران عقیده دارند این آیه به مهم‌ترین تحول انسانی که در روی زمین اتفاق خواهد افتاد، اشاره دارد. دوره‌ای که در آن صاحب الزمان امام مهدی(عج) ظهور خواهد کرد. انسان‌های مؤمن نیز همراه آن حضرت می‌شوند تا زمین را از عدل و داد آکنده کنند و دنیا نیز بوی خوش ایمان را استشمام نماید.

هر محقق صاحب پژوهشی در این نظرات تناقضی نمی بیند، بلکه آن‌ها را در هماهنگی و تکامل با یکدیگر تحلیل می‌نماید. همه این افراد شامل حال این آیه می‌شوند. چون این آیه بیان و مصداق سنتی الهی است. سنت الهی می‌گوید که صالحان، مستضعفان، ستمدیدگان و محرومان اگر برای تغییر وضعیت ناگواری که در آن زندگی می‌کنند، تلاش کنند، زمین را به ارث خواهند برد. این آیات نیز به همین حقیقت اشاره دارد:

«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»، «وَلَقَدْ کتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ».

این وعده الهی، امید و آرزو نیست. تحقق آن نیز به وقت، دوره و مردم خاصی مشروط نیست. دلیل آن این است که در گذشته نیز ممکن است تحقق یافته باشد. گواه این مطلب نیز اشاره قرآن کریم است: «کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» شاهد دیگر آن سیره پیامبران و پیروانشان است. شاهد دیگر آن سیره مؤمنان مجاهد است که در دوره معاصر به پیروزی رسیدند. به اذن الهی در آینده و هر زمانی که شرایط برای پیروزی الهی فراهم باشد، وعده تحقق خواهد یافت.

آری! وعده الهی مبنی بر تحقق پیروزی کامل‌تر و فراگیرتر با ظهور امام مهدی(عج) تحقق پیدا خواهد کرد.

علاوه بر آیاتی که ذکر کردیم، همه منابع مسلمین احادیثی را از پیامبر اسلام نقل کرده‌اند که به روشنی تمام بیان می‌کنند: «لو لم یبق من الدّنیا إلا یوم واحد، لطوَّل الله ذلک الیوم، حتَّى یخرج رجلٌ من ولدی، یملأها عدلاً وقسطاً، کما مُلِئَتْ جوراً وظلماً؛ اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آن‌قدر طولانی می‌کند که مردی از فرزندانم قیام کند. مردی که دنیای پر از ظلم و ستم را آکنده از عدل و داد می‌کند.»

بنابراین همه مسلمانان در این زمینه توافق دارند. همگی ایمان دارند به این که این امام قیام خواهد کرد و اهداف خود را تحقق خواهد بخشید و او از نسل پیامبر خداست.

 

امید مبارزان نه مأیوسان

عزیزان! این روزها در سالروز میلاد امام محمد بن حسن عسکری(ع)، میلادی که در پانزدهم ماه شعبان روی داد، این امید را احیا می‌کنیم. امیدی که در طول تاریخ وجود داشته است و عزم و اراده مبارزان و مجاهدان را استحکام بخشیده و درد دردمندان و رنج و مظلومان و ستمدیدگان را کاهش داده است. همان‌هایی که دعای فرج آن حضرت را زمزمه می‌کنند: «اللّهمّ عجِّل فرجه، وسهِّل مخرجه.»

وقتی از امید سخن می‌گوییم، منظور ما امید ناامیدان و مأیوسان نیست. امید کسانی نیست که چشم انتظار راه حل‌های بیرونی هستند. کسانی که نشسته‌اند و دست روی دست خود گذاشته‌اند. بلکه امید مبارزان، مجاهدان، تلاش‌گران و قدرت آفرینان است. چون خداوند وقتی از وعده پیروزی و تأیید سخن می‌گوید، آن را در کنار ایمان و عمل صالح می‌آورد: «وَعَدَ الله الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ». آن را در کنار جهاد، تقوا و اصلاح می‌آورد: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا»، «إِنْ تَنْصُرُوا الله ینْصُرْکمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَکمْ»؛ بنابراین نصرت الهی رایگان به دست نمی‌آید. آن طور که برخی‌ها گمان کرده‌اند، به خاطر نشستگانی نیست که به این ایده باور دارند، ولی فقط برای تعجیل فرج به درگاه خداوند دعا می‌کنند. گویا امام با کیسه‌های زر خواهد آمد تا وضعیت ناگوار را تغییر دهد و فساد و انحراف را از بین ببرد.

از اینجا باطل بودن نظر کسانی که عقیده دارند ظهور امام به افزایش فساد و ظلم و انحراف تا رسیدن به مرحله انفجار نیاز دارد، روشن می‌شود.

کار به جایی رسیده است که برخی می‌گویند: بهترین راه برای تعجیل ظهور امام، گسترش فساد است. اینان به مجاهدان، تلاش‌گران عرصه تغییر، آمران به معروف و ناهیان از منکر و دعوتگران به حق و عدالت نگاهی تردید آمیز دارند. می‌گویند: هر پرچمی که در غیاب امام برافراشته شود، پرچم گمراهی و انحراف است و باید با آن مقابله کرد.

یادتان می‌آید در دهه هفتاد میلادی وقتی جنبش‌های اسلامی و انقلاب اسلامی آغاز گردید، برخی‌ها برای ایجاد یأس و سرخوردگی در جنبش اسلامی در همین بیروت گفتند: این کارها مورد نظر امام مهدی نیست بلکه فرو کاستن نقش آن حضرت و برداشت نادرستی از اندیشه ظهور است. اگر کسی به این حرف‌ها گوش دهد، باعث تضعیف جامعه اسلامی خواهد شد؛ زیرا رشد، آگاهی، بالندگی و حضوری که امروز شاهد آن هستیم، هیچ‌گاه سابقه نداشته است.

 

سربازان امام زمان(عج) در همه زمان‌ها

عزیزان! باور ما این است که هر وقت به خواست الهی، امام مهدی ظهور کند، آخرین حلقه از حلقات درگیری طولانی میان حق و باطل، عدل و ظلم و خیر و شر را رهبری خواهد کرد. ظهور آن حضرت نتیجه همه تلاش‌هایی است که در این درگیری مصرف شده و خواهد شد. از این رو سربازان آن حضرت در همه زمان‌ها حضور دارند؛ بنابراین همان طور که ما منتظر آن هستیم، ایشان نیز منتظر ما هستند. او منتظر تلاش‌ها و کوشش‌های ماست. انتظار آن حضرت را در کاروانی از مبارزان، مجاهدان و صالحان می‌توان مشاهده کرد.

در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «إنّ ظهور المهدی لا یتحقّق حتّى یشقى من شقی ویسعد من سعد؛ ظهور مهدی تحقق نخواهد یافت، مگر این که شقی شقاوت کند و خوشبخت به خوشبختی برسد.» یعنی ظهور آن حضرت تحقق نخواهد یافت، مگر بعد از ابتلاها و آزمایش‌های بسیار که در آن مؤمن مبارز از غیر دست روی دست گذاردگان و صالح از فاسد بازشناخته شود.

بنابراین همه ما، در هر سن و زمانی که هستیم باید خود را سرباز حق و عدالت ببینیم و در میدان‌های حق و عدالت حضور داشته باشیم. ما به فعالان و مقاومان واقعی نیاز داریم. کسانی که تغییر آفرین باشند، آب‌های راکد را به جریان اندازند و در تنگناها، راهگشا باشند. حرکت آفرین باشند و در دیوارهای بسته و مستحکم، روزنه‌ای بگشایند. ما امروز بیش از هر زمان دیگری به بسیج نیروها و توانمندی‌ها و حضور فعالانه در میدان‌های اندیشه، فرهنگ، رسانه، جامعه، سیاست و اقتصاد نیاز داریم. ما با چالش بزرگی روبرو هستیم. چون به حق عمل نمی‌شود و از باطل جلوگیری نمی‌گردد و باطل به قدرتی با صورت و اشکال گوناگون تبدیل گردیده است.

مشکل ما علنی شدن فساد، آن هم بدون کمترین حیا و خجالتی نیست. مشکل ما خطرناک‌تر ما، نبود واکنش در برابر فسادها، سکوت و بی‌توجهی نسبت به خبرهای فساد و رسوایی است. افکار عمومی، نخبگان و وجدان‌ها همگی در این باره سکوت کرده‌اند.

در سالروز عدالت و تغییر، باید پرچم تغییر را بلند کنیم. باید جمود و رکود را ریشه کن کنیم. باید غبار عادت و سنت را که به دین ربطی ندارند، از خود بتکانیم.

 

رابطه درست با حضرت حجت(عج)

عزیزان! رابطه ما با حضرت مهدی(عج) رابطه درستی نخواهد بود، مگر این که بر عقاید درستی مبتنی باشد. باید همه شبهات و اقداماتی را که اندیشه و اعتقاد را آلوده می‌کنند، از بین ببریم. باید بتوانیم به همه پرسش‌هایی که درباره ولادت، عمر طولانی و نقش آن حضرت مطرح می‌شوند و افرادی که در زمان ظهور آن حضرت در صحنه حوادث حضور دارند، مانند سفیانی و یمانی و افراد دیگر پاسخ بدهیم.

باید با استفاده از منابع معتبر و مطمئن، از همه این اشکالات مطلع باشیم تا مانند بسیاری از کسانی که در طول تاریخ دچار انحراف شدند، فریب کسی را نخوریم. نباید اسیر ادعایی شویم که این و آن را یمانی، سفیانی و مهدی می‌نامند. نباید خود را به مناقشه‌های بیهوده که مشکلی را حل نمی‌کنند و وضعیت فاسد را به سوی تغییر سوق نمی‌دهند، سرگرم کنیم. باید ایمان خود به امام مهدی را از عرصه نظریات ذهنی به میان واقعیت‌های عملی روزانه منتقل کنیم. در این صورت کسی که به امام مهدی باور دارد، بیش از دیگران حرکت آفرین، تغییرساز، تلاش‌گر، اصلاح طلب و تحول خواه خواهد گردید. او بیش از سایر مردم منظم، درستکار، عادل و حق باور خواهد بود. وقتی امام مهدی ظهور کند، این فرد آماده و حاضر خواهد بود. اگر هم آن حضرت ظهور نکند، او به وظایف خود عمل کرده است و به بخشی از این قافله و دستاوردهای آن تبدیل خواهد شد.

باید همه دعاهای ما بیانگر آیه‌ای باشد که آن در آغاز خطبه تلاوت کردیم:

«اللهمَّ وَصَلِّ عَلى وَلِی أَمْرِک الْقائِمِ الْمُؤَمَّلِ، وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَر، وَحُفَّهُ بِمَلائِکتِک الْمُقَرَّبینَ، وَأَیدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یا رَبَّ الْعالَمینَ. اللّهمَّ اجْعَلْهُ الدّاعِی إِلى کتابِک، وَالْقائِمَ بِدینِک، اِسْتَخْلِفْهُ فی الأرْضِ کما اسْتَخْلَفْتَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ، مَکنْ لَهُ دینَهُ الَّذی ارْتَضَیتَهُ لَهُ، أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً، یعْبُدُک لا یشْرِک بِک شَیئاً. اللّهمَّ أعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ، وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ، وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً، وَاْفتَحْ لَهُ فَتْحاً یسیراً، وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْک سُلْطاناً نَصیراً. اللّهمَّ أظْهِرْ بِهِ دینَک، وَسُنَّةَ نَبِیک، حَتّى لا یسْتَخْفِی بِشَیء مِنَ الْحَقِّ، مَخافَةَ أَحَد مِنَ الْخَلْقِ؛ خدایا! درود فرست بر ولی امرت، قائم مورد آرزو، عدل مورد انتظار؛ و او را به سپاه فرشتگان مقربت فراگیر و به روح القدس مؤید بدار. ای پروردگار جهانیان. خدایا! او را مقرر فرما تا دعوت به قران کند و به ترویج دین تو قیام فرماید و او را خلیفه خود در زمین گردان، چنانکه پیشینیان او را امام و خلیفه گردانیدی؛ و او را برای(برپایی) دین او که پسندیده است، در زمین جایگزین فرما و خوف او را بدل به ایمنی گردان تا تو را بپرستند و هیچ بر تو شریک قرار ندهند. خدایا! او را عزت بخش و به وسیله او(مؤمنان را) عزیز گردان؛ و او را یاری کن و به وسیله او یاری فرما؛ و او را پیروزی به همراه عزت و اقتدار عطا کن؛ و به آسانی جهانی را به دست او فتح نما و از جانب خود او را سلطنت و قدرت عنایت فرما. خدایا! به دست او دینت و سنت پیامبرت را آشکار ساز تا آنکه چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خلق مخفی نماند.»

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به خواندن مناجات شعبانیه امیرالمؤمنین(ع) سفارش می‌کنم. باید با این دعا با خداوند مناجات کنیم و مانند امام علی(ع) با این دعا خدادوستی، خداترسی و علاقه‌مندی به تقرب به خدا را نشان دهیم تا در دنیا و آخرت از رحمت الهی بهره‌مند گردیم.

در مناجات شعبانیه آن حضرت آمده است: «إلـهی إِنْ کنْتُ غَیرَ مُسْتأْهِل لِرَحْمَتِک، فَأَنْتَ أَهْلٌ لأَنْ تَجُودَ عَلی بِفَضْلِ سَعَتِک... إلـهی، لَمْ یزَلْ بِرُّک عَلَی أیامَ حَیاتی، فَلا تَقْطَعْ بِرَّک عَنّی فی مَماتی. إلـهی، کیفَ آیسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِک لی بَعْدَ مَماتی، وَأَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی إلا الْجَمیلَ فی حَیاتی؛ خدایا! اگر من شایسته‏ رحمت تو نیستم، تو سزاوارى که بر من با فراوانى فضلت بخشش نمایى... خدایا! نیکى‏ات بر من در روزهاى زندگى‏ام پیوسته بود، پس نیکى خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن. خدایا! چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ ناامید شوم؟ درحالى ‏که در طول زندگى‏ام مرا جز به نیکى سرپرستى نکردى.»

عزیزان! در میان هیاهوهای زندگی، درگیری‌های موجود بر سر دنیا و رقابت برای رسیدن به قدرت، سخت نیازمند آنیم که در برابر نفس اماره و شیطان و فریب و مکر آن از رایحه‌های خوش معنویت که راه را برای ما روشن می‌کند و این احساس را در ما ایجاد می‌کند که گران‌بهاترین چیزی که در زندگی بدان می‌رسیم، همان محبت و عنایت الهی است، احساس این که از خداوند دور نیستیم و به رضایت او دست یافته‌ایم، کمال استفاده را ببریم.

این مفاهیم را می‌توان در عبارت‌های این مناجات یافت. در شب نیمه شعبان باید به خواندن این مناجات توجه داشته باشیم و با این دعاها و اذکار این شب را احیا کنیم. نباید احیای این شب را از دست بدهیم. چون در حدیث آمده است: «هی لیلة عظیمة الشّرف، هی أفضل لیلةٍ بعد لیلة القدر، فیها یمنح الله العباد فضله، ویغفر لهم بمنِّه، فاجتهدوا فی القربة إلى الله فیها، فإنها لیلة آل الله على نفسه ألّا یردّ سائلاً فیها؛ بافضیلت‌ترین شب بعد از لیلة القدر شب نیمهٴ شعبان است و خدا در این شب فضل خود را بر بندگانش ارزانی می‌دارد و با منّ و کرم خود آن‌ها را می‌آمرزد، پس برای قُرب به خدای سبحان در این شب تلاش و کوشش کنید؛ چون این شب، شبی است که خدا قسم یاد کرده است که هیچ سائلی را محروم نگرداند.»

بنابراین باید از مناسبت معنوی کمال استفاده را ببریم. این شب فرصتی است که به درگاه خداوند خشوع و خضوع داشته باشیم. احیای این شب به ما کمک خواهد کرد که به آرزوهای خود برسیم و با چالش‌ها مقابله کنیم.

 

سخن از تجزیه و فدرالیسم است

این روزها صدمین سالگرد توافق سایکس - پیکو است. توافقی پنهان که در سال 1916 بعد از پایان یافتن جنگ جهانی اول میان نمایندگان فرانسه و انگلیس منعقد شد. در این توافق بعد از شکست عثمانی در برابر ائتلاف تحت رهبری فرانسه و انگلیس، مناطق نفوذ این دولت‌ها در سرزمین‌های عثمانی مشخص گردید و مرزهای کشورهای عربی به گونه‌ای که امروز شاهد آن هستیم، ترسیم گردید. در این تقسیم آن چه به روشنی دیده می‌شود، منافع این دو دولت و توانمندی آن دو در سیطره بر تاریخ، نیروی انسانی و ثروت‌های طبیعی دنیای عرب است.

با این توافق مرحله جدیدی در دنیای عرب آغاز شد. هویت‌هایی منفصل و جدا از همی شکل گرفت که در برخی حالات با یکدیگر در حال نزاع و درگیری بودند. چون این کشورها بر اساس هویت‌های جدیدی ایجاد شدند که هویت جامع عربی و اسلامی را کنار زدند. این توافق قدرت دنیای عرب را از بین برد و آن را متفرق کرد و زمینه را برای وعده بالفور و تشکیل رژیم صهیونیستی فراهم کرد.

اگر امروز از این رویداد سخن می‌گوییم، هدف ما نابودی این هویت‌های ریشه‌دار و تثبیت شده نیست بلکه می‌خواهیم به این نکته اشاره کنیم که باید عرصه از کسانی گرفته شود که به این قرارداد قدرت دنیای عرب را از بین بردند. فعال کردن مراکز وحدت و جلوگیری از تضعیف و به حاشیه راندان آن‌ها و افزایش همبستگی در مسائل مشترک و چالش‌های فرارو اعم از جهانی‌سازی نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از مهم‌ترین راه‌های گرفتن فرصت از اینان است. چون دیگران سعی می‌کنند که توانایی‌ها و امکانات خود را متحد کنند و با دولت‌هایی پراکنده و درگیری نمی‌شود با این ائتلاف‌ها و اتحادها مقابله کرد.

در عین حال نباید آن طور که فعلاً اتفاق افتاده است، با دست خود، دنیای عرب را متفرق و پراکنده کنیم. نباید به بازیگران اجازه دهیم که زمینه را برای توافقات تازه‌ای فراهم کنند که باعث افزایش پراکندگی‌ها می‌شود. در این صورت همه خواهند گفت: صد رحمت به سایکس - پیکو. هر چند که نباید به سایکس پیکو این دید را داشت، اما سخن از ترسیم نقشه‌های تازه‌ای برای منطقه است. نقشه‌هایی که مبتنی بر هویت‌های طایفه‌ای، مذهبی و نژادی است. بدتر این که می‌خواهند با خون‌ها، زخم‌ها، دردها و ورود ما به درگیری‌هایی که گمان می‌کنیم به دین، مذهب و قوم خود خدمت می‌کنیم، این کار را انجام دهند. حال آن که در واقعیت به سیاست دیگران خدمت می‌کنیم. همان‌هایی که سعی دارند ما را تضعیف کنند و به نابودی و شکست بکشانند.

صحبت از تجزیه و فدرالیسم علنی شده است. متأسفانه برخی‌ها نیز برای آن زمینه‌سازی کرده و آن را ضروری نشان می‌دهند و فراموش می‌کنند که پشت این قضیه، جنگ‌ها و نبردهای فرسایشی بی‌انتها قرار دارد. در این برهه باید در برابر همه این طرح‌ها ایستادگی کنیم. امت اسلامی باید وحدت خود را استوارتر و مستحکم‌تر کند. نه این که خود را در معرض تندبادهای دیگران قرار دهد. چون همان طور که در قرارداد سایکس - پیکو، فلسطین از دست رفت، نابودی فلسطین کامل شود و کشورهای دیگری نیز از دست بروند.

 

لبنانی‌ها و فرصت تصمیم‌گیری

به لبنان برمی‌گردیم که به مرحله دیگری از انتخابات شهرداری‌ها وارد شده است. خواست ما این است که این انتخابات نشان دهنده سلیقه جدید لبنانی‌ها و تمایلشان برای تغییر دادن کسانی باشد که فساد کردند و به سلامت و آینده انسان‌های این کشور آسیب زدند. لبنانی‌ها باید از مرحله نقد و تأسف به مرحله تصمیم سازی برسند. شاید این کار باعث شود که اکثریت سیاسیون حاکم بر کشور در حساب‌های خود تجدید نظر کنند و طبق ارتباطاتی که به فلان دولت و فلان محور دارند، عمل نکنند. بلکه طبق محاسبات مردمی عمل کنند که تصمیم گرفته‌اند محاسبه کنند و تغییر دهند. البته این به معنای از بین بردن مداخلات بیگانگان نیست. ما همچنان بر این عقیده هستیم که اگر سیاسیون بخواهند می‌توانند راه حل برون رفت از مشکلات را ارائه کنند. ولی گویا برخی‌ها اصرار دارند که چشم انتظار یاری از اینجا و آنجا باشند و موقعیت داخلی خود را تقویت کنند و برخی دیگر می‌خواهند که کاتولیک‌تر از پاپ باشند.

ما منتظریم تا عقلانیت تازه‌ای لبنانی‌ها ببینیم. عقلانیتی که به سیاسیون بفهماند آنان برای همیشه مالک کلید مدیریت طوایف، مذاهب و مناطقشان باقی نخواهند ماند. بلکه کلید در دست مردم قرار گرفته است. مردمی که تصمیم گرفته‌اند این کلید را فقط به دست افرادی بدهند که وضعیت کشور را بهبود می‌بخشند نه کسانی که کشور را به سوی ناکجاآباد پیش می‌برند.

 

بحران مجازات بانک‌ها

در همین اوضاع، بحران مجازات بانک‌ها بروز می‌کند و با توجه به پیامدهایی که دارد صدای لبنانی‌ها را در‌آورده است. ما بدون این که به قانونی بودن این فشارهای مالی کار داشته باشیم و با توجه به این که تعریف جهانی روشنی از تروریسم وجود ندارد، بر اهمیت صیانت از این بخش اساسی کشور تأکید می‌کنیم. چون این بحران به گروه‌های بسیاری از لبنانی‌ها آسیب می‌زند. چون برخی از بانک‌ها سعی دارند که بر دامنه افراد هدف بیفزایند تا این مجازات کسانی را شامل شود که حتی قانون آمریکا نیز شامل حالشان نمی‌شود.

ما از دولت لبنان، خصوصاً اتحادیه بانک‌ها می‌خواهیم به مسئولیت خود در حفظ حقوق و منافع لبنانی‌ها عمل کنند و با این تصمیم‌ها، با حکمت، دقت و توجه بسیار برخورد کنند.